۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] | مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تاليف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها ميپردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند. | ||
معرفى اجمالى، جايگاه، سبك تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد. | معرفى اجمالى، جايگاه، سبك تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مباحث قرآنى کتاب | مباحث قرآنى کتاب | ||
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. | در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همين مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونه هايى از اين آيات دهگانه را مىآورند. قبل از استدلالهاى قرآنى، براى توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد مى كنند: | ||
1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و. .. قرار نمى گيرد. | 1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و. .. قرار نمى گيرد. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون فى العلم»''' ميتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد. | در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون فى العلم»''' ميتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد. | ||
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب ميكند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است. | در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب ميكند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است. | ||
==وضعيت کتاب == | ==وضعيت کتاب == |
ویرایش