۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''أصول الإيمان''' كه نام ديگر آن «أصول الدين» است، مهمترين کتاب كلامى [[عبدالقاهر ابن طاهر تميمى بغدادى]] و | '''أصول الإيمان''' كه نام ديگر آن «أصول الدين» است، مهمترين کتاب كلامى [[عبدالقاهر ابن طاهر تميمى بغدادى]] و یکى از کتابهاى مهم كلام اشعرى به حساب مىآيد. | ||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در ادامه، وجه، عين، يد و استواء را تأویل مىكند. | در ادامه، وجه، عين، يد و استواء را تأویل مىكند. | ||
الاصل الخامس في بيان اسماء الله و اوصافه: مؤلف در اين اصل، اسم را تعريف كرده و حقيقت آن را شرح مىدهد. او پس از بيان تعداد اسماء و اثبات توفيقى بودنشان، آنها را به حسب معنى به اسماء ذات، اسماء صفات و اسماء افعال تقسيم و هر | الاصل الخامس في بيان اسماء الله و اوصافه: مؤلف در اين اصل، اسم را تعريف كرده و حقيقت آن را شرح مىدهد. او پس از بيان تعداد اسماء و اثبات توفيقى بودنشان، آنها را به حسب معنى به اسماء ذات، اسماء صفات و اسماء افعال تقسيم و هر یک را توضيح مىدهد. | ||
الاصل السادس في بيان عدل الصانع و حكمته: مسألۀ اول از اين اصل در تعريف عدل و ظلم است. سپس خلق و كسب را تعريف كرده و اثبات مىكند كه خداوند خالق، أكساب بندگان مىباشد. او قول به تولد را باطل دانسته و قائل شده است كه هدايت و ضلالت بندگان از جانب خداست. در ادامه بحث مىكند از آجال، ارزاق، تكليف و اينكه رعايت مصلحت بر خداوند واجب نيست. | الاصل السادس في بيان عدل الصانع و حكمته: مسألۀ اول از اين اصل در تعريف عدل و ظلم است. سپس خلق و كسب را تعريف كرده و اثبات مىكند كه خداوند خالق، أكساب بندگان مىباشد. او قول به تولد را باطل دانسته و قائل شده است كه هدايت و ضلالت بندگان از جانب خداست. در ادامه بحث مىكند از آجال، ارزاق، تكليف و اينكه رعايت مصلحت بر خداوند واجب نيست. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
او در اثبات صحت دعوى پيامبران و اثبات صحت و سقم اخبار آحاد دلايل عقلى را ملاك تشخيص قرار مىدهد. | او در اثبات صحت دعوى پيامبران و اثبات صحت و سقم اخبار آحاد دلايل عقلى را ملاك تشخيص قرار مىدهد. | ||
4-منزلت حضرت زهرا(س): | 4-منزلت حضرت زهرا(س): یکى از مباحث کتاب تفضيل مراتب النساء مىباشد. | ||
مؤلف ابتدا حديثى را نقل مىكند كه سيدۀ زنان جهانيان چهار نفرند؛ آسيه، مريم، حضرت خديجه و حضرت زهرا(س)، او مىگوید بنابر قول حق كه [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] و شافعى نيز تابع آن بودند، حضرت زهرا(س) افضل از عائشه مىباشد. | مؤلف ابتدا حديثى را نقل مىكند كه سيدۀ زنان جهانيان چهار نفرند؛ آسيه، مريم، حضرت خديجه و حضرت زهرا(س)، او مىگوید بنابر قول حق كه [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] و شافعى نيز تابع آن بودند، حضرت زهرا(س) افضل از عائشه مىباشد. |
ویرایش