آموزگار جاوید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - 'شهیدی، جعفر' به 'شهیدی، سید جعفر')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۷۵: خط ۷۵:
این رساله، حاصل افاضات [[عراقی، ضیاءالدین|ضیاءالدین عراقی]]، در یکی از موضوع مهم اصولی است که [[روضاتی، محمدعلی|سید محمدعلی روضاتی]]، آن را از خط مرحوم پدرش میرزا محمدهاشم موسوی روضاتی اصفهانی که از شاگردان خاص [[عراقی، ضیاءالدین|مرحوم عراقی]] بوده نقل کرده و در آغاز آن شرح حال کوتاهی را از مرحوم پدرش آورده است.
این رساله، حاصل افاضات [[عراقی، ضیاءالدین|ضیاءالدین عراقی]]، در یکی از موضوع مهم اصولی است که [[روضاتی، محمدعلی|سید محمدعلی روضاتی]]، آن را از خط مرحوم پدرش میرزا محمدهاشم موسوی روضاتی اصفهانی که از شاگردان خاص [[عراقی، ضیاءالدین|مرحوم عراقی]] بوده نقل کرده و در آغاز آن شرح حال کوتاهی را از مرحوم پدرش آورده است.


یقینا وقتی امر به‌نحو مطلق به اهم، تعلق ‌گیرد، تعلق گرفتن آن به مهم جایز نیست؛ حال این سؤال مطرح است که آیا این عدم جواز، در هر صورت تحقق دارد، حتی در صورت مشروط بودن امر به مهم، به عصیان امر به اهم، یا فقط به‌گونه مطلق تحقق دارد، وگرنه به‌گونه دیگر اشکالی ندارد؟ در این مسئله دو نظریه وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>. نویسنده هرکدام از این دو نظریه را با شقوق مختلف در هریک، شرح داده است.
یقینا وقتی امر به‌نحو مطلق به اهم، تعلق ‌گیرد، تعلق گرفتن آن به مهم جایز نیست؛ حال این سؤال مطرح است که آیا این عدم جواز، در هر صورت تحقق دارد، حتی در صورت مشروط بودن امر به مهم، به عصیان امر به اهم، یا فقط بونه مطلق تحقق دارد، وگرنه بونه دیگر اشکالی ندارد؟ در این مسئله دو نظریه وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>. نویسنده هرکدام از این دو نظریه را با شقوق مختلف در هریک، شرح داده است.


===عمل القاضي بعلمه===
===عمل القاضي بعلمه===
خط ۸۲: خط ۸۲:
ایشان قاضی را به امام معصوم و غیر امام تقسیم نموده و معتقد است که بحث درباره امام نیز مفید است؛ هرچند چنین تصور می‌شود که بحث درباره امام لغو و بدون ثمر است<ref>ر.ک: همان، ص167</ref>.
ایشان قاضی را به امام معصوم و غیر امام تقسیم نموده و معتقد است که بحث درباره امام نیز مفید است؛ هرچند چنین تصور می‌شود که بحث درباره امام لغو و بدون ثمر است<ref>ر.ک: همان، ص167</ref>.


[[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] ابتدا نظرات متفاوت عالمان و فقیهان شیعه چون ابن جنید، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم|ابوصلاح حلبی]]، [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]]، [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس حلی]] و... و عالمانی از اهل سنت، چون شافعی، ابن قدامه، مالک، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنیفه]] و... را در این موضوع بازگو نموده<ref>ر.ک: همان، ص168-175</ref>، سپس نتیجه آن نظرات را که عدم جواز عمل کردن قاضی به علم خویش در حق الناس و اختلاف در حق ‌الله است، یادآوری کرده است<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>. ایشان، ادله نظرات سه‌گانه (عدم جواز در حق ‌الناس و دو نظریه اختلافی در حق الله) را بیان کرده و برخی از آن‌ها را رد نموده است.
[[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانی]] ابتدا نظرات متفاوت عالمان و فقیهان شیعه چون ابن جنید، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم|ابوصلاح حلبی]]، [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]]، [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس حلی]] و... و عالمانی از اهل سنت، چون شافعی، ابن قدامه، مالک، [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[دینوری، احمد بن داود|ابوحنیفه]] و... را در این موضوع بازگو نموده<ref>ر.ک: همان، ص168-175</ref>، سپس نتیجه آن نظرات را که عدم جواز عمل کردن قاضی به علم خویش در حق الناس و اختلاف در حق ‌الله است، یادآوری کرده است<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>. ایشان، ادله نظرات سانه (عدم جواز در حق ‌الناس و دو نظریه اختلافی در حق الله) را بیان کرده و برخی از آن‌ها را رد نموده است.


===حجية البينة في الموضوعات===
===حجية البينة في الموضوعات===
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
مقاله‌ای است از [[استادی، رضا|رضا استادی]]، درباره کیفیت معاد بر پایه آیاتی از قرآن.
مقاله‌ای است از [[استادی، رضا|رضا استادی]]، درباره کیفیت معاد بر پایه آیاتی از قرآن.


نویسنده در ابتدا نظرات ده‌گانه کیفیت معاد را نقل نموده<ref>ر.ک: همان، ص301-307</ref>، سپس نوشته: به نظر این‌جانب سه قول اخیر هر سه معاد روحانی و جسمانی است و هیچ‌کدام با قرآن مجید منافات ندارد؛ گرچه قول اخیر (معاد روحانی و جسمانی به این معنی که روح به بدن برمی‌گردد و بدن هم مادی است، اما همان بدن است؛ یعنی عیناً همان بدن دنیوی است) بیشتر و بهتر با ظواهر قرآن موافق است<ref>ر.ک: همان، ص306-307</ref>. وی سپس مدعای خویش را با چهل آیه از قرآن کریم ثابت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص307-314</ref>.
نویسنده در ابتدا نظرات دانه کیفیت معاد را نقل نموده<ref>ر.ک: همان، ص301-307</ref>، سپس نوشته: به نظر این‌جانب سه قول اخیر هر سه معاد روحانی و جسمانی است و هیچ‌کدام با قرآن مجید منافات ندارد؛ گرچه قول اخیر (معاد روحانی و جسمانی به این معنی که روح به بدن برمی‌گردد و بدن هم مادی است، اما همان بدن است؛ یعنی عیناً همان بدن دنیوی است) بیشتر و بهتر با ظواهر قرآن موافق است<ref>ر.ک: همان، ص306-307</ref>. وی سپس مدعای خویش را با چهل آیه از قرآن کریم ثابت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص307-314</ref>.


===حد همسایگی در اسلام===
===حد همسایگی در اسلام===
مقاله‌ای است از محمدعلی اسماعیل‌پور که نویسنده در آن، پیرامون حد شرعی همسایگی، نظرات سه‌گانه رجوع به عرف، چهل زراع و چهل خانه را با استفاده از منابع ذکر و مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص316-322</ref>. ایشان نظر سوم را چون مشهور فقها از روایات دال بر آن اعراض کرده‌اند، رد نموده<ref>ر.ک: همان، ص326</ref>، سپس می‌گوید: همسایه در عرف، بر همسایه دور و نزدیک اطلاق می‌شود و روایات هم در هر دو مورد بیان تحدید شرعی می‌کند و تعارضی در آن‌ها نیست. چهل ذراع در موارد امور مالی مثل وصیت بر همسایگان، حد شرعی است و روایات چهل خانه در مسائل اخلاقی<ref>ر.ک: همان، ص328</ref>.
مقاله‌ای است از محمدعلی اسماعیل‌پور که نویسنده در آن، پیرامون حد شرعی همسایگی، نظرات سانه رجوع به عرف، چهل زراع و چهل خانه را با استفاده از منابع ذکر و مورد بررسی قرار داده است<ref>ر.ک: همان، ص316-322</ref>. ایشان نظر سوم را چون مشهور فقها از روایات دال بر آن اعراض کرده‌اند، رد نموده<ref>ر.ک: همان، ص326</ref>، سپس می‌گوید: همسایه در عرف، بر همسایه دور و نزدیک اطلاق می‌شود و روایات هم در هر دو مورد بیان تحدید شرعی می‌کند و تعارضی در آن‌ها نیست. چهل ذراع در موارد امور مالی مثل وصیت بر همسایگان، حد شرعی است و روایات چهل خانه در مسائل اخلاقی<ref>ر.ک: همان، ص328</ref>.


===راز ماندگاری قرآن===
===راز ماندگاری قرآن===
این مقاله از محمدعلی جاودان است.
این مقاله از محمدعلی جاودان است.


نویسنده می‌گوید: عوامل مصونیت قرآن کریم از تحریفات بسیارند. شکل و ساختمان لفظی و معانی معجزه‌آسای قرآن و کار عظیمی که پیامبر اکرم(ص) در ایجاد شور و شوقی عام و نهضتی همه‌گیر در جهت تعلیم و تعلم آن به همه مسلمانان انجام دادند، از جمله عوامل مصونیت کتاب آسمانی اسلام از تحریفات بشمار می‌رود<ref>ر.ک: همان، ص330</ref>.
نویسنده می‌گوید: عوامل مصونیت قرآن کریم از تحریفات بسیارند. شکل و ساختمان لفظی و معانی معجزه‌آسای قرآن و کار عظیمی که پیامبر اکرم(ص) در ایجاد شور و شوقی عام و نهضتی همیر در جهت تعلیم و تعلم آن به همه مسلمانان انجام دادند، از جمله عوامل مصونیت کتاب آسمانی اسلام از تحریفات بشمار می‌رود<ref>ر.ک: همان، ص330</ref>.


مسائلی چون گسترش خواندن و نوشتن، تعلیم قرآن، معلمان قرآن، مبلغان قرآن، فرماندهان جنگ و تعلیم قرآن، تشویق بر آموختن قرآن، امامت جمعه و جماعت، تشویق‌های معنوی، مجموعه دلایلی است، که نویسنده سهم هرکدام را در مصونیت این کتاب آسمانی، ذکر نموده است<ref>ر.ک: همان، ص331-349</ref>.
مسائلی چون گسترش خواندن و نوشتن، تعلیم قرآن، معلمان قرآن، مبلغان قرآن، فرماندهان جنگ و تعلیم قرآن، تشویق بر آموختن قرآن، امامت جمعه و جماعت، تشویق‌های معنوی، مجموعه دلایلی است، که نویسنده سهم هرکدام را در مصونیت این کتاب آسمانی، ذکر نموده است<ref>ر.ک: همان، ص331-349</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش