أساليب بلاغية؛ الفصاحة - البلاغة - المعاني

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني
نام کتاب أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني
نام های دیگر کتاب الفصاحه - البلاغه - المعانی
پدیدآورندگان مطلوب، احمد (نويسنده)
زبان عربی
کد کنگره ‏‎‏PJA‎‏ ‎‏2028‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏الف‎‏5
موضوع ادبیات عربی - تاریخ و نقد

زبان عربی - بدیع

زبان عربی - معانی و بیان

شعر عربی - تاریخ و نقد

ناشر وکالة المطبوعات
مکان نشر کویت -
سال نشر 1980 م
کد اتوماسیون 15369


معرفى اجمالى

«أساليب بلاغية، الفصاحة - البلاغة - المعاني»، اثر احمد مطلوب، كتابى است به زبان عربى، پيرامون فنون بلاغت و بررسى موضوعاتى از قبيل فصاحت، بلاغت و مباحثى كه در دانش معانى از قديم مطرح بوده است.

ساختار

كتاب، با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.

نويسنده در ابتدا، «فصاحت» را از لحاظ لغوى و اصطلاحى، مورد بحث و بررسى قرار داده و سپس به علم معانى و مباحث مختلف آن پرداخته است.

گزارش محتوا

در مقدمه، پس از اشاره به جايگاه علم معانى، موضوع بخش‌هاى كتاب، بيان و توضيح مختصرى پيرامون آن‌ها ارائه گرديده است.

بخش اول، در دو فصل زير، تنظيم شده است:

فصل اول، به بررسى لغوى و اصطلاحى «فصاحت» اختصاص يافته و در آن، ضمن بحث از فصاحت در قرآن و احاديث، به ترتيب كلام و ديدگاه علما و بزرگان زير، پيرامون آن، مطرح گرديده است: جاحظ؛ ابن قتيبه؛ مبرد؛ ثعلب؛ ابن المعتز؛ قدامه؛ ابن وهب؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ ابن اثير؛ السكاكى؛ ابن مالك و خطيب قزوينى (متن كتاب، ص 11 - 42). در همين فصل خاطرنشان شده است كه برخى از بزرگان، تفاوتى بين واژه فصاحت و بلاغت نگذاشته‌اند، بلكه يكى را به‌جاى ديگرى به كار برده‌اند؛ مثلا جاحظ، بلاغت را چنين تعريف كرده است: «كلام را در صورتى مى‌توان بليغ دانست كه لفظ و معنا با هم به گوش و دل برسند؛ نه اينكه ورود لفظ به گوش، زودتر از ورود معناى آن به دل باشد»؛ در اين تعريف، فصاحت و بلاغت، با هم درآميخته‌اند (همان، ص 13).

نويسنده در ادامه، عبارتى را از ابن قتيبه (267ق) نقل كرده كه وى ضمن بحث از الفاظ، شعر را به چهار گونه زير تقسيم كرده است:

1. شعرى كه هم لفظش زيباست و هم معنايش نيكو؛

2. شعرى كه لفظش زيباست، ولى از فايده خالى است؛

3. شعرى كه معناى آن نيكو، ولى الفاظ آن قاصر است؛

4. شعرى كه لفظ و معناى آن، هر دو متأخر است (همان، ص 18).

در فصل دوم نيز ضمن بررسى لغوى و اصطلاحى بلاغت، ديدگاه علماى زير مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: جاحظ؛ مبرد؛ العسكرى؛ ابن سنان؛ عبدالقاهر؛ الرازى؛ ابن اثير؛ سكاكى و خطيب قزوينى (همان، ص 51 - 60).

به نظر نويسنده، بلاغت از كلماتى است كه استعمال آن در كتب ادب، شايع بوده و در بسيارى از مواقع، با فصاحت هم‌معنى گرفته شده و در برخى مواضع، اين دو كلمه به‌جاى يكديگر استعمال شده است. اين واژه در لغت به معناى انتها و وصول شناخته شده و در لسان عرب، «تبلغ بالشيء» وصول به مراد دانسته شده است (همان، ص 51).

در بخش دوم، به علم معانى پرداخته شده است. نويسنده، مباحث مربوطه را بر طبق تقسيم سكاكى، به بيان، معانى، محسنات لفظيه و معنويه و بديع، تقسيم كرده است (همان، ص 65).

نويسنده پيرامون هريك از اين علوم، ابتدا به تعريف آن پرداخته و سپس، با كمك شواهد قرآنى و اشعار عربى، جوانب مختلف آن علم را تشريح نموده است.

علم معانى، از جمله اصطلاحاتى است كه بلاغيون آن را بر مباحث بلاغى كه مربوط به جمله و عوارض آن از جمله تقديم و تأخير، ذكر و حذف، تعريف و تنكير، قصر، فصل و وصل و ايجاز و اطناب مى‌باشد، اطلاق كرده‌اند (همان، ص 67).

از جمله مباحث مطرح‌شده در اين بخش، عبارتند از: نظريه نظم، نقد روش سكاكى، خبر و انشاء، احوال جمله، فصل و وصل، ايجاز و اطناب، خروج از مقتضاى ظاهر و...

وضعيت كتاب

فهرست مطالب و آثار مؤلف، در انتهاى كتاب آمده است.

پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.


پیوندها

مطالعه کتاب أسالیب بلاغیة الفصاحة البلاغة المعاني در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور