أضواء علی السنة المحمدية أو دفاع عن الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'ولي' به 'ولی')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۴۳: خط ۴۳:
در بخش اول، ابتدا به تعريف سنت و بيان جايگاه آن در دين، پرداخته شده و در ادامه، مسئله نهى از کتابت حديث، مورد بررسى قرار گرفته است. رابطه صحابه و روايت حديث، كذب بر پيامبر(ص) در زمان حيات و پس از رحلت ايشان و حكم آن، درجات صحابه، تفاوت صحابه در صدق روايت و نقل به معنى در روايات، از جمله مباحث این بخش مى‌باشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/42 متن کتاب، ص42-118]</ref>
در بخش اول، ابتدا به تعريف سنت و بيان جايگاه آن در دين، پرداخته شده و در ادامه، مسئله نهى از کتابت حديث، مورد بررسى قرار گرفته است. رابطه صحابه و روايت حديث، كذب بر پيامبر(ص) در زمان حيات و پس از رحلت ايشان و حكم آن، درجات صحابه، تفاوت صحابه در صدق روايت و نقل به معنى در روايات، از جمله مباحث این بخش مى‌باشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/42 متن کتاب، ص42-118]</ref>


در بخش دوم، اسباب جعل و وضع حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده ضمن بيان ضرر قصص و قصه‌گویان، معاویه را اولین كسى دانسته كه به این مسئله دامن زده و زمینه‌هاى جعل حديث را گسترش داد. در ادامه، انگيزه‌هاى سياسى وضع حديث بررسى شده است. از جمله مباحث این بخش عبارتند از: ادراج در حديث، ضوابط وضع حديث، ورود اسرائيليات در روايات.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/121 همان، 121-198]</ref>
در بخش دوم، اسباب جعل و وضع حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده ضمن بيان ضرر قصص و قصویان، معاویه را اولین كسى دانسته كه به این مسئله دامن زده و زمینه‌هاى جعل حديث را گسترش داد. در ادامه، انگيزه‌هاى سياسى وضع حديث بررسى شده است. از جمله مباحث این بخش عبارتند از: ادراج در حديث، ضوابط وضع حديث، ورود اسرائيليات در روايات.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/121 همان، 121-198]</ref>


از آنجايى كه ابوهريره باآنكه مدت اندكى محضر پيامبر(ص) را درك نموده و بااين‌حال، از جمله صحابه‌اى است كه بيشترين حديث را از ايشان روايت كرده‌اند، بخش سوم، به بررسى روايات وى اختصاص يافته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/202 همان، ص202-252]</ref>
از آنجايى كه ابوهريره باآنكه مدت اندكى محضر پيامبر(ص) را درك نموده و بااين‌حال، از جمله صحابه‌اى است كه بيشترين حديث را از ايشان روايت كرده‌اند، بخش سوم، به بررسى روايات وى اختصاص يافته است.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/202 همان، ص202-252]</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمین، آن‌ها را ثقه مى‌دانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref>
در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمین، آن‌ها را ثقه مى‌دانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref>


«ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در این کتاب، یک‌سان نيست؛ لذا شايسته است برای داورى درباره درستى يا نادرستى آن‌ها، این ديدگاه‌ها دسته‌بندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و به‌گونه‌اى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در این موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند به‌طور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمى‌گوید، برای ردّ روايات موجود، به‌گونه‌اى استدلال مى‌كند كه لازمه آن، بى‌اعتبارى بخش بزرگى از سنت است. این موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مى‌دهيم. در جاهایى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آن‌چنان تحليل مى‌كند كه نتيجه‌اى جز انكار حجيت سنت به‌طور مطلق در پى ندارد. این موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كرده‌ايم.
«ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در این کتاب، یک‌سان نيست؛ لذا شايسته است برای داورى درباره درستى يا نادرستى آن‌ها، این ديدگاه‌ها دسته‌بندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و بونه‌اى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در این موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند به‌طور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمى‌گوید، برای ردّ روايات موجود، بونه‌اى استدلال مى‌كند كه لازمه آن، بى‌اعتبارى بخش بزرگى از سنت است. این موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مى‌دهيم. در جاهایى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آن‌چنان تحليل مى‌كند كه نتيجه‌اى جز انكار حجيت سنت به‌طور مطلق در پى ندارد. این موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كرده‌ايم.


«دسته اول»: نویسنده با ارئه شواهد زير، نشان مى‌دهد كه میراث حديثى موجود، غير قابل اعتناست و نمى‌تواند بيانگر واقعيت صادق سنت پيامبر(ص) باشد:
«دسته اول»: نویسنده با ارئه شواهد زير، نشان مى‌دهد كه میراث حديثى موجود، غير قابل اعتناست و نمى‌تواند بيانگر واقعيت صادق سنت پيامبر(ص) باشد:
خط ۶۹: خط ۶۹:
بر این پايه، او کتاب‌هاى صحيح بخارى و صحيح مسلم را خالى از روايت‌هاى ضعيف نمى‌داند و این دو کتاب را قابل انتقاد و ترجيح صحيحين را بر ساير كتب حديثى، ترجيح بلا مرجّح مى‌داند.
بر این پايه، او کتاب‌هاى صحيح بخارى و صحيح مسلم را خالى از روايت‌هاى ضعيف نمى‌داند و این دو کتاب را قابل انتقاد و ترجيح صحيحين را بر ساير كتب حديثى، ترجيح بلا مرجّح مى‌داند.


و)- پيامدهاى ناگوار تمسك به احاديث: نویسنده بر این باور است كه پيامبر(ص) از نگارش حديث جلوگيرى كردند؛ بنابراین، احاديث در زمان آن حضرت نگارش نشد و آنچه در آغاز قرن دوم به نگارش درآمد، آن‌قدر گونه‌گون است كه نتيجه‌اى جز ايجاد اختلاف در میان امّت ندارد.
و)- پيامدهاى ناگوار تمسك به احاديث: نویسنده بر این باور است كه پيامبر(ص) از نگارش حديث جلوگيرى كردند؛ بنابراین، احاديث در زمان آن حضرت نگارش نشد و آنچه در آغاز قرن دوم به نگارش درآمد، آن‌قدر گونون است كه نتيجه‌اى جز ايجاد اختلاف در میان امّت ندارد.


ز)- عدم پذيرش رواياتى كه نقل به معنى شده است: شرط پذيرش حديث آن است كه با لفظ پيامبر(ص) روايت شده باشد، لذا نویسنده علما را به دليل عدم توجه به این امر، ملامت كرده است.
ز)- عدم پذيرش رواياتى كه نقل به معنى شده است: شرط پذيرش حديث آن است كه با لفظ پيامبر(ص) روايت شده باشد، لذا نویسنده علما را به دليل عدم توجه به این امر، ملامت كرده است.
خط ۷۹: خط ۷۹:
ى)- عدم اعتبار به بسيارى از اخبار آحاد: او موضع رشيد رضا را درباره خبر واحد تكرار مى‌كند و مى‌گوید: خبر واحد برای اثبات اصول عقايد كه تنها با ادله قطعى قابل اثبات است، مفيد نيست.
ى)- عدم اعتبار به بسيارى از اخبار آحاد: او موضع رشيد رضا را درباره خبر واحد تكرار مى‌كند و مى‌گوید: خبر واحد برای اثبات اصول عقايد كه تنها با ادله قطعى قابل اثبات است، مفيد نيست.


ك)- تأخر رتبه سنت گفتارى از سنت عملى و قرآن: او جايگاه سنت گفتارى را در امور دينى پس از قرآن و سنت عملى مى‌داند؛ زيرا قرآن از طريق متواتر به ما رسيده، به‌گونه‌اى كه در آن ترديدى وجود ندارد، اما سنت به‌گونه غير متواتر به ما رسيده، لذا جزئيات آن مظنون است.
ك)- تأخر رتبه سنت گفتارى از سنت عملى و قرآن: او جايگاه سنت گفتارى را در امور دينى پس از قرآن و سنت عملى مى‌داند؛ زيرا قرآن از طريق متواتر به ما رسيده، بونه‌اى كه در آن ترديدى وجود ندارد، اما سنت بونه غير متواتر به ما رسيده، لذا جزئيات آن مظنون است.


«دسته دوم»: 1. ابوريه بر این باور است كه پيامبران تنها در تبليغ دين و آنچه از جانب خداوند به مردم ابلاغ مى‌كنند، معصومند، اما در غير تبليغ دين، معصوم از خطا، نسيان و انجام گناهان صغيره نيستند و برای این مدعا، تأييد پيامبر(ص) برخى از افتراهاى منافقان را در جنگ تبوك، تصديق سخن برخى از همسرانش و ترديد ايشان از داستان افك و دلتنگ شدن از آن تا زمان نزول آيات تبرئه همسرش را شاهد مى‌آورد.
«دسته دوم»: 1. ابوريه بر این باور است كه پيامبران تنها در تبليغ دين و آنچه از جانب خداوند به مردم ابلاغ مى‌كنند، معصومند، اما در غير تبليغ دين، معصوم از خطا، نسيان و انجام گناهان صغيره نيستند و برای این مدعا، تأييد پيامبر(ص) برخى از افتراهاى منافقان را در جنگ تبوك، تصديق سخن برخى از همسرانش و ترديد ايشان از داستان افك و دلتنگ شدن از آن تا زمان نزول آيات تبرئه همسرش را شاهد مى‌آورد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش