۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'هها') |
جز (جایگزینی متن - 'مى كنند' به 'میكنند') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوين تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند. | معتقدند از زمان [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|مرحوم مجلسى]] و فيض در تفاسير شيعه به روايات عنايات كامل شده و سبب تدوين تفسيرهاى روايى مانند برهان و نور الثقلين شد، سپس 30 تفسير ديگر شيعه را بدون ارزيابى نام مى برند. | ||
تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبك بررسى | تفاسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|كشاف]]، سور آبادى، رازى، زاد المسير، بيضاوى، [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، قرطبى، و غريب القرآن نيشابورى از اهل سنت را نيز به همان سبك بررسى میكنند. | ||
در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه براى خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينويسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند. | در تاريخ تفسير قرآن، بعد از مطرح كردن پرسشهايى كه براى خوانندگان قرآن پيش مىآيد در علت اين پرسشها مينويسد: طبيعتا اين پرسشها موجب شده كه از همان زمان نزول قرآن سئوالايى از رسول خدا(ص) بشود و پاسخ آنها را دريافت كنند، همين پاسخها و احيانا توضيحات بدون پرسش، تفسير قرآن شده است. ايشان مفاد آيه 19 قيامت و 44 سوره نحل را نياز آيات به تفسير دانسته، سپس عمدهى مصادرى را كه با مراجعه به آنها مى توان، با مفسرّان سده اول و دوم و سوم و کتابهاى آنان آشنا شد را بيان كردهاند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مباحث قرآنى کتاب | مباحث قرآنى کتاب | ||
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر | در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر میكنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همين مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونههايى از اين آيات دهگانه را مىآورند. قبل از استدلالهاى قرآنى، براى توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد میكنند: | ||
1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد. | 1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد. |
ویرایش