پرش به محتوا

آشنایی با تفاسیر (به ضمیمه مسأله عدم تحریف قرآن و چند بحث قرآنی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود'
جز (جایگزینی متن - 'ميپردازد' به 'می‌پردازد')
جز (جایگزینی متن - 'ميشود' به 'می‌شود')
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸۱: خط ۸۱:
2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود.
2. تفسير باطنى و عرفانى: روشى كه در آن مطالبى به عنوان تاويل، باطن و يا مطلب عرفانى با استفاده از روايات و گفتار بزرگان ذيل آيات بيان شود.


3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث ميشود، مانند واژه‌ها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير اين دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده مى شود.
3. تفسير اجتهادى: روشى كه در آن در همه جهات آيات، توجه و بحث می‌شود، مانند واژه‌ها، تركيب، شان نزول، ارتباط آيات وبررسى روايات. اكثر تفاسير اين دوره را اجتهادى دانسته و ساير روشها در برخى تفاسير، ديده مى شود.


مباحث قرآنى کتاب  
مباحث قرآنى کتاب  
خط ۹۹: خط ۹۹:
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مى‌فرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است.  
با استخراج 20 نوع ازانواع وحى با استناد به آيات قرآن در تعريف وحى مى‌فرمايد: «الوحى القاء المعنى بنحو يخفى على غير من قصد افهامه» و پس از ذكر اقسام پنجگانه وحى، متذكر مى شوند كه واژه وحى 87 بار در قرآن استعمال شده است.  


در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم»''' ميتوان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد.  
در علم پيامبران و امامان به تاويل قرآن بر اين باور هستند كه: صرف نظر از رواياتى كه در تفسير '''«و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم»''' می‌توان از آنها الهام گرفت، معناى راسخون منطبق بر اهل بيت ع بوده و 8 روايت در تاييد مى آورد.  


در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب می‌كند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است.  
در بررسى سوره تكاثر، خوانندگان را متوجه اين مطلب می‌كند كه آنچه در اسلام محكوم است بازماندن از ياد خدا به واسطه كثرت ثروت و اولاد است نه مطلق كثرت و معتقد در فقره '''«ثم لتسئلنّ يومئذ عن النعيم»''' تفسير نعيم به مال دنيا و سخنى از اهل بيت به ميان نياوردن از كمال بى سليقگى است.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش