أصول الفوائد الغروية في مسائل علم الأصول وفقاَ للنظريات الحديثة الدقيقة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۳۲: خط ۳۲:
مقدمه، به تعريف موضوع علم و وجه تمايز علوم از يك‌ديگر اختصاص يافته و ساير مباحث، به ترتيب زير ارائه شده است:
مقدمه، به تعريف موضوع علم و وجه تمايز علوم از يك‌ديگر اختصاص يافته و ساير مباحث، به ترتيب زير ارائه شده است:


«تعريف وضع و اقسام آن»: نویسنده، به تعاريف مختلفى، از جمله: تخصيص لفظ براى دلالت بر معنا، نحوه‌اى از اختصاص بين لفظ و معنا و ارتباط خاص ميان آن دو كه ناشى از تخصيص يا كثرت استعمال مى‌باشد، اشاره كرده و در آخر، اين تعريف را پذيرفته است: «تعهد واضع به اراده معنايى از لفظ هنگام تكلم به آن».
«تعريف وضع و اقسام آن»: نویسنده، به تعاريف مختلفى، از جمله: تخصيص لفظ برای دلالت بر معنا، نحوه‌اى از اختصاص بين لفظ و معنا و ارتباط خاص ميان آن دو كه ناشى از تخصيص يا كثرت استعمال مى‌باشد، اشاره كرده و در آخر، اين تعريف را پذيرفته است: «تعهد واضع به اراده معنايى از لفظ هنگام تكلم به آن».


«معانى حرفيه»: در مورد حقيقت آن، سه قول زير، بررسى شده است:
«معانى حرفيه»: در مورد حقيقت آن، سه قول زير، بررسى شده است:


1. حروف، داراى معنا نيستند، بلكه در حقيقت علاماتى براى متعلق خود مى‌باشند، هم‌چنان‌كه رفع، علامت فاعليّت و نصب، علامت مفعوليّت مى‌باشد؛
1. حروف، داراى معنا نيستند، بلكه در حقيقت علاماتى برای متعلق خود مى‌باشند، هم‌چنان‌كه رفع، علامت فاعليّت و نصب، علامت مفعوليّت مى‌باشد؛


2. حروف، براى دلالت بر معناى في غيره، وضع شده‌اند؛
2. حروف، برای دلالت بر معناى في غيره، وضع شده‌اند؛


3. حروف و اسم‌هاى موافق با آنها از نظر معنا و مستعمل‌فيه عين يك‌ديگرند و فرق ميان آنها، فقط در نحوه استعمال است.
3. حروف و اسم‌هاى موافق با آنها از نظر معنا و مستعمل‌فيه عين يك‌ديگرند و فرق ميان آنها، فقط در نحوه استعمال است.
خط ۴۶: خط ۴۶:
«حقيقت شرعيه»: در مورد ثبوت يا عدم ثبوت آن، به چهار قول زير اشاره شده است:
«حقيقت شرعيه»: در مورد ثبوت يا عدم ثبوت آن، به چهار قول زير اشاره شده است:


1. شارع ماهيت عبادات را اختراع كرده و براى آنها، الفاظى از لغت عرب را به وضع تعيينى يا تعيّنى، وضع كرده است؛
1. شارع ماهيت عبادات را اختراع كرده و برای آنها، الفاظى از لغت عرب را به وضع تعيينى يا تعيّنى، وضع كرده است؛


2. ماهيت عبادات توسط شارع اختراع شده، ولى شارع در زمان خود براى آنها، لفظى را وضع نكرده است، بلكه الفاظ عبادات، به‌صورت مجازى استعمال شده و بعد از عصر پيامبر(ص)، به‌صورت حقيقت درآمده است؛
2. ماهيت عبادات توسط شارع اختراع شده، ولى شارع در زمان خود برای آنها، لفظى را وضع نكرده است، بلكه الفاظ عبادات، به‌صورت مجازى استعمال شده و بعد از عصر پيامبر(ص)، به‌صورت حقيقت درآمده است؛


3. چنان‌كه از آيات و روايات نيز فهميده مى‌شود، ماهيات عبادات، در شرايع سابق، اختراع شده و اعراب، براى آنها الفاظى را وضع كرده‌اند؛
3. چنان‌كه از آيات و روايات نيز فهميده مى‌شود، ماهيات عبادات، در شرايع سابق، اختراع شده و اعراب، برای آنها الفاظى را وضع كرده‌اند؛


4. اين الفاظ در معانى لغوى خویش استعمال شده و شارع فقط شروطى را در مورد استعمال آنها نهاده است.
4. اين الفاظ در معانى لغوى خویش استعمال شده و شارع فقط شروطى را در مورد استعمال آنها نهاده است.


«صحيح و اعم»: بحث از اين است كه آيا الفاظ عبادات و معاملات، براى صحيح آنها وضع شده است يا براى اعم از صحيح و فاسد. نویسنده، معتقد است كه ظاهر عنوان بحث، اختصاص نزاع بنا بر قول به ثبوت حقيقت شرعيه مى‌باشد.
«صحيح و اعم»: بحث از اين است كه آيا الفاظ عبادات و معاملات، برای صحيح آنها وضع شده است يا برای اعم از صحيح و فاسد. نویسنده، معتقد است كه ظاهر عنوان بحث، اختصاص نزاع بنا بر قول به ثبوت حقيقت شرعيه مى‌باشد.


«مشتق»: مباحث مطرح شده در آن عبارتند از:
«مشتق»: مباحث مطرح شده در آن عبارتند از:
خط ۸۸: خط ۸۸:
«اجزاء»: بحث از اين است كه اتيان مأموربه با تمام اجزاء و شرايط آن، مقتضى اجزاء مى‌باشد يا نه.
«اجزاء»: بحث از اين است كه اتيان مأموربه با تمام اجزاء و شرايط آن، مقتضى اجزاء مى‌باشد يا نه.


«تقسيمات واجب»: از جمله آنها، تقسيم به مطلق و مشروط بوده كه براى آنها، تعاريف مختلفى ارائه شده است، ولى نویسنده، همه آنها را صرف شرح الاسم دانسته است. تقسيمات ديگر، عبارتند از: منجز و معلق، نفسى و غيرى و تبعى و اصلى به اعتبار اراده يا انشاء امر يا به اعتبار دلالت لفظ.
«تقسيمات واجب»: از جمله آنها، تقسيم به مطلق و مشروط بوده كه برای آنها، تعاريف مختلفى ارائه شده است، ولى نویسنده، همه آنها را صرف شرح الاسم دانسته است. تقسيمات ديگر، عبارتند از: منجز و معلق، نفسى و غيرى و تبعى و اصلى به اعتبار اراده يا انشاء امر يا به اعتبار دلالت لفظ.


«امر به شىء و اقتضاى نهى از ضد آن»: بحث از اين است كه آيا امر به چيزى، مقتضى نهى از ضد آن مى‌باشد يا نه؟. در اين رابطه، به نكات زير اشاره شده است:
«امر به شىء و اقتضاى نهى از ضد آن»: بحث از اين است كه آيا امر به چيزى، مقتضى نهى از ضد آن مى‌باشد يا نه؟. در اين رابطه، به نكات زير اشاره شده است:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش