أضواء علی السنة المحمدية أو دفاع عن الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۴: خط ۳۴:
نویسنده ابتدا به تعريف سنت و سپس بررسى علل جعل روايات پرداخته و در پایان، برخى از صحابه و كتب حديثى معروف اهل سنت را مورد بررسى قرار داده است.
نویسنده ابتدا به تعريف سنت و سپس بررسى علل جعل روايات پرداخته و در پایان، برخى از صحابه و كتب حديثى معروف اهل سنت را مورد بررسى قرار داده است.


وى یکى از كسانى است كه ديدگاه‌هايش درباره سنت، در جهان اسلام مناقشات زيادى به‌پا كرده است. او در این اثر، به طرح مباحثى پرداخته كه بر حديث‌پژوهان اهل سنت، گران آمده و او را به سنت‌ستيزى متهم كردند. در برابر، ديدگاه‌هاى او درباره چگونگى نگارش روايات اهل سنت، نقد روايات موجود در جوامع حديثى آنان، حملات شديد او به برخى از راویان احاديث نبوى همچون ابوهريره و... در جهان تشيع، به‌ویژه در ایران، به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت؛ زيرا آنچه را عالمان شيعه، ساليان سال درباره جوامع اهل سنت مى‌گفتند و شنيده نمى‌شد، اينك از زبان یک عالم سنى بيان مى‌شد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ک: روشن‌ضمیر، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص89]</ref>
وى یکى از كسانى است كه ديدگاه‌هایش درباره سنت، در جهان اسلام مناقشات زيادى به‌پا كرده است. او در این اثر، به طرح مباحثى پرداخته كه بر حديث‌پژوهان اهل سنت، گران آمده و او را به سنت‌ستيزى متهم كردند. در برابر، ديدگاه‌هاى او درباره چگونگى نگارش روايات اهل سنت، نقد روايات موجود در جوامع حديثى آنان، حملات شديد او به برخى از راویان احاديث نبوى همچون ابوهريره و... در جهان تشيع، به‌ویژه در ایران، به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت؛ زيرا آنچه را عالمان شيعه، ساليان سال درباره جوامع اهل سنت مى‌گفتند و شنيده نمى‌شد، اينك از زبان یک عالم سنى بيان مى‌شد.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ک: روشن‌ضمیر، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص89]</ref>


وى در این اثر، آرايى نو ارائه كرده است كه بازتاب‌هاى بسيارى داشته و مورد انتقادهاى علمى و هجمه‌هاى اعتقادى قرار گرفته است. این کتاب سبب شد كه وى را به پيروى از خاورشناسان، خروج از دين، ادعاهاى غير عالمانه، كذب عمد و انحراف از سنت متهم سازند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90-91]</ref>
وى در این اثر، آرايى نو ارائه كرده است كه بازتاب‌هاى بسيارى داشته و مورد انتقادهاى علمى و هجمه‌هاى اعتقادى قرار گرفته است. این کتاب سبب شد كه وى را به پيروى از خاورشناسان، خروج از دين، ادعاهاى غير عالمانه، كذب عمد و انحراف از سنت متهم سازند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90-91]</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمین، آن‌ها را ثقه مى‌دانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref>
در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمین، آن‌ها را ثقه مى‌دانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref>


«ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در این کتاب، یک‌سان نيست؛ لذا شايسته است برای داورى درباره درستى يا نادرستى آن‌ها، این ديدگاه‌ها دسته‌بندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و به‌گونه‌اى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در این موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند به‌طور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمى‌گوید، برای ردّ روايات موجود، به‌گونه‌اى استدلال مى‌كند كه لازمه آن، بى‌اعتبارى بخش بزرگى از سنت است. این موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مى‌دهيم. در جاهايى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آن‌چنان تحليل مى‌كند كه نتيجه‌اى جز انكار حجيت سنت به‌طور مطلق در پى ندارد. این موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كرده‌ايم.
«ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در این کتاب، یک‌سان نيست؛ لذا شايسته است برای داورى درباره درستى يا نادرستى آن‌ها، این ديدگاه‌ها دسته‌بندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و به‌گونه‌اى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در این موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند به‌طور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمى‌گوید، برای ردّ روايات موجود، به‌گونه‌اى استدلال مى‌كند كه لازمه آن، بى‌اعتبارى بخش بزرگى از سنت است. این موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مى‌دهيم. در جاهایى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آن‌چنان تحليل مى‌كند كه نتيجه‌اى جز انكار حجيت سنت به‌طور مطلق در پى ندارد. این موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كرده‌ايم.


«دسته اول»: نویسنده با ارئه شواهد زير، نشان مى‌دهد كه میراث حديثى موجود، غير قابل اعتناست و نمى‌تواند بيانگر واقعيت صادق سنت پيامبر(ص) باشد:
«دسته اول»: نویسنده با ارئه شواهد زير، نشان مى‌دهد كه میراث حديثى موجود، غير قابل اعتناست و نمى‌تواند بيانگر واقعيت صادق سنت پيامبر(ص) باشد:
خط ۶۵: خط ۶۵:
د)- عدم نقد محتوايى احاديث از سوى محدّثان: ابوريه، ضمن تأكيد بر ضرورت نقد محتوايى احاديث برای بازشناسى سره از ناسره، فقيهان را به دليل جمود بر مذهب و امام خودشان و عدم توجه جدى به نقد محتوايى، مورد حمله قرار داده است.
د)- عدم نقد محتوايى احاديث از سوى محدّثان: ابوريه، ضمن تأكيد بر ضرورت نقد محتوايى احاديث برای بازشناسى سره از ناسره، فقيهان را به دليل جمود بر مذهب و امام خودشان و عدم توجه جدى به نقد محتوايى، مورد حمله قرار داده است.


ه)- عدم امكان بازشناسى احاديث سره از ناسره: ابوريه مى‌گوید: بعد از اينكه عالمان شروع به تدوین حديث كردند، بحث‌هاى رجالى را شروع نمودند تا درستى و نادرستى روايات را بسنجند، اما بااينكه نهايت تلاش و كوشش را در این راه كردند، به هدف خود كه رسيدن به آرامش و اطمینان قلبى بود، نرسيدند. لذا او این تلاش‌ها را در تشخيص سنت صحيح از غير صحيح، غير مفيد مى‌داند؛ زيرا آگاهى از درون آدمیان، كارى سخت است.
ه)- عدم امكان بازشناسى احاديث سره از ناسره: ابوريه مى‌گوید: بعد از اينكه عالمان شروع به تدوین حديث كردند، بحث‌هاى رجالى را شروع نمودند تا درستى و نادرستى روايات را بسنجند، اما بااينكه نهایت تلاش و كوشش را در این راه كردند، به هدف خود كه رسيدن به آرامش و اطمینان قلبى بود، نرسيدند. لذا او این تلاش‌ها را در تشخيص سنت صحيح از غير صحيح، غير مفيد مى‌داند؛ زيرا آگاهى از درون آدمیان، كارى سخت است.


بر این پايه، او کتاب‌هاى صحيح بخارى و صحيح مسلم را خالى از روايت‌هاى ضعيف نمى‌داند و این دو کتاب را قابل انتقاد و ترجيح صحيحين را بر ساير كتب حديثى، ترجيح بلا مرجّح مى‌داند.
بر این پايه، او کتاب‌هاى صحيح بخارى و صحيح مسلم را خالى از روايت‌هاى ضعيف نمى‌داند و این دو کتاب را قابل انتقاد و ترجيح صحيحين را بر ساير كتب حديثى، ترجيح بلا مرجّح مى‌داند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش