آشنایی با تفاسیر و مفسران: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'عقيدتي' به 'عقیدتی')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۴۶: خط ۴۶:
در پیشگفتار، به توضیح مشخصات نظام آموزشی عقیدتی- سیاسی سپاه پاسداران، پرداخته شده<ref>پیشگفتار، ص9- 12</ref> و در مقدمه، به موضوع کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص13</ref>.
در پیشگفتار، به توضیح مشخصات نظام آموزشی عقیدتی- سیاسی سپاه پاسداران، پرداخته شده<ref>پیشگفتار، ص9- 12</ref> و در مقدمه، به موضوع کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص13</ref>.


درس اول، به توضیح علوم قرآنی، پرداخته شده است. مقصود از علوم قرآنى، علومى است که براى فهم و درک معانى کلام خدا، قبل از آن، به‌عنوان مقدمه، باید آموخته شود. تعدادى از علماى اسلام به شرح مباحث علوم قرآنى پرداخته و این علوم را به تفکیک مورد بحث قرار داده‌اند. در شمارش این علوم برخى، عناوین کلى را ذکر کرده و برخى با احصاى جزئیات، گاهى آن علوم را تا 80 مورد نیز دانسته‌اند. نویسندگان براى رعایت اختصار، به تعدادى از عناوین مهم آن اشاره کرده‌اند که عبارتند از: نزول قرآن؛ مکی و مدنی؛ شناخت سوره و آیه؛ جمع و تدوین قرآن؛ رسم‌الخط و کتابت قرآن؛ قرائات و تجوید؛ غریب القرآن؛ ناسخ و منسوخ؛ اسباب نزول؛ محکم و متشابه و اعجاز قرآن<ref>متن کتاب، ص15- 16</ref>.
درس اول، به توضیح علوم قرآنی، پرداخته شده است. مقصود از علوم قرآنى، علومى است که برای فهم و درک معانى کلام خدا، قبل از آن، به‌عنوان مقدمه، باید آموخته شود. تعدادى از علماى اسلام به شرح مباحث علوم قرآنى پرداخته و این علوم را به تفکیک مورد بحث قرار داده‌اند. در شمارش این علوم برخى، عناوین کلى را ذکر کرده و برخى با احصاى جزئیات، گاهى آن علوم را تا 80 مورد نیز دانسته‌اند. نویسندگان برای رعایت اختصار، به تعدادى از عناوین مهم آن اشاره کرده‌اند که عبارتند از: نزول قرآن؛ مکی و مدنی؛ شناخت سوره و آیه؛ جمع و تدوین قرآن؛ رسم‌الخط و کتابت قرآن؛ قرائات و تجوید؛ غریب القرآن؛ ناسخ و منسوخ؛ اسباب نزول؛ محکم و متشابه و اعجاز قرآن<ref>متن کتاب، ص15- 16</ref>.
ایشان درباره رابطه علوم قرآنی و تفسیر می‌گوید: علوم قرآنی بیشتر شامل مباحثی است که به بحث از ظاهر قرآن، کیفیت و محل نزول، کمیت آیات و سور، قرائات و... می‌پردازد و تفسیر بیشتر به بحث از پیام‌های آیات قرآنی برمی‌گردد. علوم قرآنی در خدمت تفسیر است و تفسیر برای نزدیک کردن انسان به هدف قرآن که تربیت انسان‌هاست، می‌باشد<ref>همان، ص17</ref>.
ایشان درباره رابطه علوم قرآنی و تفسیر می‌گوید: علوم قرآنی بیشتر شامل مباحثی است که به بحث از ظاهر قرآن، کیفیت و محل نزول، کمیت آیات و سور، قرائات و... می‌پردازد و تفسیر بیشتر به بحث از پیام‌های آیات قرآنی برمی‌گردد. علوم قرآنی در خدمت تفسیر است و تفسیر برای نزدیک کردن انسان به هدف قرآن که تربیت انسان‌هاست، می‌باشد<ref>همان، ص17</ref>.


در درس دوم، نگاهی اجمالی به تفسیر نویسی افکنده شده است. به نظر نویسندگان، احساس نیاز به تفسیر، تنها مربوط‍‌ به زمان‌هاى پس از پیامبر(ص) نیست؛ بلکه مسلمانان در زمان آن حضرت نیز نیاز به تبیین و تفسیر آیات را احساس کرده و به همین جهت براى روشن شدن معانى آن، به پیامبر(ص) مراجعه مى‌کردند و اولین مفسر قرآن، شخص پیامبر(ص) است که به دستور خداوند متعال، مأمور تعلیم و تبیین مقاصد کتاب الهى گردید. پس‌ازآن حضرت، امیر مؤمنان على(ع) این مأموریت را ادامه داده و به امر تفسیر قرآن اشتغال داشت تا جایى که خود را سخنگوى قرآن معرفى نمود. صحابه نیز به پیروى از آن بزرگواران به امر تفسیر قرآن پرداختند. تفسیر آنان بیشتر در محدوده ادبیات، شأن نزول و نقل روایات تفسیرى بوده است. تدوین تفسیر در آغاز بدین‌صورت شروع شد که روایات مربوط‍‌ به قرآن در کتاب‌هاى حدیث به‌عنوان بابى مستقل نوشته شد. سپس با اهتمام گروهى از مسلمانان به‌تدریج کتاب‌هاى تفسیر، بر مبناى تفسیر نقلى تدوین شد و این روند تا نیمه اول قرن سوم ادامه یافت. پس‌ازآن، تفسیر به‌عنوان موضوعى مستقل مورد بحث قرار گرفت و مسائل کلامى، جانب‌داری از دیدگاه‌هاى خاص و تبحر برخى مفسران در رشته‌هاى مخصوص علوم مانند ادبیات، فلسفه و علوم روز باعث به وجود آمدن تفسیرهاى گوناگون گردید<ref>همان، ص26</ref>.
در درس دوم، نگاهی اجمالی به تفسیر نویسی افکنده شده است. به نظر نویسندگان، احساس نیاز به تفسیر، تنها مربوط‍‌ به زمان‌هاى پس از پیامبر(ص) نیست؛ بلکه مسلمانان در زمان آن حضرت نیز نیاز به تبیین و تفسیر آیات را احساس کرده و به همین جهت برای روشن شدن معانى آن، به پیامبر(ص) مراجعه مى‌کردند و اولین مفسر قرآن، شخص پیامبر(ص) است که به دستور خداوند متعال، مأمور تعلیم و تبیین مقاصد کتاب الهى گردید. پس‌ازآن حضرت، امیر مؤمنان على(ع) این مأموریت را ادامه داده و به امر تفسیر قرآن اشتغال داشت تا جایى که خود را سخنگوى قرآن معرفى نمود. صحابه نیز به پیروى از آن بزرگواران به امر تفسیر قرآن پرداختند. تفسیر آنان بیشتر در محدوده ادبیات، شأن نزول و نقل روایات تفسیرى بوده است. تدوین تفسیر در آغاز بدین‌صورت شروع شد که روایات مربوط‍‌ به قرآن در کتاب‌هاى حدیث به‌عنوان بابى مستقل نوشته شد. سپس با اهتمام گروهى از مسلمانان به‌تدریج کتاب‌هاى تفسیر، بر مبناى تفسیر نقلى تدوین شد و این روند تا نیمه اول قرن سوم ادامه یافت. پس‌ازآن، تفسیر به‌عنوان موضوعى مستقل مورد بحث قرار گرفت و مسائل کلامى، جانب‌داری از دیدگاه‌هاى خاص و تبحر برخى مفسران در رشته‌هاى مخصوص علوم مانند ادبیات، فلسفه و علوم روز باعث به وجود آمدن تفسیرهاى گوناگون گردید<ref>همان، ص26</ref>.


در درس سوم، به طبقه‌بندی مفسران، پرداخته شده است. طبقه‌بندى مفسران مبحثى است که درباره جهت‌گیرى مفسران و ارتباط‍‌ تاریخى هر طبقه با طبقات گذشته و شرح‌حال مفسران بحث مى‌نماید. در یک تقسیم، مفسران اهل سنت را به شش طبقه تقسیم کرده‌اند: مفسران صحابى، مفسران تابعى، شاگردان تابعین، مؤلفان در تفسیر با جمع‌آورى روایات به شکل مسند، مؤلفان در تفسیر که احادیث را بدون ذکر سلسله سند درج مى‌کردند و اقوال را ذکر مى‌نمودند و دانشمندان متخصص در علوم مختلف که تحرکى در روش تفسیر ایجاد کردند. مفسران شیعه نیز به هفت طبقه تقسیم شده‌اند: تعدادى از صحابه، برخى از تابعین، جمعى از اصحاب ائمه(ع)، مفسران نزدیک به زمان ائمه(ع) که احادیث تفسیرى را جمع‌آورى کرده‌اند، کسانى که به استنباط‍‌ از قرآن و روایات همت گماشته‌اند، دانشمندان مختلف و صاحب‌نظران و اهل تحقیق که مجموعه‌اى از بهترین کتب تفسیرى را به وجود آورده‌اند و مفسران در دوران نهضت علمى شیعه در قرن هفتم تا یازدهم. مشخصات تفسیرى دوران صحابه که پس از پیامبر(ص) به تفسیر اشتغال داشتند عبارت است از: تفسیر قسمت‌هایى از قرآن نه همه قرآن، اکتفا به معانى اجمالى آیات، اختلاف اندک در فهم معانى قرآن، استنباط‍‌ نادر از احکام فقهى آیات، عدم تدوین کتاب تفسیرى در این دوره<ref>همان، ص32</ref>.
در درس سوم، به طبقه‌بندی مفسران، پرداخته شده است. طبقه‌بندى مفسران مبحثى است که درباره جهت‌گیرى مفسران و ارتباط‍‌ تاریخى هر طبقه با طبقات گذشته و شرح‌حال مفسران بحث مى‌نماید. در یک تقسیم، مفسران اهل سنت را به شش طبقه تقسیم کرده‌اند: مفسران صحابى، مفسران تابعى، شاگردان تابعین، مؤلفان در تفسیر با جمع‌آورى روایات به شکل مسند، مؤلفان در تفسیر که احادیث را بدون ذکر سلسله سند درج مى‌کردند و اقوال را ذکر مى‌نمودند و دانشمندان متخصص در علوم مختلف که تحرکى در روش تفسیر ایجاد کردند. مفسران شیعه نیز به هفت طبقه تقسیم شده‌اند: تعدادى از صحابه، برخى از تابعین، جمعى از اصحاب ائمه(ع)، مفسران نزدیک به زمان ائمه(ع) که احادیث تفسیرى را جمع‌آورى کرده‌اند، کسانى که به استنباط‍‌ از قرآن و روایات همت گماشته‌اند، دانشمندان مختلف و صاحب‌نظران و اهل تحقیق که مجموعه‌اى از بهترین کتب تفسیرى را به وجود آورده‌اند و مفسران در دوران نهضت علمى شیعه در قرن هفتم تا یازدهم. مشخصات تفسیرى دوران صحابه که پس از پیامبر(ص) به تفسیر اشتغال داشتند عبارت است از: تفسیر قسمت‌هایى از قرآن نه همه قرآن، اکتفا به معانى اجمالى آیات، اختلاف اندک در فهم معانى قرآن، استنباط‍‌ نادر از احکام فقهى آیات، عدم تدوین کتاب تفسیرى در این دوره<ref>همان، ص32</ref>.
خط ۵۹: خط ۵۹:
در درس ششم، به معرفی مفسران و تفاسیر قرن دوم تا چهارم، پرداخته شده است. عده‌اى از دانشمندان اسلامى در قرن دوم هجرى به امر تفسیر قرآن مشغول بوده‌اند ولى اثرى از نوشته‌هاى بیشتر آنان باقى نمانده است. از دانشمندان شیعى این گروه مى‌توان از ابان بن تغلب، ابوبصیر و ابوحمزه ثمالى نام برد. سفیان بن عیینه، ابى سلام و... نیز از مفسران اهل سنت در این قرن هستند. یکى از تفسیرهاى بسیار با ارزش شیعه در قرن سوم و چهارم، تفسیر فرات کوفى است که در زمان [[امام رضا(ع)]]، امام جواد(ع) و امام هادى(ع) با استناد به روایات آن‌ها و امامان پیش از آن‌ها تدوین شده وهم اکنون موجود است. مفسران عالیقدر دیگرى مانند علی ابن ابراهیم، [[عیاشی، محمد بن مسعود|عیاشی]]، محمد بن مسعود، [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، حسن بن محبوب، [[ابن بابویه، علی بن حسین|ابن‌بابویه]] داراى تفسیر بوده‌اند<ref>همان، ص55</ref>.
در درس ششم، به معرفی مفسران و تفاسیر قرن دوم تا چهارم، پرداخته شده است. عده‌اى از دانشمندان اسلامى در قرن دوم هجرى به امر تفسیر قرآن مشغول بوده‌اند ولى اثرى از نوشته‌هاى بیشتر آنان باقى نمانده است. از دانشمندان شیعى این گروه مى‌توان از ابان بن تغلب، ابوبصیر و ابوحمزه ثمالى نام برد. سفیان بن عیینه، ابى سلام و... نیز از مفسران اهل سنت در این قرن هستند. یکى از تفسیرهاى بسیار با ارزش شیعه در قرن سوم و چهارم، تفسیر فرات کوفى است که در زمان [[امام رضا(ع)]]، امام جواد(ع) و امام هادى(ع) با استناد به روایات آن‌ها و امامان پیش از آن‌ها تدوین شده وهم اکنون موجود است. مفسران عالیقدر دیگرى مانند علی ابن ابراهیم، [[عیاشی، محمد بن مسعود|عیاشی]]، محمد بن مسعود، [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، حسن بن محبوب، [[ابن بابویه، علی بن حسین|ابن‌بابویه]] داراى تفسیر بوده‌اند<ref>همان، ص55</ref>.


در درس هفتم، تفاسیر قرن سوم و چهارم، معرفی شده است. «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبرى]]»، از تفاسیر مشهور اهل سنت است که در قرن سوم هجرى تدوین شده است. در این تفسیر، علاوه بر نقل روایات و اقوال مختلف براى عقل و استدلال عقلى نیز جایگاهى باز شده است. [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبرى]] مورد تمجید بسیارى از علماى گذشته قرار گرفته و برخى از دانشمندان اهل سنت آن را بى‌نظیر دانسته‌اند. ولى با وجود این، نقاط‍‌ ضعفى نیز در آن مشاهده مى‌شود. یکى از این نقاط‍‌ ضعف، وجود روایت از راویان ضعیف و وجود اخبار خرافى و اسرائیلیات در آن است. «تفسیر بحرالعلوم» نیز از تفاسیر اهل سنت است که در قرن چهارم هجرى و به روش تفسیر نقلى تدوین شده است. تفسیر «الجامع الکبیر فى التفسیر» که همان تفسیر رمانى است نیز توسط‍‌ على بن عیسى رمانى و در قرن چهارم نوشته شده است<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>.
در درس هفتم، تفاسیر قرن سوم و چهارم، معرفی شده است. «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبرى]]»، از تفاسیر مشهور اهل سنت است که در قرن سوم هجرى تدوین شده است. در این تفسیر، علاوه بر نقل روایات و اقوال مختلف برای عقل و استدلال عقلى نیز جایگاهى باز شده است. [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبرى]] مورد تمجید بسیارى از علماى گذشته قرار گرفته و برخى از دانشمندان اهل سنت آن را بى‌نظیر دانسته‌اند. ولى با وجود این، نقاط‍‌ ضعفى نیز در آن مشاهده مى‌شود. یکى از این نقاط‍‌ ضعف، وجود روایت از راویان ضعیف و وجود اخبار خرافى و اسرائیلیات در آن است. «تفسیر بحرالعلوم» نیز از تفاسیر اهل سنت است که در قرن چهارم هجرى و به روش تفسیر نقلى تدوین شده است. تفسیر «الجامع الکبیر فى التفسیر» که همان تفسیر رمانى است نیز توسط‍‌ على بن عیسى رمانى و در قرن چهارم نوشته شده است<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>.


درس هشتم، به معرفی تفاسیر قرن پنجم، اختصاص یافته است. تفسیر [[التبيان في تفسير القرآن|تبیان]] یکى از تفسیرهاى برجسته تاریخ شیعه است و مؤلف آن [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]]، در میان مفسران شیعى، اولین کسى بود که در تفسیر قرآن از مرز نقل روایات و تبیین لغات گذشته و در تفسیر و تحلیل آیات از عنصر عقل، کمال استفاده را کرده است. «[[حقائق التأویل في متشابه التنزيل]]» تفسیر به یادگار مانده از [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] است. «[[لطائف الإشارات]]» که به تفسیر قشیرى نیز معروف است از تفاسیر مشهور اهل سنت است که در تفسیر قرآن به روش عرفا و اصحاب اشاره عمل مى‌کند و به جنبه‌هاى عرفان عملى و اخلاق توجه دارد. «تفسیر التفاسیر» یا تفسیر سورآبادى نیز یکى دیگر از تفاسیر عامه است که به زبان فارسى نوشته شده است<ref>ر.ک: همان72</ref>.
درس هشتم، به معرفی تفاسیر قرن پنجم، اختصاص یافته است. تفسیر [[التبيان في تفسير القرآن|تبیان]] یکى از تفسیرهاى برجسته تاریخ شیعه است و مؤلف آن [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]]، در میان مفسران شیعى، اولین کسى بود که در تفسیر قرآن از مرز نقل روایات و تبیین لغات گذشته و در تفسیر و تحلیل آیات از عنصر عقل، کمال استفاده را کرده است. «[[حقائق التأویل في متشابه التنزيل]]» تفسیر به یادگار مانده از [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سید رضى]] است. «[[لطائف الإشارات]]» که به تفسیر قشیرى نیز معروف است از تفاسیر مشهور اهل سنت است که در تفسیر قرآن به روش عرفا و اصحاب اشاره عمل مى‌کند و به جنبه‌هاى عرفان عملى و اخلاق توجه دارد. «تفسیر التفاسیر» یا تفسیر سورآبادى نیز یکى دیگر از تفاسیر عامه است که به زبان فارسى نوشته شده است<ref>ر.ک: همان72</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش