أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الكاظم عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '= ' به '='
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
جز (جایگزینی متن - '= ' به '=')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم علیه‌السلام
| عنوان =أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسی الکاظم علیه‌السلام
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =
[[شبستری، عبدالحسین]] (نویسنده)
[[شبستری، عبدالحسین]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
| موضوع =
| موضوع =
 
| ناشر =
| ناشر =  
المؤتمر العالمی للإمام الرضا(ع)
المؤتمر العالمی للإمام الرضا(ع)
| مکان نشر =مشهد مقدس - ایران
| مکان نشر =مشهد مقدس - ایران
| سال نشر = 1369 ش یا 1411 ق  
| سال نشر =1369 ش یا 1411 ق  
 
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE36114AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE36114AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =36114
| کتابخوان همراه نور =36114
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسى الكاظم(ع)'''، اثر [[عبدالحسين شبسترى]] (متولد نجف 1312ش) به زبان عربى است كه در آن، اصحاب امام هفتم(ع) را به‌صورت مستند و علمى معرفى كرده است.
'''أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسى الكاظم(ع)'''، اثر [[عبدالحسين شبسترى]] (متولد نجف 1312ش) به زبان عربى است كه در آن، اصحاب امام هفتم(ع) را به‌صورت مستند و علمى معرفى كرده است.
نگارش این اثر در سال 1410ق، در قم به پایان رسيده و به‌مناسبت برگزارى المؤتمر العالمی الثالث للإمام الرضا(ع)» (سومین كنگره جهانى [[امام رضا(ع)]]) منتشر شده است.
نگارش این اثر در سال 1410ق، در قم به پایان رسيده و به‌مناسبت برگزارى المؤتمر العالمی الثالث للإمام الرضا(ع)» (سومین كنگره جهانى [[امام رضا(ع)]]) منتشر شده است.
مخاطبان این اثر، عموم مردم نيستند، بلكه عبارتند از متخصّصان و پژوهشگران علم رجال و سيره اهل‌بيت(ع).
مخاطبان این اثر، عموم مردم نيستند، بلكه عبارتند از متخصّصان و پژوهشگران علم رجال و سيره اهل‌بيت(ع).


==ساختار==
==ساختار==
کتاب حاضر، از مقدمه سومین كنگره جهانى [[امام رضا(ع)]] كه برای شناساندن حضرت امام موسى كاظم(ع) تشكيل شده و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 2 جلد: 1. زندگى امام موسى كاظم(ع) و باب اسامى ياران امام(ع) از حرف الف تا عين؛ 2. ادامه اسامى ياران امام(ع) از حرف غين تا ياء، كنيه‌ها، نساء و مستدرك) تشكيل شده است.
کتاب حاضر، از مقدمه سومین كنگره جهانى [[امام رضا(ع)]] كه برای شناساندن حضرت امام موسى كاظم(ع) تشكيل شده و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل 2 جلد: 1. زندگى امام موسى كاظم(ع) و باب اسامى ياران امام(ع) از حرف الف تا عين؛ 2. ادامه اسامى ياران امام(ع) از حرف غين تا ياء، كنيه‌ها، نساء و مستدرك) تشكيل شده است.
نویسنده در این اثر دو جلدى، به‌صورت دقيق تعداد 530 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام كاظم(ع) و دو نفر از زنان را معرفى كرده و در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] نيز تعداد 7 نفر از مردان را افزوده است، پس در مجموع تعداد 539 نفر از ياران و راویان حضرت امام كاظم(ع) ذكر شده‌اند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص264 و ص275</ref>
نویسنده در این اثر دو جلدى، به‌صورت دقيق تعداد 530 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام كاظم(ع) و دو نفر از زنان را معرفى كرده و در [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] نيز تعداد 7 نفر از مردان را افزوده است، پس در مجموع تعداد 539 نفر از ياران و راویان حضرت امام كاظم(ع) ذكر شده‌اند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج2، ص264 و ص275</ref>
 
نویسنده برای تولید اثر حاضر از منابع متعددى (250 کتاب مهمّ به زبان عربى و فارسی) استفاده كرده است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص291-324</ref>
نویسنده برای توليد اثر حاضر از منابع متعددى (250 کتاب مهمّ به زبان عربى و فارسی) استفاده كرده است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص291-324</ref>
 
نویسنده كوشيده است كه اثرى مستند، جامع و كامل بيافريند و به نظر مى‌رسد در این راه به موفقيت نسبى دست يافته است.
نویسنده كوشيده است كه اثرى مستند، جامع و كامل بيافريند و به نظر مى‌رسد در این راه به موفقيت نسبى دست يافته است.
نویسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ رجب سال 1409ق، در قم نوشته، تأكيد كرده است: «... درحالى‌كه غرق آماده‌سازى کتابم «الفائق في أصحاب الإمام الصادق(ع)» بودم، ناگهان برادرم استاد حجت‌الاسلام سيّد جواد شهرستانى - مدير مؤسسه «آل‌البيت لإحياء التراث الإسلامی» - از من درخواست كرد كه درباره اصحاب امام كاظم(ع) کتابى بنویسم و سه ماه برای اتمامش فرصت داد. من باآنكه به‌خاطر كوتاهى فرصت و كمى منابع ترديد داشتم، ولى بر خداى متعال توكل كردم و پذيرفتم و از حضرت باب الحوائج مدد گرفتم و همه توانم را به كار بستم و شبانه‌روزى مشغول شدم و خدا را شكر كه مرا موفق كرد كه آن را به پایان برسانم و آن را «أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسى الكاظم(ع)» نامیدم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص9-11</ref>
نویسنده در مقدمه‌اش كه آن را در تاريخ رجب سال 1409ق، در قم نوشته، تأكيد كرده است: «... درحالى‌كه غرق آماده‌سازى کتابم «الفائق في أصحاب الإمام الصادق(ع)» بودم، ناگهان برادرم استاد حجت‌الاسلام سيّد جواد شهرستانى - مدير مؤسسه «آل‌البيت لإحياء التراث الإسلامی» - از من درخواست كرد كه درباره اصحاب امام كاظم(ع) کتابى بنویسم و سه ماه برای اتمامش فرصت داد. من باآنكه به‌خاطر كوتاهى فرصت و كمى منابع ترديد داشتم، ولى بر خداى متعال توكل كردم و پذيرفتم و از حضرت باب الحوائج مدد گرفتم و همه توانم را به كار بستم و شبانه‌روزى مشغول شدم و خدا را شكر كه مرا موفق كرد كه آن را به پایان برسانم و آن را «أحسن التراجم لأصحاب الإمام موسى الكاظم(ع)» نامیدم.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص9-11</ref>
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به این صورت است:
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به این صورت است:
#یکى از ياران حضرت امام كاظم(ع) به نام ابوعبداللّه ابان بن عثمان بن يحيى بن زكريا لؤلوئى، بجلى (به‌واسطه ولاء عتق)، بصرى، كوفى، مشهور به احمر و از فاضلان محدثان و ثقات فقيهان شيعه امامیه و آگاه به اخبار و احوال شاعران و انساب و ايام بود. او از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نيز روايت كرده است. وى در آغاز كارش ناووسى بود، ولى بعد هدايت شد و به مكتب تشيع گروید و راه و روش درست و پسنديده‌اى پيمود. او در اصل، اهل بصره بود و گاهى در آنجا و گاه در كوفه سكونت مى‌كرد و بود و بود تاآنكه بعد از سال 140ق، وفات كرد و گفته شده در حدود سال 200ق، درگذشت و همین صحيح است. بيش از 55 راوى از او روايت كرده‌اند؛ از جمله معمر بن المثنى و محمد بن سلام و احمد بن محمد بن ابى‌نصر و... برای او کتابى است كه در آن مباحث مربوط به مبدأ و مغازى و وفات رسول اكرم(ص) و ردّه و سقيفه را جمع و تدوین كرده است.<ref>متن کتاب، ج1، ص25</ref>
#یکى از ياران حضرت امام كاظم(ع) به نام ابوعبداللّه ابان بن عثمان بن يحيى بن زكريا لؤلوئى، بجلى (به‌واسطه ولاء عتق)، بصرى، كوفى، مشهور به احمر و از فاضلان محدثان و ثقات فقيهان شيعه امامیه و آگاه به اخبار و احوال شاعران و انساب و ايام بود. او از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نيز روايت كرده است. وى در آغاز كارش ناووسى بود، ولى بعد هدايت شد و به مكتب تشيع گروید و راه و روش درست و پسنديده‌اى پيمود. او در اصل، اهل بصره بود و گاهى در آنجا و گاه در كوفه سكونت مى‌كرد و بود و بود تاآنكه بعد از سال 140ق، وفات كرد و گفته شده در حدود سال 200ق، درگذشت و همین صحيح است. بيش از 55 راوى از او روايت كرده‌اند؛ از جمله معمر بن المثنى و محمد بن سلام و احمد بن محمد بن ابى‌نصر و... برای او کتابى است كه در آن مباحث مربوط به مبدأ و مغازى و وفات رسول اكرم(ص) و ردّه و سقيفه را جمع و تدوین كرده است.<ref>متن کتاب، ج1، ص25</ref>
#يحيى بن زيد، نوه حضرت [[امام سجاد(ع)]] و مادرش ريطه بنت عبداللّه بن محمد بن الحنفيه و از امامان و اعلام و دانشمندان و محدثان زيديه و انقلابيان و شجاعان بنى‌هاشم بود. او مخالف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بود و مذهب مستقلى داشت. وى در زمان امامت حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، مصاحب امام كاظم(ع) بود. او بعد از شهادت پدرش زيد بن على(ع)، از ترس ستم امویان به كربلا و بعد به مدائن گريخت و سپس به سرخس منتقل شد و سرانجام به شهر جوزجان پناه برد و در آنجا مردم را به‌سوى خودش فراخواند؛ پس عده بسيارى از مردم به دورش جمع شدند و يارى‌اش كردند و او در جوزجان بر ضدّ امویان اعلام جنگ كرد و وارد جنگى سخت با عاملان اموى و لشكريانش شد و تلاشى وافر و نیکو نمود و در پایان در روستاى ارغونه، در سال 125ق، در معركه كشته شد؛ پس درحالى‌كه مرده بود، سرش را جدا كرند و جسدش را بر سردر ورودى شهر جوزجان آویختند و بعد سرش را به‌سوى خليفه اموى وليد بن يزيد در شام بردند. او در سال 98ق به دنيا آمد. متوكل بن عمیر بن متوكل از او روايت كرده است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص210</ref>
#يحيى بن زيد، نوه حضرت [[امام سجاد(ع)]] و مادرش ريطه بنت عبداللّه بن محمد بن الحنفيه و از امامان و اعلام و دانشمندان و محدثان زيديه و انقلابيان و شجاعان بنى‌هاشم بود. او مخالف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بود و مذهب مستقلى داشت. وى در زمان امامت حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، مصاحب امام كاظم(ع) بود. او بعد از شهادت پدرش زيد بن على(ع)، از ترس ستم امویان به كربلا و بعد به مدائن گريخت و سپس به سرخس منتقل شد و سرانجام به شهر جوزجان پناه برد و در آنجا مردم را به‌سوى خودش فراخواند؛ پس عده بسيارى از مردم به دورش جمع شدند و يارى‌اش كردند و او در جوزجان بر ضدّ امویان اعلام جنگ كرد و وارد جنگى سخت با عاملان اموى و لشكريانش شد و تلاشى وافر و نیکو نمود و در پایان در روستاى ارغونه، در سال 125ق، در معركه كشته شد؛ پس درحالى‌كه مرده بود، سرش را جدا كرند و جسدش را بر سردر ورودى شهر جوزجان آویختند و بعد سرش را به‌سوى خليفه اموى ولید بن يزيد در شام بردند. او در سال 98ق به دنيا آمد. متوكل بن عمیر بن متوكل از او روايت كرده است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص210</ref>
#: گفتنى است اينكه نویسنده محترم نوشته است كه يحيى بن زيد: «كان مخالفا للإمام الصادق(ع)، مستقلا في مذهبه»؛ يعنى: «او مخالف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بود و مذهب مستقلى داشت»، هرچند از نظر عقلى، ممكن است، ولى از نظر تاريخى ثابت نيست و نياز به بررسى و تحقيق بيشتر دارد؛ زيرا شايد در آن دوران سخت و بحرانى، تقيه مى‌كرده و در واقع مذهب مستقلى نداشته و مخالف حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نبوده است و دست يافتن به نظر واقعى حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] درباره قيام يحيى بن زيد نيز با توجه به اوضاع آن دوران، بسيار دشوار است و... پس به نظر مى‌رسد كه اظهار نظر نویسنده محترم، یک تحليل شخصى است و نه گزارش تاريخى و هر تحليلى در باب مسائل تاريخى ادعاست؛ مگر آنكه قرائن و شواهد و گزارش‌هاى تاريخى آن را تأييد كند و... ولیکن متأسفانه نویسنده محترم در اينجا هيچ دليل و شاهد و قرينه و گزارش تاريخى برای اثبات تحليلش ذكر نكرده است. پس بهتر است اكنون این تحليل را در «بقعه امكان» و «صندوق احتمالات» قرار دهيم و منتظر پژوهش‌هاى مستندتر و بهتر بمانيم.
#: گفتنى است اينكه نویسنده محترم نوشته است كه يحيى بن زيد: «كان مخالفا للإمام الصادق(ع)، مستقلا في مذهبه»؛ يعنى: «او مخالف [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] بود و مذهب مستقلى داشت»، هرچند از نظر عقلى، ممكن است، ولى از نظر تاريخى ثابت نيست و نياز به بررسى و تحقيق بيشتر دارد؛ زيرا شايد در آن دوران سخت و بحرانى، تقيه مى‌كرده و در واقع مذهب مستقلى نداشته و مخالف حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نبوده است و دست يافتن به نظر واقعى حضرت [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] درباره قيام يحيى بن زيد نيز با توجه به اوضاع آن دوران، بسيار دشوار است و... پس به نظر مى‌رسد كه اظهار نظر نویسنده محترم، یک تحليل شخصى است و نه گزارش تاريخى و هر تحليلى در باب مسائل تاريخى ادعاست؛ مگر آنكه قرائن و شواهد و گزارش‌هاى تاريخى آن را تأييد كند و... ولیکن متأسفانه نویسنده محترم در اينجا هيچ دليل و شاهد و قرينه و گزارش تاريخى برای اثبات تحليلش ذكر نكرده است. پس بهتر است اكنون این تحليل را در «بقعه امكان» و «صندوق احتمالات» قرار دهيم و منتظر پژوهش‌هاى مستندتر و بهتر بمانيم.
#نویسنده در بابى تحت عنوان «نساء»، دو نفر از بانوان را نام برده كه حضرت امام موسى كاظم(ع) را ياورى كرده‌اند: 1. امّ احمد بن الإمام موسى الكاظم(ع) كه در برخى از منابع آمده كه او دختر امام كاظم(ع) است! درحالى‌كه این مطلب صحيح نيست و صحيح آن است كه او از همسران حضرت امام(ع) و مادر سيد‌‎احمد شاه چراغ است كه در شيراز مدفون است. او امّ‌ولد و جليل‌القدر بود و در نزد امام(ع) جايگاه بلندى داشت. حضرت امام كاظم(ع) برخى از وصايايش را به او انجام داد و برخى از ودائع امامت و مواريث انبياء را در نزد او به امانت سپرد و آن در زمانى بود كه از مدينه منوره به طرف بغداد خارج شد؛ پس از جمله مواردى كه به او عطا كرد کتاب‌ها و اموالى بود و از او خواست كه آن را به كسى تسليم كند كه اوصافش را بيان كند و همچنين به او نوشته‌اى مهرشده داد و دستور داد كه آن را به [[امام رضا(ع)]] هر گاه كه خواست، تسليم كند. در یکى از شب‌ها حضرت [[امام رضا(ع)]] ام‌احمد را طلبيد و به او گفت: بياور آنچه را كه پدرم در نزد تو به امانت گذاشته و نام و مشخصات آن را برایش ذكر كرد و او آن را تسليم كرد. او قبل از سال 203ق، در قيد حيات بود... 2. سعيده: جزئيات زندگى و حالات ايشان را نتوانستيم به دست آوريم جز آنكه او از ياران حضرت امام كاظم(ع) بود و يونس بن يعقوب از او روايت نقل كرده و قبل از سال 183ق، زنده بوده است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص161-264</ref>
#نویسنده در بابى تحت عنوان «نساء»، دو نفر از بانوان را نام برده كه حضرت امام موسى كاظم(ع) را ياورى كرده‌اند: 1. امّ احمد بن الإمام موسى الكاظم(ع) كه در برخى از منابع آمده كه او دختر امام كاظم(ع) است! درحالى‌كه این مطلب صحيح نيست و صحيح آن است كه او از همسران حضرت امام(ع) و مادر سيد‌ ‎احمد شاه چراغ است كه در شيراز مدفون است. او امّ‌ولد و جليل‌القدر بود و در نزد امام(ع) جايگاه بلندى داشت. حضرت امام كاظم(ع) برخى از وصايايش را به او انجام داد و برخى از ودائع امامت و مواريث انبياء را در نزد او به امانت سپرد و آن در زمانى بود كه از مدينه منوره به طرف بغداد خارج شد؛ پس از جمله مواردى كه به او عطا كرد کتاب‌ها و اموالى بود و از او خواست كه آن را به كسى تسليم كند كه اوصافش را بيان كند و همچنين به او نوشته‌اى مهرشده داد و دستور داد كه آن را به [[امام رضا(ع)]] هر گاه كه خواست، تسليم كند. در یکى از شب‌ها حضرت [[امام رضا(ع)]] ام‌احمد را طلبيد و به او گفت: بياور آنچه را كه پدرم در نزد تو به امانت گذاشته و نام و مشخصات آن را برایش ذكر كرد و او آن را تسليم كرد. او قبل از سال 203ق، در قيد حيات بود... 2. سعيده: جزئيات زندگى و حالات ايشان را نتوانستيم به دست آوریم جز آنكه او از ياران حضرت امام كاظم(ع) بود و يونس بن يعقوب از او روايت نقل كرده و قبل از سال 183ق، زنده بوده است.<ref>ر.ک: همان، ج2، ص161-264</ref>
 
==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==
برای اثر حاضر در پایان جلد اول، فهرست تفصيلى مطالب و در پایان جلد دوم نيز فهرست منابع و فهارس فنى (اعلام، امكنه و كتب) و فهرست تفصيلى مطالب آمده است.
برای اثر حاضر در پایان جلد اول، فهرست تفصيلى مطالب و در پایان جلد دوم نيز فهرست منابع و فهارس فنى (اعلام، امكنه و كتب) و فهرست تفصيلى مطالب آمده است.
کتاب حاضر، مستند است و نویسنده ارجاعات و استنادات و توضيحاتش را به‌صورت درون‌متنى در پایان مطالب درباره هریک از اصحاب آورده است.
کتاب حاضر، مستند است و نویسنده ارجاعات و استنادات و توضيحاتش را به‌صورت درون‌متنى در پایان مطالب درباره هریک از اصحاب آورده است.
==پانویس==
<references/>


==پانویس==
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن کتاب.
 
{{امام کاظم علیه‌السلام}}
 
 
 
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:امام کاظم(ع)]]