إبن عربي حیاته و مذهبه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه‌ای که [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]]، بر کتاب نوشته درباره زندگانی و مؤلفات خاورشناس اسپانیایی -[[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل آسین پالاسیوس]] شرح داده است. [[بدوی، عبدالرحمن|بدوی]] ضمن اعتقاد به برجستگی [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل پالاسیوس]] به داشتن اطلاعات وسیع، نبوغ و هوش سرشار و دارا بودن فرضیه انقلابی تأثیر متقابل اندیشه‌ها، مکاتب و متفکران بزرگ، (مانند تأثیرپذیری شاعر ایتالیایی دانته الیگییری از اسلام در شاهکار جاویدش کمدی الهی) و پذیرش کلیت این فرضیه، معتقد است با گفته‌های میگل پالاسیوی در مورد تأثیر و تأثر باید با احتیاط روبرو شد زیرا روش او در این زمینه استوار نیست و برای آنکه ثابت کند نوعی تأثیر و تأثر در کار است به صرف تشابهات کلی و گاه واهی تکیه می‌کند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-20</ref>
در مقدمه‌ای که [[بدوی، عبدالرحمن|عبدالرحمن بدوی]]، بر کتاب نوشته درباره زندگانی و مؤلفات خاورشناس اسپانیایی -[[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل آسین پالاسیوس]] شرح داده است. [[بدوی، عبدالرحمن|بدوی]] ضمن اعتقاد به برجستگی [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل پالاسیوس]] به داشتن اطلاعات وسیع، نبوغ و هوش سرشار و دارا بودن فرضیه انقلابی تأثیر متقابل اندیشه‌ها، مکاتب و متفکران بزرگ، (مانند تأثیرپذیری شاعر ایتالیایی دانته الیگییری از اسلام در شاهکار جاویدش کمدی الهی) و پذیرش کلیت این فرضیه، معتقد است با گفته‌های میگل پالاسیوی در مورد تأثیر و تأثر باید با احتیاط روبرو شد زیرا روش او در این زمینه استوار نیست و برای آنکه ثابت کند نوعی تأثیر و تأثر در کار است به صرف تشابهات کلی و گاه واهی تکیه می‌کند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/31090?pageNumber=7&viewType=pdf ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-20]</ref>


[[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل پالاسیوس]] در بخش اول کتاب به شرح زندگانی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد. وی این بخش را در چهار فصل شرح می‌دهد؛ [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|پالاسیوس]] در فصل اول به بیان دوران جوانی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد، در فصل دوم درباره رفتن او به اسپانیا و آفریقا صحبت می‌کند، در فصل سوم از سفرهایش در مشرق عالم اسلامی سخن می‌گوید و در چهارمین فصل به بیان سال‌های آخر زندگانی او می‌پردازد.<ref>ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص5</ref>
[[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل پالاسیوس]] در بخش اول کتاب به شرح زندگانی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد. وی این بخش را در چهار فصل شرح می‌دهد؛ [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|پالاسیوس]] در فصل اول به بیان دوران جوانی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد، در فصل دوم درباره رفتن او به اسپانیا و آفریقا صحبت می‌کند، در فصل سوم از سفرهایش در مشرق عالم اسلامی سخن می‌گوید و در چهارمین فصل به بیان سال‌های آخر زندگانی او می‌پردازد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/31090?pageNumber=5&viewType=pdf ر.ک: فهرست مطالب کتاب، ص5]</ref>


بخش دوم کتاب در بیان مذهب روحی و گرایش معنوی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نگاشته شده است. [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|پالاسیوس]] این بخش را در پانزده فصل، بیان کرده است. فصل اول به بیان منابع، روش و برنامه (درسنامه) [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد. نویسنده در فصل دوم به بیان پایه‌های اساسی در روحانیات (زهد و تصوف) می‌پردازد. او فصل سوم را به بحث از اجناس حیات روحی اختصاص داده است. چهارمین فصل کتاب در بیان نظام مریدین است. فصل پنجم به بیان شیوه صوفیان می‌پردازد. نویسنده ششمین فصل را در بیان وسایل بلوغ کمال نگاشته است و فصل هفتم درباره سَماع که همان موسیقی و اشعار صوفیان و نوع رقص آنان است، می‌باشد. فصل هشتم درباره خلوت است و نهمین فصل در بیان احوال و مقامات و کرامات. فصل‌های دهم تا چهاردهم نیز به ترتیب در بیان معرفت، فنا، تمییز نفوس، حب الهی و وصول (اتحاد بالله تعالی) نگاشته شده است. [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل آسین پالاسیوس]] در فصل پانزدهم به بیان خصایص مذهب روحی (مکتب معنوی) نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد.<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>
بخش دوم کتاب در بیان مذهب روحی و گرایش معنوی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نگاشته شده است. [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|پالاسیوس]] این بخش را در پانزده فصل، بیان کرده است. فصل اول به بیان منابع، روش و برنامه (درسنامه) [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد. نویسنده در فصل دوم به بیان پایه‌های اساسی در روحانیات (زهد و تصوف) می‌پردازد. او فصل سوم را به بحث از اجناس حیات روحی اختصاص داده است. چهارمین فصل کتاب در بیان نظام مریدین است. فصل پنجم به بیان شیوه صوفیان می‌پردازد. نویسنده ششمین فصل را در بیان وسایل بلوغ کمال نگاشته است و فصل هفتم درباره سَماع که همان موسیقی و اشعار صوفیان و نوع رقص آنان است، می‌باشد. فصل هشتم درباره خلوت است و نهمین فصل در بیان احوال و مقامات و کرامات. فصل‌های دهم تا چهاردهم نیز به ترتیب در بیان معرفت، فنا، تمییز نفوس، حب الهی و وصول (اتحاد بالله تعالی) نگاشته شده است. [[اسین‌ پالا ثیوس‌، میگل‌|میگل آسین پالاسیوس]] در فصل پانزدهم به بیان خصایص مذهب روحی (مکتب معنوی) نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] می‌پردازد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/31090?pageNumber=5&viewType=pdf ر.ک: همان، ص5-6]</ref>


نویسنده در غالب موارد ابتدا، متنی کوتاه در بالای عبارات در ابتدای هر فصل ارائه می‌کند که با علامتی مانند گل یا ستاره از متن زیرین جدا می‌شود و سپس به بیان متن خودش می‌پردازد.
نویسنده در غالب موارد ابتدا، متنی کوتاه در بالای عبارات در ابتدای هر فصل ارائه می‌کند که با علامتی مانند گل یا ستاره از متن زیرین جدا می‌شود و سپس به بیان متن خودش می‌پردازد.
خط ۴۹: خط ۴۹:
در فصل دهم از بخش دوم کتاب که در بیان معرفت است ابتدا متنی کوتاه آمده و سپس نویسنده به سراغ بیان مطالب خودش می‌رود. او می‌نویسد: دیدیم که همه مقامات مقترن با معرفت است مانند کرامات باطنی که درجاتی از معرفتِ خارق‌العاده به امور روحی و الهی است. این معرفت از شناخت طبیعی، علمی و نظری، متمایز است و تمایز آن به یقین ثابت و دلیل واضح و مباشر است (مانند دیدن با چشم و حس کردن با حواس). بر این نوع از علم، نام معرفت گذاشته شده و این کلمه عنوانی دقیق از دو کلمه یونانی theoria و gnosis است. در واقع فلاسفه نو افلاطونی در اسکندریه از این عبارات در شناخت استفاده می‌کردند. نیاز به تذکر به این نکته نیست که از خصوصیت این معرفت، سریان از جانب خداوند به عبد است و با اکتساب انسان به دست نمی‌آید. این نوع شناخت، کرامتی است که خداوند از روی فضل و کرامتش به برخی بندگانش می‌بخشد. درعین‌حال، تدرّجی وجود دارد که خداوند متعال آن را از روی عنایتش، برای بلوغ نفس به این موهبت باطنی، تقدیر کرده است و این تقدیر به مقداری است که انسان را به مقامات بالای فضل و کمال برساند.
در فصل دهم از بخش دوم کتاب که در بیان معرفت است ابتدا متنی کوتاه آمده و سپس نویسنده به سراغ بیان مطالب خودش می‌رود. او می‌نویسد: دیدیم که همه مقامات مقترن با معرفت است مانند کرامات باطنی که درجاتی از معرفتِ خارق‌العاده به امور روحی و الهی است. این معرفت از شناخت طبیعی، علمی و نظری، متمایز است و تمایز آن به یقین ثابت و دلیل واضح و مباشر است (مانند دیدن با چشم و حس کردن با حواس). بر این نوع از علم، نام معرفت گذاشته شده و این کلمه عنوانی دقیق از دو کلمه یونانی theoria و gnosis است. در واقع فلاسفه نو افلاطونی در اسکندریه از این عبارات در شناخت استفاده می‌کردند. نیاز به تذکر به این نکته نیست که از خصوصیت این معرفت، سریان از جانب خداوند به عبد است و با اکتساب انسان به دست نمی‌آید. این نوع شناخت، کرامتی است که خداوند از روی فضل و کرامتش به برخی بندگانش می‌بخشد. درعین‌حال، تدرّجی وجود دارد که خداوند متعال آن را از روی عنایتش، برای بلوغ نفس به این موهبت باطنی، تقدیر کرده است و این تقدیر به مقداری است که انسان را به مقامات بالای فضل و کمال برساند.


برخلاف این تفاوت‌ها در درجات، که تفاوت‌های کمی هستند، «معرفت» صوفیه به حسب اشکال و مراحل و احوالی که برای نفس، محقق می‌شود، نام‌های مختلفی به خود می‌گیرد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] سه نوع از این انواع را به تبع از تقسیمی که نزد صوفیان مسلمان هست، بیان می‌کند؛ این سه نوع عبارتند از مکاشفه و تجلی و مشاهده. هرچند این سه نوع از لحاظ کیفیت از یکدیگر متمایز می‌شوند اما برخی از آنها با برخی دیگر ممزوج می‌شود و ممکن است در وقت واحد در بنده‌ای، یافت شود... .<ref>ر.ک: متن کتاب، ص211-212</ref>
برخلاف این تفاوت‌ها در درجات، که تفاوت‌های کمی هستند، «معرفت» صوفیه به حسب اشکال و مراحل و احوالی که برای نفس، محقق می‌شود، نام‌های مختلفی به خود می‌گیرد. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] سه نوع از این انواع را به تبع از تقسیمی که نزد صوفیان مسلمان هست، بیان می‌کند؛ این سه نوع عبارتند از مکاشفه و تجلی و مشاهده. هرچند این سه نوع از لحاظ کیفیت از یکدیگر متمایز می‌شوند اما برخی از آنها با برخی دیگر ممزوج می‌شود و ممکن است در وقت واحد در بنده‌ای، یافت شود... .<ref>[https://noorlib.ir/book/view/31090?sectionNumber=2&pageNumber=211&viewType=pdf ر.ک: متن کتاب، ص211-212]</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش