أضواء علی السنة المحمدية أو دفاع عن الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی')
    جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
    خط ۳۰: خط ۳۰:


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در پنج قسمت و يك خاتمه، تنظيم شده است.
    کتاب با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در پنج قسمت و یک خاتمه، تنظيم شده است.


    نویسنده ابتدا به تعريف سنت و سپس بررسى علل جعل روايات پرداخته و در پایان، برخى از صحابه و كتب حديثى معروف اهل سنت را مورد بررسى قرار داده است.
    نویسنده ابتدا به تعريف سنت و سپس بررسى علل جعل روايات پرداخته و در پایان، برخى از صحابه و كتب حديثى معروف اهل سنت را مورد بررسى قرار داده است.


    وى يكى از كسانى است كه ديدگاه‌هايش درباره سنت، در جهان اسلام مناقشات زيادى به‌پا كرده است. او در اين اثر، به طرح مباحثى پرداخته كه بر حديث‌پژوهان اهل سنت، گران آمده و او را به سنت‌ستيزى متهم كردند. در برابر، ديدگاه‌هاى او درباره چگونگى نگارش روايات اهل سنت، نقد روايات موجود در جوامع حديثى آنان، حملات شديد او به برخى از راویان احاديث نبوى همچون ابوهريره و... در جهان تشيع، به‌ویژه در ايران، به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت؛ زيرا آنچه را عالمان شيعه، ساليان سال درباره جوامع اهل سنت مى‌گفتند و شنيده نمى‌شد، اينك از زبان يك عالم سنى بيان مى‌شد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ک: روشن‌ضمير، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص89]</ref>
    وى یکى از كسانى است كه ديدگاه‌هايش درباره سنت، در جهان اسلام مناقشات زيادى به‌پا كرده است. او در اين اثر، به طرح مباحثى پرداخته كه بر حديث‌پژوهان اهل سنت، گران آمده و او را به سنت‌ستيزى متهم كردند. در برابر، ديدگاه‌هاى او درباره چگونگى نگارش روايات اهل سنت، نقد روايات موجود در جوامع حديثى آنان، حملات شديد او به برخى از راویان احاديث نبوى همچون ابوهريره و... در جهان تشيع، به‌ویژه در ايران، به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت؛ زيرا آنچه را عالمان شيعه، ساليان سال درباره جوامع اهل سنت مى‌گفتند و شنيده نمى‌شد، اينك از زبان یک عالم سنى بيان مى‌شد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ک: روشن‌ضمير، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص89]</ref>


    وى در اين اثر، آرايى نو ارائه كرده است كه بازتاب‌هاى بسيارى داشته و مورد انتقادهاى علمى و هجمه‌هاى اعتقادى قرار گرفته است. اين کتاب سبب شد كه وى را به پيروى از خاورشناسان، خروج از دين، ادعاهاى غير عالمانه، كذب عمد و انحراف از سنت متهم سازند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90-91]</ref>
    وى در اين اثر، آرايى نو ارائه كرده است كه بازتاب‌هاى بسيارى داشته و مورد انتقادهاى علمى و هجمه‌هاى اعتقادى قرار گرفته است. اين کتاب سبب شد كه وى را به پيروى از خاورشناسان، خروج از دين، ادعاهاى غير عالمانه، كذب عمد و انحراف از سنت متهم سازند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90-91]</ref>
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمين، آن‌ها را ثقه مى‌دانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref>
    در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمين، آن‌ها را ثقه مى‌دانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref>


    «ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در اين کتاب، يك‌سان نيست؛ لذا شايسته است برای داورى درباره درستى يا نادرستى آن‌ها، اين ديدگاه‌ها دسته‌بندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و به‌گونه‌اى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در اين موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند به‌طور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمى‌گوید، برای ردّ روايات موجود، به‌گونه‌اى استدلال مى‌كند كه لازمه آن، بى‌اعتبارى بخش بزرگى از سنت است. اين موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مى‌دهيم. در جاهايى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آن‌چنان تحليل مى‌كند كه نتيجه‌اى جز انكار حجيت سنت به‌طور مطلق در پى ندارد. اين موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كرده‌ايم.
    «ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در اين کتاب، یک‌سان نيست؛ لذا شايسته است برای داورى درباره درستى يا نادرستى آن‌ها، اين ديدگاه‌ها دسته‌بندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و به‌گونه‌اى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در اين موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند به‌طور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمى‌گوید، برای ردّ روايات موجود، به‌گونه‌اى استدلال مى‌كند كه لازمه آن، بى‌اعتبارى بخش بزرگى از سنت است. اين موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مى‌دهيم. در جاهايى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آن‌چنان تحليل مى‌كند كه نتيجه‌اى جز انكار حجيت سنت به‌طور مطلق در پى ندارد. اين موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كرده‌ايم.


    «دسته اول»: نویسنده با ارئه شواهد زير، نشان مى‌دهد كه ميراث حديثى موجود، غير قابل اعتناست و نمى‌تواند بيانگر واقعيت صادق سنت پيامبر(ص) باشد:
    «دسته اول»: نویسنده با ارئه شواهد زير، نشان مى‌دهد كه ميراث حديثى موجود، غير قابل اعتناست و نمى‌تواند بيانگر واقعيت صادق سنت پيامبر(ص) باشد:


    الف)- تأخير نگارش روايات: او معتقد است از آنجا كه پيامبر(ص) از نگارش حديث نهى كرده بود، احاديث در دوران زندگى آن حضرت و نيز در دوره صحابه و آغازين سال‌هاى دوره تابعين به نگارش درنيامد، در نتيجه راه برای كسانى كه در صدد ترویج ديدگاه‌هاى باطل خود بودند، باز شد تا هرآنچه مى‌خواهند، روايت كنند و بدين‌سان احاديث سره با ناسره آميخته شد و با گذشت زمان، بازشناسى آن‌ها از يكديگر غير ممكن شد.
    الف)- تأخير نگارش روايات: او معتقد است از آنجا كه پيامبر(ص) از نگارش حديث نهى كرده بود، احاديث در دوران زندگى آن حضرت و نيز در دوره صحابه و آغازين سال‌هاى دوره تابعين به نگارش درنيامد، در نتيجه راه برای كسانى كه در صدد ترویج ديدگاه‌هاى باطل خود بودند، باز شد تا هرآنچه مى‌خواهند، روايت كنند و بدين‌سان احاديث سره با ناسره آميخته شد و با گذشت زمان، بازشناسى آن‌ها از یکديگر غير ممكن شد.


    ب)- عدم اعتماد به برخى صحابه و راویان: او بر اين باور است از آنجا كه برخى صحابه همچون ابوهريره دست به جعل و وضع حديث مى‌زدند، اعتبارى به روايات آنان نيست. او همچنين صحابه را متهم به نافهمی‎كرده و ادعا كرده كه آنان احاديثى را كه از احبار يهود مى‌گرفتند، به پيامبر(ص) نسبت مى‌دادند و بر اين رأى است كه جعل و وضع از سوى امویان و عباسيان و نيز ورود اسرائيليات و مسيحيات، كه بر اثر غفلت و بى‌مبالاتى عالمان، به حوزه دين راه يافته بودند، روايت‌ها را آسيب‌پذير ساخته است.
    ب)- عدم اعتماد به برخى صحابه و راویان: او بر اين باور است از آنجا كه برخى صحابه همچون ابوهريره دست به جعل و وضع حديث مى‌زدند، اعتبارى به روايات آنان نيست. او همچنين صحابه را متهم به نافهمی‎كرده و ادعا كرده كه آنان احاديثى را كه از احبار يهود مى‌گرفتند، به پيامبر(ص) نسبت مى‌دادند و بر اين رأى است كه جعل و وضع از سوى امویان و عباسيان و نيز ورود اسرائيليات و مسيحيات، كه بر اثر غفلت و بى‌مبالاتى عالمان، به حوزه دين راه يافته بودند، روايت‌ها را آسيب‌پذير ساخته است.