پرش به محتوا

آشنایی با تفاسیر (به ضمیمه مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ها' به 'ه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه ها' به 'ه‌ها')
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶۳: خط ۶۳:




مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها ميپردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند.
مؤلف با بررسى روايات فصل الخطاب حاجى نورى ثابت ميكنند كه قول به تحريف از آنها استنتاج نمى شود، سپس به كلام 21 تن از علما مانند: شيخ جواد بلاغى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و ابوالحسن [[شعرانی، ابوالحسن|شعرانى]] در ردّ فصل الخطاب اشاره، و تألیف 63 نفر از علماء بزرگ شيعه كه تصريح به عدم تحريف قرآن كرده را ذكر و بعد از اشاره به مصادر حاجى نورى، به بحث پيرامون اعتبار آنها می‌پردازد و در نتايج دهگانه مى فرمايند: با صرف وجود اين روايات در كتب حديثى شيعه، نمى توان شيعه را متهم به قول تحريف قرآن نمود و سپس به معرفى 28 تفسير شيعه مى پردازند.


معرفى اجمالى، جايگاه، سبك تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد.  
معرفى اجمالى، جايگاه، سبك تفسيرى، ساختار، محتوا، مصادر روايى و پيشينه، مباحثى است كه پيرامون هر تفسير انجام ميگيرد.  
خط ۸۱: خط ۸۱:
2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود.
2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود.


3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث ميشود، مانند واژه‌ها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير اين دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده مى شود.
3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث می‌شود، مانند واژه‌ها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير اين دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده مى شود.


مباحث قرآنى کتاب  
مباحث قرآنى کتاب  


در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همين مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونه هايى از اين آيات دهگانه را مى‌آورند. قبل از استدلال‌هاى قرآنى، براى توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد مى كنند:
در بحث قرآنى پس از بررسى اقوال در معاد به تحليل مفاد چهل آيه قرآن كه دلالت بر معاد جسمانى دارند پرداخته و معتقدند از آيات قرآن استفاده مى شود كسانى كه معاد را نمى پذيرند براى انكار دليلى ندارند بلكه فقط مى توانند بگويند در ثبوت آن شك داشته و علم نداريم. سپس حدود بيست تعبير از قرآن ذكر مى كنند كه روى هم رفته از آنها همين مطلب استفاده مى شود و اينكه مساله معاد از مسائلى است كه منكران هيچ دليلى برعدم آن ندارند. سپس دو روايت را كه مفادشان همين مطلب است ذكر كرده و در ادامه آيات متعددى دال بر معاد را مطابق محتوايشان به ده قسم، تقسيم و نمونه‌هايى از اين آيات دهگانه را مى‌آورند. قبل از استدلال‌هاى قرآنى، براى توجه به فطرى بودن معاد، به چهار مقدمه استناد مى كنند:


1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد.  
1. فطرت تحت تاثير عوامل جغرافيايى، زمانى، نژادى، سياسى و... قرار نمى گيرد.  
خط ۹۹: خط ۹۹:
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مى‌فرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است.  
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مى‌فرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است.  


در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم»''' ميتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد.  
در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم»''' می‌توان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد.  


در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب ميكند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است.  
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب می‌كند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است.  


==وضعيت کتاب ==
==وضعيت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش