۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در ادامه رئوس مطالب کتاب را جهت آشنايى بيشتر با سبک مؤلف در تقسيم مباحث علم اصول ذكر مىكنيم: | در ادامه رئوس مطالب کتاب را جهت آشنايى بيشتر با سبک مؤلف در تقسيم مباحث علم اصول ذكر مىكنيم: | ||
#مقدمات: باب اول کتاب در چند فصل به تعريف علم اصول، موضوع علم اصول، فايده و شناخت علم اصول اختصاص دارد. مؤلف معتقد است كه مبادى دو قسم است: تصورى و تصديقى كه از جمله مبادى تصوريّه علم اصول تصور احكام پنجگانه و متعلقات آنهاست و در باب سوم آنها را تحت عنوان مبادى احكاميّه ذكر مىكند. اما مبادى تصديقيّه بخشى از مسائل علم كلام و عربى و منطق است و به جهت شدت احتياج به برخى مسائل لغوى در تفريع برخى از فروع بر آنها، آنها را تحت عنوان مبادى لغوى ذكر مىكند. اين باب نيز مشتمل بر چند فصل است. | |||
#:وى در دومين فصل اين باب به تفصيل بحث حسنوقبح عقلى را مطرح مىكند و در باب لزوم پرداختن به اين بحث مىگويد: از آن جا كه بحث درباره مبادى احكاميّه پيرامون حكم و حاكم و محكومفيه و محكومعليه است، و شناخت حكم كننده (حاكم) متوقف است بر كنكاش درباره حسنوقبح، تا دانسته شود كه آنها در چه صورت شرعىاند تا حاكم در آنها شارع باشد و در چه صورت عقلىاند تا حاكم در آنها عقل باشد، و نيز آيا تلازمى بيان حسنوقبح شرعى و عقلى هست تا اين كه هم عقل و هم شرع، هر دو حاكم باشند؟ از اين روى دانشمندان بر آن شدهاند تا بحث درباره حسن و قبح را پيش كشند و درباره عقلى يا شرعى بودن آنها دو بحث كنند. سپس در طى چند امر به تفصيل به موضوع حسن و قبح عقلى مىپردازد و نظريّه مجتهدان و معتزله را در برابر اخباريون و اشاعره تقويت مىكند. | |||
وى در دومين فصل اين باب به تفصيل بحث حسنوقبح عقلى را مطرح مىكند و در باب لزوم پرداختن به اين بحث مىگويد: از آن جا كه بحث درباره مبادى احكاميّه پيرامون حكم و حاكم و محكومفيه و محكومعليه است، و شناخت حكم كننده (حاكم) متوقف است بر كنكاش درباره حسنوقبح، تا دانسته شود كه آنها در چه صورت شرعىاند تا حاكم در آنها شارع باشد و در چه صورت عقلىاند تا حاكم در آنها عقل باشد، و نيز آيا تلازمى بيان حسنوقبح شرعى و عقلى هست تا اين كه هم عقل و هم شرع، هر دو حاكم باشند؟ از اين روى دانشمندان بر آن شدهاند تا بحث درباره حسن و قبح را پيش كشند و درباره عقلى يا شرعى بودن آنها دو بحث كنند. سپس در طى چند امر به تفصيل به موضوع حسن و قبح عقلى مىپردازد و نظريّه مجتهدان و معتزله را در برابر اخباريون و اشاعره تقويت مىكند. | #ادله شرعيه: باب اول و دوم به کتاب و سنت اختصاص دارد. در باب اول معناى لغوى و شرعى کتاب، عدم تحريف قرآن، تعريف محكم و متشابه و نص و ظاهر و مباحثى مانند آن طرح شده است. در باب بعد حقيقت خبر و اقسام آن، و اقسام تواتر، تعريف خبر واحد و حجيّت آن و مطالب بديع و مفيدى پيرامون خبر واحد و شرايط عمل به آن، همچنين تسامح در ادلّه سنن مورد بررسى قرار گرفته است. آنچه در تتميم اين باب به چشم مىخورد اقسام حديث از ديدگاه [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|فاضل نراقى]] است كه به تفصيل شبيه آنچه در علم درايه پيرامون اقسام حديث مىآيد، ذكر شده است.به نظر مىرسد مؤلف بسيارى از نظريات رجالى و علمالحديثى خود را در اين فصل آورده است و جزئيات مربوط به سند و دلالت حديث را مانند آنچه در مقدمات علم رجال مىآورند، مفصّل بيان كرده است. | ||
#:در باب سوم ابتدا تعريفى از اجماع ارائه شده و سپس به مباحثى مانند حجيت اجماع، امكان وقوع اجماع، مدرك حجيت اجماع نزد اماميه و اقسام اجماع پرداخته شده است. | |||
#:ادلّه عقليّه در باب چهارم و تحت عناوين اصل برائت، استصحاب حالالعقل، استصحاب حالالشرع و تلازم بين حكم عقل و شرع مطرح شده است. در آخر نيز چهار موضوع استقراء، احتياط، استحسان و مصالح مرسله مورد بررسى قرار گرفته است. | |||
#:نويسنده در آخرين باب اين مبحث به تفصيل اركان قياس و تقسيمات آن را برشمرده و بر مبانى عامّه مناقشه را مورد مناقشه قرار مىدهد و تنقيح مناط و قياس منصوصالعلّة را به عنوان مدارك عقلى احكام بررسى مىكند. تفصيلى كه مؤلف پيرامون قياس آورده است، قابل تأمّل و امعان نظر است. | |||
در باب سوم ابتدا تعريفى از اجماع ارائه شده و سپس به مباحثى مانند حجيت اجماع، امكان وقوع اجماع، مدرك حجيت اجماع نزد اماميه و اقسام اجماع پرداخته شده است. | #مشتركات کتاب و سنت: اكنون رسم بر آن است كه بحث از اوامر و نواهى، خاص و عام و.... را در ابتداى کتابهاى اصولى و به عنوان مباحث مقدماتى يا لفظى ذكر مىكنند. اما مؤلف بر حسب سير منطقى و به هم پيوستهاى كه در کتاب انتخاب كرده، پس از بيان كليات ادلّه احكام و استدلال بر آنها، در اين مبحث به محتواى اين ادلّه توجه كرده و چگونگى دريافت حكم از آنها و قواعد اين كار را توضيح مىدهد. مشتركات کتاب و سنت، بخشى تفصيلى و استدلال پيرامون اوامر و نواهى، عام و خاص، مجمل و مبيّن، ظاهر و مؤوّل و منطوق و مفهوم است. | ||
#اجتهاد و تقليد: اين مبحث حاوى برخى نظريات بديع و روشنگرانه درباره تقابل فكر اصولى و اخبارى است و از آنجا كه وى شروط خاصّى را براى اجتهاد برمىشمارد، قابل تأمّل و دقت بيشترى است. | |||
ادلّه عقليّه در باب چهارم و تحت عناوين اصل برائت، استصحاب حالالعقل، استصحاب حالالشرع و تلازم بين حكم عقل و شرع مطرح شده است. در آخر نيز چهار موضوع استقراء، احتياط، استحسان و مصالح مرسله مورد بررسى قرار گرفته است. | #تعادل و تراجيح: مؤلف اصناف مختلف تعارض را از حيث سند و دلالت به خوبى دستهبندى و تقسيم مىكند و ترجيح در هر مورد را با دليل برمىشمارد. | ||
نويسنده در آخرين باب اين مبحث به تفصيل اركان قياس و تقسيمات آن را برشمرده و بر مبانى عامّه مناقشه را مورد مناقشه قرار مىدهد و تنقيح مناط و قياس منصوصالعلّة را به عنوان مدارك عقلى احكام بررسى مىكند. تفصيلى كه مؤلف پيرامون قياس آورده است، قابل تأمّل و امعان نظر است. | |||
به طور كلى مىتوان گفت كه کتاب «انيس المجتهدين» از منابع بسيار غنى و ارزنده اصولى است و هنوز هم پس از گذشت دو قرن، تازگى و طراوتى در خور دارد؛ بهخصوص آنكه سبک دستهبندى و ارائه مباحث اصولى آن مىتواند الگويى براى نسل حاضر حوزههاى علميه باشد. | به طور كلى مىتوان گفت كه کتاب «انيس المجتهدين» از منابع بسيار غنى و ارزنده اصولى است و هنوز هم پس از گذشت دو قرن، تازگى و طراوتى در خور دارد؛ بهخصوص آنكه سبک دستهبندى و ارائه مباحث اصولى آن مىتواند الگويى براى نسل حاضر حوزههاى علميه باشد. | ||
خط ۶۳: | خط ۵۵: | ||
#مقدمه و متن کتاب | |||
#مقاله يك كوير- دو اقيانوس، سيد مهدى طباطبايى، مجله آينه پژوهش، فروردين و ارديبهشت 1381، شماره 73، ص97 تا 106 | |||
ویرایش