آملی، سید حیدر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز (جایگزینی متن - ' ==' به '==')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱: خط ۱:
<div class='wikiInfo'>
<div class="wikiInfo">
[[پرونده:NUR02800.jpg|بندانگشتی|آملی، حیدر بن علی]]
[[پرونده:NUR02800.jpg|بندانگشتی|آملی، حیدر بن علی]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
|-
|-
! نام!! data-type='authorName'|آملی، حیدر بن علی
! نام!! data-type="authorName" |آملی، حیدر بن علی
|-
|-
|نام‌های دیگر  
|نام‌های دیگر  
|data-type='authorOtherNames'| ع‍ب‍ی‍دی‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ آم‍ل‍ی‌، ح‍ی‍در ب‍ن‌ ع‍ل‍ی
| data-type="authorOtherNames" | ع‍ب‍ی‍دی‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ آم‍ل‍ی‌، ح‍ی‍در ب‍ن‌ ع‍ل‍ی


ع‍ل‍وی‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ آم‍ل‍ی‌، ح‍ی‍در ب‍ن‌ ع‍ل‍ی
ع‍ل‍وی‌ ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ آم‍ل‍ی‌، ح‍ی‍در ب‍ن‌ ع‍ل‍ی
خط ۱۵: خط ۱۵:
|-
|-
|نام پدر  
|نام پدر  
|data-type='authorfatherName'|علی
| data-type="authorfatherName" |علی
|-
|-
|متولد  
|متولد  
|data-type='authorbirthDate'|1320 م
| data-type="authorbirthDate" |1320 م
|-
|-
|محل تولد
|محل تولد
|data-type='authorBirthPlace'| آمل
| data-type="authorBirthPlace" | آمل
|-
|-
|رحلت  
|رحلت  
|data-type='authorDeathDate'|782 هـ.ق یا 1380 م
| data-type="authorDeathDate" |782 هـ.ق یا 1380 م
|-
|-
|اساتید
|اساتید
|data-type='authorTeachers'|[[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]؛ نصیرالدین کاشانی حلّی
| data-type="authorTeachers" |[[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]]؛ نصیرالدین کاشانی حلّی
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم]]  
| data-type="authorWritings" |[[الـمقدمات من کتاب نص النصوص فی شرح فصوص الحکم]]  


[[انوار الحقیقة و اطوار الطریق و اسرار الشریعة]]  
[[انوار الحقیقة و اطوار الطریق و اسرار الشریعة]]  
خط ۳۷: خط ۳۷:


[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]]  
[[المقدمات من كتاب نص النصوص في شرح فصوص الحكم]]  
|-class='articleCode'
|- class="articleCode"
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE2800AUTHORCODE
| data-type="authorCode" |AUTHORCODE2800AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۵: خط ۵۵:
==آغاز تحوّل و هجرت==
==آغاز تحوّل و هجرت==


سيدحيدر با آن مناعت طبع، و روح بلند، هيچ گاه تن به تعلّقات پست دنيا ندارد، لذا خيلى زود به پوچى و فساد اين موقعيت پى مى‌برد و اين بار از سر آگاهى بيشتر و با تجارب گران قدرتر دنيا را ترك مى‌گويد و در سايه‌ى توجهات الهى متوجه مى‌شود كه براى تكميل دانش معنوى‌اش بايد دل از وطن مألوف بركند و دست به هجرت الى الله بزند. او خود در اين باره مى‌گويد: «ديدم از حق و حقيقت منحرف شده‌ام، پس پنهانى با خداوند به مناجات پرداختم و رهايى از آن را خواستار شدم و ميل و شوق به ترك دنيا و كناره‌گيرى از آن در درونم حاصل شد. فهميدم رهايى از دنيا با همراهى و مصاحبت با پادشاهان و ياران و دوستان و ماندن در وطن مألوف ميسّر نمى‌گردد». اين تحوّل روحى سبب گرديد تا مال و منال دنيا و زن و فرزند و اقوام را رها كند و به زيارت عتبات عاليات عراق و خانه خدا بشتابد. در سر راه از اصفهان كه در گذشته مدتى در آنجا اقامت داشته مى‌گذرد؛ ولى اين بار جز با عارفان كامل به ديدار كسى نمى‌رود و گويا آن چه را كه قبلا در اين شهر و شهرهاى ديگر ايران فرا گرفته كنار مى‌گذارد و به عرفان روى مى‌آورد و در همه جا، با اهل فتوّت پيمان مودّت مى‌بندد. در اين زمان در اصفهان، شيفته‌ى عارف بزرگ «شيخ نورالّدين طهرانى» مى‌گردد و به دست او خرقه مى‌پوشد و اين عارف سوخته‌ى جان، ذكر را به او تلقين مى‌كند؛ امّا آن چه سيدحيدر را وادار به هجرت از زادگاهش كرده، تنها فراگيرى علوم نيست. لذا بيش از يك ماه نزد شيخ نور الدين نمى‌ماند با اين كه به گفته خود در اين مدّت، معارف زيادى نزد اين عارف عالى‌قدر مى‌آموزد و عطش او را نسبت به فيض برى و توسّل و توجه به مشاهد شريفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى مى‌بخشد. پس به زيارت اين قبور مى‌شتابد و سپس حجّ انجام داده و به شوق ديدار مرقد شريف نبى اكرم(ص) و ائمه بقيع راهى مدينه منوره مى‌شود. وى گرچه قصد مجاورت داشته است؛ امّا وضعيت مزاجى به او اين اجازه را نمى‌دهد و دوباره به نجف اشرف برمى‌گردد و در آنجا رحل اقامت مى‌افكند تا اين بار همراه با امدادهاى اولياى الهى در محضر عالمان بزرگى چون [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] به خوشه چينى مشغول شود. همچنين در محضر عارف كامل عبدالرحمن بن احمدالقدسى به خواندن کتاب‌هاى «[[منازل السائرين]]» و «فصوص الحكم» و شروح آن مى‌پردازد. به اين ترتيب سيدحيدر، جامع علوم منقول و معقول مى‌گردد و در سايه‌ى توجهات و عنايات حق تعالى و آستانه‌ى مقدس علوى، اكثر كتب عرفانى و رموز و اسرار آن برايش كشف شده و بر آن‌ها شروح و حواشى مى‌نويسد. وى در اين زمان به نوشتن مهمّ‌ترين آثارش؛ يعنى تفسير «المحيط الاعظم» و «نص النصوص» توفيق مى‌يابد. البته علوم و دانش سيدحيدر، منحصر به آنچه نوشته است، نمى‌باشد به طورى كه خود بعد از نقل دو اجازه‌اى كه از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] و عبدالرحمن قدسى گرفته است، مى‌گويد: «خلاصه وصول و كشف من از علوم الهى منحصر به آنچه گفتم نيست، بلكه وصول من به علوم اهل بيت(ع) مقدّم بر سلوكم مى‌باشد؛ زيرا من از محبوبين درگاه الهى هستم و وصول محبوب مقدّم بر سلوكش مى‌باشد؛ مانند انبياء و اولياء و تابعين كه از روى صداقت راه آن‌ها را دنبال مى‌كنند». وى در مقدّمه‌ى تفسير «المحيط الاعظم» تصريح مى‌كند كه بعد از توجه به سوى حق و مجاورت خود در مكه و مدينه و عتبات عاليات به اين معارف رسيدم و همان طورى كه مجاورت مكه موجب فتح و گشايش معارف و فتوحات مكرّر بر قلب شيخ بزرگ ([[ابن‌عربی، محمد بن علی|محى‌ الدين عربى]]) شد، مشهد شريف غروى؛ يعنى مشهد شريف على بن ابيطالب(ع) موجب و سبب گشايش اسرار غيبيّه، بر قلب من شد. فهم اين اسرار تأويل قرآن كريم و حقايق فصوص الحكم و معانى و معارف آن نيز محض توجّه به جانب درگاه ايزدى بوده‌اند و به عمل و كسب و سبب قبلى نبوده است.  
سيدحيدر با آن مناعت طبع، و روح بلند، هيچ گاه تن به تعلّقات پست دنيا ندارد، لذا خيلى زود به پوچى و فساد اين موقعيت پى مى‌برد و اين بار از سر آگاهى بيشتر و با تجارب گران قدرتر دنيا را ترك مى‌گويد و در سايه‌ى توجهات الهى متوجه مى‌شود كه براى تكميل دانش معنوى‌اش بايد دل از وطن مألوف بركند و دست به هجرت الى الله بزند. او خود در اين باره مى‌گويد: «ديدم از حق و حقيقت منحرف شده‌ام، پس پنهانى با خداوند به مناجات پرداختم و رهايى از آن را خواستار شدم و ميل و شوق به ترك دنيا و كناره‌گيرى از آن در درونم حاصل شد. فهميدم رهايى از دنيا با همراهى و مصاحبت با پادشاهان و ياران و دوستان و ماندن در وطن مألوف ميسّر نمى‌گردد». اين تحوّل روحى سبب گرديد تا مال و منال دنيا و زن و فرزند و اقوام را رها كند و به زيارت عتبات عاليات عراق و خانه خدا بشتابد. در سر راه از اصفهان كه در گذشته مدتى در آنجا اقامت داشته مى‌گذرد؛ ولى اين بار جز با عارفان كامل به ديدار كسى نمى‌رود و گويا آن چه را كه قبلا در اين شهر و شهرهاى ديگر ايران فرا گرفته كنار مى‌گذارد و به عرفان روى مى‌آورد و در همه جا، با اهل فتوّت پيمان مودّت مى‌بندد. در اين زمان در اصفهان، شيفته‌ى عارف بزرگ «شيخ نورالّدين طهرانى(اصفهانی)» مى‌گردد و به دست او خرقه مى‌پوشد و اين عارف سوخته‌ى جان، ذكر را به او تلقين مى‌كند؛ امّا آن چه سيدحيدر را وادار به هجرت از زادگاهش كرده، تنها فراگيرى علوم نيست. لذا بيش از يك ماه نزد شيخ نور الدين نمى‌ماند با اين كه به گفته خود در اين مدّت، معارف زيادى نزد اين عارف عالى‌قدر مى‌آموزد و عطش او را نسبت به فيض برى و توسّل و توجه به مشاهد شريفه ائمه معصوم(ع) شدّت و فزونى مى‌بخشد. پس به زيارت اين قبور مى‌شتابد و سپس حجّ انجام داده و به شوق ديدار مرقد شريف نبى اكرم(ص) و ائمه بقيع راهى مدينه منوره مى‌شود. وى گرچه قصد مجاورت داشته است؛ امّا وضعيت مزاجى به او اين اجازه را نمى‌دهد و دوباره به نجف اشرف برمى‌گردد و در آنجا رحل اقامت مى‌افكند تا اين بار همراه با امدادهاى اولياى الهى در محضر عالمان بزرگى چون [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخرالمحققين]] به خوشه چينى مشغول شود. همچنين در محضر عارف كامل عبدالرحمن بن احمدالقدسى به خواندن کتاب‌هاى «[[منازل السائرين]]» و «فصوص الحكم» و شروح آن مى‌پردازد. به اين ترتيب سيدحيدر، جامع علوم منقول و معقول مى‌گردد و در سايه‌ى توجهات و عنايات حق تعالى و آستانه‌ى مقدس علوى، اكثر كتب عرفانى و رموز و اسرار آن برايش كشف شده و بر آن‌ها شروح و حواشى مى‌نويسد. وى در اين زمان به نوشتن مهمّ‌ترين آثارش؛ يعنى تفسير «المحيط الاعظم» و «نص النصوص» توفيق مى‌يابد. البته علوم و دانش سيدحيدر، منحصر به آنچه نوشته است، نمى‌باشد به طورى كه خود بعد از نقل دو اجازه‌اى كه از [[فخرالمحققین، محمد بن حسن|فخر المحققين]] و عبدالرحمن قدسى گرفته است، مى‌گويد: «خلاصه وصول و كشف من از علوم الهى منحصر به آنچه گفتم نيست، بلكه وصول من به علوم اهل بيت(ع) مقدّم بر سلوكم مى‌باشد؛ زيرا من از محبوبين درگاه الهى هستم و وصول محبوب مقدّم بر سلوكش مى‌باشد؛ مانند انبياء و اولياء و تابعين كه از روى صداقت راه آن‌ها را دنبال مى‌كنند». وى در مقدّمه‌ى تفسير «المحيط الاعظم» تصريح مى‌كند كه بعد از توجه به سوى حق و مجاورت خود در مكه و مدينه و عتبات عاليات به اين معارف رسيدم و همان طورى كه مجاورت مكه موجب فتح و گشايش معارف و فتوحات مكرّر بر قلب شيخ بزرگ ([[ابن‌عربی، محمد بن علی|محى‌ الدين عربى]]) شد، مشهد شريف غروى؛ يعنى مشهد شريف على بن ابيطالب(ع) موجب و سبب گشايش اسرار غيبيّه، بر قلب من شد. فهم اين اسرار تأويل قرآن كريم و حقايق فصوص الحكم و معانى و معارف آن نيز محض توجّه به جانب درگاه ايزدى بوده‌اند و به عمل و كسب و سبب قبلى نبوده است.  


==آثار==
==آثار==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش