۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
بخش چهارم، پیرامون موضوع امامت است. نگارنده در این بخش، دلیل بر منصوص بودن امامت از جانب خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) میآورد؛ زیرا این منصب جایگاهی است که ادامه جایگاه رسول مکرم اسلام(ص) است و باید اشخاصی بر این منصب تکیه زنند که مانند پیامبر دارای مقام عصمت باشند تا پس از پیامبر جامعه به سمت گمراهی کشیده نشود و اینکه برخی پس از رحلت پیامبر اکرم اسلام(ص)، جانشینی و امامت را بر اساس اجماع امت بر شخص اصلح بیان داشتند، این امری نفسانی و باطل بود و استدلالشان به روایت منسوب به پیامبر اکرم(ص) که: «لا تجتمع أمتي علی الخطأ» (امت من بر امر خطا اجتماع نمیکنند)، امری باطل است (نگارنده، وجوه بطلان استناد به این روایت را بیان کرده است). | بخش چهارم، پیرامون موضوع امامت است. نگارنده در این بخش، دلیل بر منصوص بودن امامت از جانب خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) میآورد؛ زیرا این منصب جایگاهی است که ادامه جایگاه رسول مکرم اسلام(ص) است و باید اشخاصی بر این منصب تکیه زنند که مانند پیامبر دارای مقام عصمت باشند تا پس از پیامبر جامعه به سمت گمراهی کشیده نشود و اینکه برخی پس از رحلت پیامبر اکرم اسلام(ص)، جانشینی و امامت را بر اساس اجماع امت بر شخص اصلح بیان داشتند، این امری نفسانی و باطل بود و استدلالشان به روایت منسوب به پیامبر اکرم(ص) که: «لا تجتمع أمتي علی الخطأ» (امت من بر امر خطا اجتماع نمیکنند)، امری باطل است (نگارنده، وجوه بطلان استناد به این روایت را بیان کرده است). | ||
در ادامه، موضوع امامت خاصه مطرح شده است و اینکه جانشین پس از پیامبر اکرم(ص) شخص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است به ادله عقلی و نقلی مذکور در مجامع روایی شیعه و اهل سنت که با اسناد گوناگون از پیامبر اکرم(ص) امر ولایت و زعامت [[امام على(ع)|علی(ع)]] نقل شده است<ref>ر.ک: ر.ک: همان، ص132-150</ref>. | در ادامه، موضوع امامت خاصه مطرح شده است و اینکه جانشین پس از پیامبر اکرم(ص) شخص [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است به ادله عقلی و نقلی مذکور در مجامع روایی شیعه و اهل سنت که با اسناد گوناگون از پیامبر اکرم(ص) امر ولایت و زعامت [[امام على(ع)|علی(ع)]] نقل شده است.<ref>ر.ک: ر.ک: همان، ص132-150</ref>. | ||
بخش نهایی این نوشتار در موضوع معاد است. مؤلف در باب استدلال بر معاد بیان میدارد که: شکی نیست که خداوند متعال بشر را خلق کرد و او را بهوسیله پیامبران مکلف به تکالیف شرعی نمود و با وعد و وعید بر ثواب و عقاب، در او انگیزه برای اطاعت به وجود آورد و قطعا از جلالت و عظمت خداوند متعال بهدور است که خلف وعده و عهدشکنی کند. در ادامه نگارنده به مباحثی چون کیفیت معاد، محشور شدن مخلوقات، میزان، صراط، شفاعت، بهشت و جهنم، خلود، رجعت، ظهور و... اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص152-176</ref>. | بخش نهایی این نوشتار در موضوع معاد است. مؤلف در باب استدلال بر معاد بیان میدارد که: شکی نیست که خداوند متعال بشر را خلق کرد و او را بهوسیله پیامبران مکلف به تکالیف شرعی نمود و با وعد و وعید بر ثواب و عقاب، در او انگیزه برای اطاعت به وجود آورد و قطعا از جلالت و عظمت خداوند متعال بهدور است که خلف وعده و عهدشکنی کند. در ادامه نگارنده به مباحثی چون کیفیت معاد، محشور شدن مخلوقات، میزان، صراط، شفاعت، بهشت و جهنم، خلود، رجعت، ظهور و... اشاره میکند<ref>ر.ک: همان، ص152-176</ref>. |
ویرایش