آراء فقهی ملامحسن فیض کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و')
    جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهم‌السلام')
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    فيض در مقدّمه کتاب مفاتيح الشّرايع درباره منابع بحث كرده و مى‌گويد:
    فيض در مقدّمه کتاب مفاتيح الشّرايع درباره منابع بحث كرده و مى‌گويد:


    مآخذ استوار احكام فقه و اصول محكم آن، محكمات كلام اللَّه تعالى و كلام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و كلام اهل بيت عليهم السلام است.
    مآخذ استوار احكام فقه و اصول محكم آن، محكمات كلام اللَّه تعالى و كلام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و كلام اهل بيت عليهم‌السلام است.


    در باب اجتهاد و تقليد در مقدّمه معتصم الشيعه مى‌گويد:
    در باب اجتهاد و تقليد در مقدّمه معتصم الشيعه مى‌گويد:
    خط ۶۹: خط ۶۹:
    فيض جواب مى‌دهد:
    فيض جواب مى‌دهد:


    در كلام اهل بيت عليهم السلام امر به چيزى دلالت دارد، بر اعم از واجب و استحباب؛ يعنى اوامرى كه در احاديث آمده‌اند، گاه وجوب از آن‌ها استفاده مى‌شود و گاه استحباب و شايد مراد فيض آن است كه امر مشترك لفظى است، ميان وجوب و استحباب و نهى از چيزى اعم است، از تحريم و تنزيه؛ يعنى نهى گاه تحريمى است و حرمت از آن استفاده مى‌شود و گاه تنزيهى است و كراهت اصطلاحى از آن استفاده مى‌شود.
    در كلام اهل بيت عليهم‌السلام امر به چيزى دلالت دارد، بر اعم از واجب و استحباب؛ يعنى اوامرى كه در احاديث آمده‌اند، گاه وجوب از آن‌ها استفاده مى‌شود و گاه استحباب و شايد مراد فيض آن است كه امر مشترك لفظى است، ميان وجوب و استحباب و نهى از چيزى اعم است، از تحريم و تنزيه؛ يعنى نهى گاه تحريمى است و حرمت از آن استفاده مى‌شود و گاه تنزيهى است و كراهت اصطلاحى از آن استفاده مى‌شود.


    در دلالت الفاظ خمسه بر احكام خمسه فيض مى‌گويد:
    در دلالت الفاظ خمسه بر احكام خمسه فيض مى‌گويد:
    خط ۷۷: خط ۷۷:
    اجماع از نظر محقّق فيض در اين کتاب چنين بررسى شده است:
    اجماع از نظر محقّق فيض در اين کتاب چنين بررسى شده است:


    ملّامحسن فيض درکتاب وافى، اجماع مورد اعتماد خود را به شرح زير بيان كرده است: فقط يك نوع اجماع از طرف ائمّه هدى عليهم السلام مجاز و حجت شناخته شده است.
    ملّامحسن فيض درکتاب وافى، اجماع مورد اعتماد خود را به شرح زير بيان كرده است: فقط يك نوع اجماع از طرف ائمّه هدى عليهم‌السلام مجاز و حجت شناخته شده است.


    و درباره اصل عدم تذكيه و نقد آن مى‌گويد.
    و درباره اصل عدم تذكيه و نقد آن مى‌گويد.