أنا مدينة العلم و علي بابها: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ابن تیمیه' به 'ابن تیمیه ')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هستند را ذکر می‌کند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظام‌الدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را ذکر می‌کند و به آن‌ها استشهاد می‌کند. از دیگر دلالت‌های روایت، واسطه علوم بودن [[امام على(ع)]]، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام(ع)اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و ... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر می‌کند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسول‌الله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه: ... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالی‌که دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیف‌کننده‌اش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از موارد ذیل استخراج می‌کند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة ...» برای این‌که تمام حاضرین بشنوند از دلالت‌هایی در حدیث هستند که به‌وضوح امامت آن حضرت(ع) را می‌رساند. [[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی می‌کند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتم‌الاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان می‌دهد..<ref>ر.ک: همان، ص41-78</ref>
    نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هستند را ذکر می‌کند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظام‌الدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] را ذکر می‌کند و به آن‌ها استشهاد می‌کند. از دیگر دلالت‌های روایت، واسطه علوم بودن [[امام على(ع)]]، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام(ع)اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و ... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر می‌کند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسول‌الله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه: ... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالی‌که دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیف‌کننده‌اش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را از موارد ذیل استخراج می‌کند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة ...» برای این‌که تمام حاضرین بشنوند از دلالت‌هایی در حدیث هستند که به‌وضوح امامت آن حضرت(ع) را می‌رساند. [[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی می‌کند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتم‌الاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان می‌دهد..<ref>ر.ک: همان، ص41-78</ref>


    [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر می‌کند و آن‌ها را از شواهد این حدیث می‌شمارد..<ref>ر.ک: همان، ص81-105</ref>
    [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر می‌کند و آن‌ها را از شواهد این حدیث می‌شمارد..<ref>ر.ک: همان، ص81-105</ref>


    فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] و ابن دقیق و قدح منسوب به ابن معین و ترمذی پاسخ داده می‌شود. سپس بیان می‌شود که قدح نووی در حدیث «دارالحکمة» بوده و رد آن با روایت «مدینة العلم» که از طریق (صحیح) دیگری نقل شده ملازمت ندارد. قدح ذهبی به دلیل انحراف و تعصب وی و با استشهاد به تحقیق علائی در کلام ذهبی پذیرفته نیست. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در اللآلي المصنوعة و جمع الجوامع، [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] در مقاصد الحسنة و متقی در کنز العمال قدح ذهبی را نپذیرفته‌اند. همچنین نسبت قدح در این حدیث به جزری کذب و افتراست زیرا او در «اسنی المطالب ...» این حدیث را نقل و درباره‌اش صحبت کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص109-140</ref>
    فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] و ابن دقیق و قدح منسوب به ابن معین و ترمذی پاسخ داده می‌شود. سپس بیان می‌شود که قدح نووی در حدیث «دارالحکمة» بوده و رد آن با روایت «مدینة العلم» که از طریق (صحیح) دیگری نقل شده ملازمت ندارد. قدح ذهبی به دلیل انحراف و تعصب وی و با استشهاد به تحقیق علائی در کلام ذهبی پذیرفته نیست. [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانی]]، [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] در اللآلي المصنوعة و جمع الجوامع، [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] در مقاصد الحسنة و متقی در کنز العمال قدح ذهبی را نپذیرفته‌اند. همچنین نسبت قدح در این حدیث به جزری کذب و افتراست زیرا او در «اسنی المطالب ...» این حدیث را نقل و درباره‌اش صحبت کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص109-140</ref>


    در فصل پنجم مناقشات دلالی این حدیث از قبیل: کثرت ابواب مدینه علم پیامبر(ص) و این‌که علی(ع) یکی از آن ابواب است، عدم ملازمه باب العلم بودن و امامت، حمل روایت به اختصاص به علوم باطنی، باب العلم بودن آن حضرت نسبت به غیر صحابه و ... مطرح و پاسخ داده شده است. کتاب با رد شبهات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و بیان انتشار علم از علی(ع) پایان می‌پذیرد..<ref>ر.ک: همان، ص141-212</ref>
    در فصل پنجم مناقشات دلالی این حدیث از قبیل: کثرت ابواب مدینه علم پیامبر(ص) و این‌که علی(ع) یکی از آن ابواب است، عدم ملازمه باب العلم بودن و امامت، حمل روایت به اختصاص به علوم باطنی، باب العلم بودن آن حضرت نسبت به غیر صحابه و ... مطرح و پاسخ داده شده است. کتاب با رد شبهات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و بیان انتشار علم از علی(ع) پایان می‌پذیرد..<ref>ر.ک: همان، ص141-212</ref>


    ==وضعیت کتاب==
    ==وضعیت کتاب==