۸۱٬۶۵۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.↵==' به '. ==') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر =مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | | عنوانهای دیگر =مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | ||
به ضمیمه عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | به ضمیمه عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[استادی، رضا]] (نویسنده) | [[استادی، رضا]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
مفسران | مفسران | ||
وحی و الهام - جنبههای قرآنی | وحی و الهام - جنبههای قرآنی | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
قدس | قدس | ||
| مکان نشر =قم - ایران | | مکان نشر =قم - ایران | ||
| سال نشر = 1383 ش | | سال نشر =1383 ش | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10539AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10539AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|تحریف (ابهام زادیی)}} | |||
'''آشنايى با تفاسير''' تأليف [[رضا استادى]]، اثری است به زبان فارسی در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضمیمهى مسأله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر. | '''آشنايى با تفاسير''' تأليف [[رضا استادى]]، اثری است به زبان فارسی در معرفى تفاسير كامل شيعه و اهل سنت به ضمیمهى مسأله عدم تحريف قرآن و چند بحث قرآنى ديگر. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
پس از بحثى در عدم تحريف قرآن به معرفى تفاسير شيعه و اهل تسنّن و تاريخ و روش تفاسير اشاره و در آخر چند بحث قرآنى را مطرح شده است. | پس از بحثى در عدم تحريف قرآن به معرفى تفاسير شيعه و اهل تسنّن و تاريخ و روش تفاسير اشاره و در آخر چند بحث قرآنى را مطرح شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت میکنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمیشود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خویى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها | مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت میکنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمیشود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خویى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها میپردازد و در نتايج دهگانه میفرمایند: با صرف وجود این روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه میپردازند. | ||
معرفى اجمالى، جايگاه، سبک تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام میگیرد. | معرفى اجمالى، جايگاه، سبک تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام میگیرد. | ||
مؤلف تاكيد مىكند كه سبک تفسيرى از آغاز تا قرن 14 تغيير نكرده امّا تفسيرها تكامل پيدا كرده و از این جهت با هم تفاوت دارند. | مؤلف تاكيد مىكند كه سبک تفسيرى از آغاز تا قرن 14 تغيير نكرده امّا تفسيرها تكامل پيدا كرده و از این جهت با هم تفاوت دارند. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
# تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث میشود، مانند واژهها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير این دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده میشود. | # تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث میشود، مانند واژهها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير این دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده میشود. | ||
=== مباحث قرآنى کتاب === | ===مباحث قرآنى کتاب === | ||
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده میشود كسانى كه معاد را نمیپذيرند برای انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگویند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر میکنند كه روى هم رفته از آنها همین مطلب استفاده میشود و اينكه مسأله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همین مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونههایى از این آيات دهگانه را مىآورند. قبل از استدلالهاى قرآنى، برای توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد میکنند: | در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده میشود كسانى كه معاد را نمیپذيرند برای انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگویند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر میکنند كه روى هم رفته از آنها همین مطلب استفاده میشود و اينكه مسأله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همین مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونههایى از این آيات دهگانه را مىآورند. قبل از استدلالهاى قرآنى، برای توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد میکنند: | ||
# فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمیگیرد. | # فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمیگیرد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۷: | ||
در استدلالهاى قرآنى بر معاد معتقد به توقف معاد بر مبدا بوده و با توجه به کتابهاى كلامى با تكيه بر حكمت، عدالت، لطف و... چند دليل عقلى را ذكر و سپس آياتى را بر این ادلّه تطبيق میدهند. | در استدلالهاى قرآنى بر معاد معتقد به توقف معاد بر مبدا بوده و با توجه به کتابهاى كلامى با تكيه بر حكمت، عدالت، لطف و... چند دليل عقلى را ذكر و سپس آياتى را بر این ادلّه تطبيق میدهند. | ||
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر میشوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است. | با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مىفرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر میشوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است. | ||
در علم پيامبران و امامان به تاویل قرآن بر این باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأویله الا الله و الراسخون في العلم»''' میتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهلبيت ع بوده و 8 روايت در تاييد میآورد. | در علم پيامبران و امامان به تاویل قرآن بر این باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير'''«و ما يعلم تأویله الا الله و الراسخون في العلم»''' میتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهلبيت ع بوده و 8 روايت در تاييد میآورد. | ||
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه این مطلب میکند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهلبيت به میان نياوردن از كمال بى سليقگى است. | در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه این مطلب میکند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره'''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهلبيت به میان نياوردن از كمال بى سليقگى است. | ||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== | ||
فهرست محتویات در ابتدا آمده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات، اختلاف نسخ، معرفى بعضى اعلام، نكات و اصطلاحات، توضيح برخى نكات و عبارات اشاره شده است. | فهرست محتویات در ابتدا آمده و در پاورقى به آدرس آيات، روايات، اختلاف نسخ، معرفى بعضى اعلام، نكات و اصطلاحات، توضيح برخى نكات و عبارات اشاره شده است. |