أخبار فخ و خبر يحيی بن عبدالله و أخيه إدريس بن عبدالله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}


'''أخبار فخّ و خبر يحيى بن عبدالله و أخيه إدريس بن عبدالله''' تأليف [[رازی، احمد بن سهل|احمد بن سهل رازى]] (متوفى اوايل قرن چهارم)، به زبان عربى است و موضوع آن بيان اخبارى پيرامون قيام و معركه فخ و زيديه مى‌باشد.
'''أخبار فخّ و خبر يحيى بن عبدالله و أخيه إدريس بن عبدالله''' تأليف [[رازی، احمد بن سهل|احمد بن سهل رازى]] (متوفى اوايل قرن چهارم)، به زبان عربى است و موضوع آن بيان اخبارى پيرامون قيام و معركه فخ و زيديه مى‌باشد.
خط ۳۸: خط ۳۷:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب مشتمل بر یک مقدمه مفصل و ارزشمند از محقق کتاب «ماهر جرّار» و متن مى‌باشد كه فاقد هرگونه تبویب يا فصل‌بندى است. مؤلف در بيان مطالب از آيات قرآنى و اشعار عربى بهره گرفته است.
کتاب مشتمل بر یک مقدمه مفصل و ارزشمند از محقق کتاب «[[جرار، ماهر|ماهر جرّار]]» و متن مى‌باشد كه فاقد هرگونه تبویب يا فصل‌بندى است. مؤلف در بيان مطالب از آيات قرآنى و اشعار عربى بهره گرفته است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق کتاب در مقدمه مفصل و ارزشمند خود مطالب گوناگون و مهمى بيان نموده است. وى در ابتدا در مورد تاريخ زيديه و نيز درباره کتاب مطالبى را بيان نموده است.<ref>مقدمه، ص15</ref>
محقق کتاب در مقدمه مفصل و ارزشمند خود مطالب گوناگون و مهمى بيان نموده است. وى در ابتدا در مورد تاريخ زيديه و نيز درباره کتاب مطالبى را بيان نموده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=15&viewType=html مقدمه، ص15]</ref>


وى مطالب اساسى کتاب را در چهار قسمت معرفى نموده كه بدين شرح است:
وى مطالب اساسى کتاب را در چهار قسمت معرفى نموده كه بدين شرح است:


1.معركه فخ؛ 2.جان سالم به در بردن يحيى و ادريس و فرار آن دو به حبشه؛ 3. اخبار ادريس در آفريقا و مغرب تا وفات وى به‌وسيله سم؛ 4. اخبار يحيى و سرگردانى او در شهرهاى مختلف، و رسيدن وى به ديلم، هراس هارون الرشيد از او، و سرانجام دستگيرى و كشتن او.<ref>مقدمه، ص17</ref>
1.معركه فخ؛ 2.جان سالم به در بردن يحيى و ادريس و فرار آن دو به حبشه؛ 3. اخبار ادريس در آفريقا و مغرب تا وفات وى به‌وسيله سم؛ 4. اخبار يحيى و سرگردانى او در شهرهاى مختلف، و رسيدن وى به ديلم، هراس هارون الرشيد از او، و سرانجام دستگيرى و كشتن او.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=17&viewType=html مقدمه، ص17]</ref>


ماهر جرّار همچنين در مقدمه به اسانيد و منابع و نسخه‌هاى خطى کتاب اشاره كرده است.
[[جرار، ماهر|ماهر جرّار]] همچنين در مقدمه به اسانيد و منابع و نسخه‌هاى خطى کتاب اشاره كرده است.


مؤلف پس از مقدمه‌اى بسيار مختصر، کتاب را با واقعه فخ آغاز كرده؛ چنان‌كه از گفتار خود او استفاده مى‌شود، توجه اصلىِ نویسنده به نتيجه قيام است كه بلافاصله بعد از این مقدمه كوتاه، به بيان شرح قيام فخ پرداخته است.<ref>متن، ص131</ref>
مؤلف پس از مقدمه‌اى بسيار مختصر، کتاب را با واقعه فخ آغاز كرده؛ چنان‌كه از گفتار خود او استفاده مى‌شود، توجه اصلىِ نویسنده به نتيجه قيام است كه بلافاصله بعد از این مقدمه كوتاه، به بيان شرح قيام فخ پرداخته است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=131&viewType=html متن، ص131]</ref>


نویسنده، یک سخنرانى از «يحيى بن عبدالله» و دو سخنرانى از «حسين بن على فخى» را نقل كرده كه قبل از جنگ فخ در اردوگاه خود ايراد كرده‌اند. هدف از سخنرانى «يحيى بن عبدالله» كه سرشار از آيات الهى است، تحريض پيروان خویش به جنگ و قيام است.<ref>متن، ص152</ref>
نویسنده، یک سخنرانى از «يحيى بن عبدالله» و دو سخنرانى از «حسين بن على فخى» را نقل كرده كه قبل از جنگ فخ در اردوگاه خود ايراد كرده‌اند. هدف از سخنرانى «يحيى بن عبدالله» كه سرشار از آيات الهى است، تحريض پيروان خویش به جنگ و قيام است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=152&viewType=html متن، ص152]</ref>


آن‌چه كه در سخنرانى اول كه از «اسحاق بن ابراهیم» روايت شده، به چشم مى‌خورد اسامى بزرگان زيديه است كه «حسين بن على فخى» در خلال سخنرانى از آنها به عنوان «سلف صالح» ياد كرده است كه بيانگر اعتقاد سياسى «حسين فخى» است. برخى از اسامى كه در كلام ايشان به چشم مى‌خورد عبارت است از:
آن‌چه كه در سخنرانى اول كه از «اسحاق بن ابراهیم» روايت شده، به چشم مى‌خورد اسامى بزرگان زيديه است كه «حسين بن على فخى» در خلال سخنرانى از آنها به عنوان «سلف صالح» ياد كرده است كه بيانگر اعتقاد سياسى «حسين فخى» است. برخى از اسامى كه در كلام ايشان به چشم مى‌خورد عبارت است از:


پيامبر خدا(ص)؛ حمزه سيد‌ ‎الشهداء؛ [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]؛ امام حسن(ع)، امام حسین(ع)؛ جعفر بن ابى‌طالب؛ عبدالله بن حسن؛ ابراهیم بن عبدالله.<ref>متن، ص148</ref>
پيامبر خدا(ص)؛ حمزه سيد‌ ‎الشهداء؛ [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]؛ امام حسن(ع)، امام حسین(ع)؛ جعفر بن ابى‌طالب؛ عبدالله بن حسن؛ ابراهیم بن عبدالله.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=148&viewType=html متن، ص148]</ref>


مؤلف، چنين گزارش مى‌دهد كه يحيى و ادريس بن عبدالله پس از انصراف و جدايى از حبشه، دعوت‌هایى از شهرهایى مانند: مكه، كوفه داشتند. آنها پس از مشورت با ياران خود به سوى مغرب رفتند.<ref>متن، ص164</ref>
مؤلف، چنين گزارش مى‌دهد كه يحيى و ادريس بن عبدالله پس از انصراف و جدايى از حبشه، دعوت‌هایى از شهرهایى مانند: مكه، كوفه داشتند. آنها پس از مشورت با ياران خود به سوى مغرب رفتند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=164&viewType=html متن، ص164]</ref>


در پایان کتاب تتمه‌اى از کتاب «[[المصابيح]]» اثر «احمد بن ابراهیم حسنى» متوفاى 352ق آورده شده و در آن اخبار خروج «حسين بن على فخى» و اخبارى از «يحيى و ادريس بن عبدالله» ذكر شده است.<ref>متن، ص275</ref>
در پایان کتاب تتمه‌اى از کتاب «[[المصابيح]]» اثر «احمد بن ابراهیم حسنى» متوفاى 352ق آورده شده و در آن اخبار خروج «حسين بن على فخى» و اخبارى از «يحيى و ادريس بن عبدالله» ذكر شده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=275&viewType=html متن، ص275]</ref>


در اخبارى كه پيرامون «حسين بن على فخى» ذكر شده او را مردى داراى صلاحيت، با فضل و كرامت، شجاع و سخاوتمند معرفى نموده است.<ref>متن، ص278</ref>
در اخبارى كه پيرامون «حسين بن على فخى» ذكر شده او را مردى داراى صلاحيت، با فضل و كرامت، شجاع و سخاوتمند معرفى نموده است.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=278&viewType=html متن، ص278]</ref>


در اخبار ديگر بيان شده كه يحيى و ادريس از معركه فخ جان به در بردند و سپس چگونكى كشته شدن آنها را ذكر كرده است.
در اخبار ديگر بيان شده كه يحيى و ادريس از معركه فخ جان به در بردند و سپس چگونكى كشته شدن آنها را ذكر كرده است.


خبرى از مردن ادريس چنين بيان شده كه وى ده سال در مغرب زندگى مى‌كرد و در آن‌جا به اقامه احكام الهى پرداخته بود، هارون سمى در سویق (غذايى با روغن) ريخت و به مردى از اهل عراق داد و ادريس از آن خورد و سه روز بعد از دنيا رفت هارون پانصد هزار درهم پاداش به آن مرد عرب داد.<ref>متن، ص327</ref>
خبرى از مردن ادريس چنين بيان شده كه وى ده سال در مغرب زندگى مى‌كرد و در آن‌جا به اقامه احكام الهى پرداخته بود، هارون سمى در سویق (غذايى با روغن) ريخت و به مردى از اهل عراق داد و ادريس از آن خورد و سه روز بعد از دنيا رفت هارون پانصد هزار درهم پاداش به آن مرد عرب داد.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/14297?pageNumber=327&viewType=html متن، ص327]</ref>


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش