پرش به محتوا

آداب الملوك: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} '
جز (جایگزینی متن - 'ن‎گ' به 'ن‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها == ' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۲: خط ۲۲:
| شابک =
| شابک =
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =38696
| کتابخانۀ دیجیتال نور =25372
| کتابخوان همراه نور =25372
| کد پدیدآور =00522
| کد پدیدآور =00522
| پس از =
| پس از =
خط ۳۴: خط ۳۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
از قرن دوم هجری بخشی از اندیشه سیاسی در زمینه حکمت عملی متأثر از متون ایرانیان‎ پیش از اسلام در زمینه آداب ملوک و آیین کشورداری شکل گرفت و کتاب‌هایی با عنوان‎ سير الملوك یا سیاست‌نامه در تداوم اندرزنامه‌های دوره ساسانی تألیف شد. حکمت عملی‎ مطرح در سیاست‌نامه‌ها، مجموعه‌ای از میراث علمی و الگوهای عملی و تجارب تاریخی‎ گذشتگان است که سیاست‌نامه‎نویسان - که اغلب از کارگزاران دیوانی و درباری بودند - در تبیین آن به آیات و احادیث اسلامی استناد کرده‌اند. هدف از نگارش سیاست‌نامه‌ها، اصلاح عملکرد پادشاهان و در نهایت اصلاح و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه‎ بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33676/15 ر.ک: ترکمنی آذر، پروین، ص14]</ref>‎.
از قرن دوم هجری بخشی از اندیشه سیاسی در زمینه حکمت عملی متأثر از متون ایرانیان‎ پیش از اسلام در زمینه آداب ملوک و آیین کشورداری شکل گرفت و کتاب‌هایی با عنوان‎ سير الملوك یا سیاست‌نامه در تداوم اندرزنامه‌های دوره ساسانی تألیف شد. حکمت عملی‎ مطرح در سیاست‌نامه‌ها، مجموعه‌ای از میراث علمی و الگوهای عملی و تجارب تاریخی‎ گذشتگان است که سیاست‌نامه‌نویسان - که اغلب از کارگزاران دیوانی و درباری بودند - در تبیین آن به آیات و احادیث اسلامی استناد کرده‌اند. هدف از نگارش سیاست‌نامه‌ها، اصلاح عملکرد پادشاهان و در نهایت اصلاح و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه‎ بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33676/15 ر.ک: ترکمنی آذر، پروین، ص14]</ref>‎.


در این‌گونه منابع، به‌ویژه به شایست و نشایست‎های رفتار سلطان با رعیت و نیز وظایف رعیت در قبال سلطان پرداخته شده است. مهم‎ترین توصیه به سلطان در حق رعیت، رعایت عدالت و انصاف است. نویسندگان این دست آثار رعایت عدالت، آباد ساختن ملک، حفظ ملک از آسیب دشمنان و جلوگیری از تعدی اقویا بر ضعفا را از ارکان حکومت و ملک‎داری برای سلطان دانسته‌اند؛ زیرا سلطان مالک رعیت و بقای این دو به هم وابسته بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60515/89 ر.ک: ذیلابی، نگار، ص89؛ متن کتاب، ص‎90-89]</ref>‎.  
در این‌گونه منابع، به‌ویژه به شایست و نشایست‎های رفتار سلطان با رعیت و نیز وظایف رعیت در قبال سلطان پرداخته شده است. مهم‎ترین توصیه به سلطان در حق رعیت، رعایت عدالت و انصاف است. نویسندگان این دست آثار رعایت عدالت، آباد ساختن ملک، حفظ ملک از آسیب دشمنان و جلوگیری از تعدی اقویا بر ضعفا را از ارکان حکومت و ملک‎داری برای سلطان دانسته‌اند؛ زیرا سلطان مالک رعیت و بقای این دو به هم وابسته بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60515/89 ر.ک: ذیلابی، نگار، ص89؛ متن کتاب، ص‎90-89]</ref>‎.  
خط ۴۶: خط ۴۷:
باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقل‎های مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>‎.  
باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقل‎های مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>‎.  


باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. بخش‎های زیادی از مطالب این باب از کتاب المبهج نقل شده و همه در ترغیب حاکمان بر عدل و امانت و نکوهش ظلم و ظالمان است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] مشاوره را از ارزشمندترین کارها و دارای مرتبه والایی دانسته و حاکمان سامانی را به جهت اهتمام به آن ستوده است. در فصل عفو، شمس‌المعالی را نکوهش کرده؛ چراکه اهل عفو نبود و بدون گذشت همواره به قتل می‌رساند. در فصل دیگر نیز جود و بخشش را مدح کرده و از حاکمان می‌خواهد که در بخشش و اعطا میانه‌رو باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>‎.
باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. بخش‌های زیادی از مطالب این باب از کتاب المبهج نقل شده و همه در ترغیب حاکمان بر عدل و امانت و نکوهش ظلم و ظالمان است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] مشاوره را از ارزشمندترین کارها و دارای مرتبه والایی دانسته و حاکمان سامانی را به جهت اهتمام به آن ستوده است. در فصل عفو، شمس‌المعالی را نکوهش کرده؛ چراکه اهل عفو نبود و بدون گذشت همواره به قتل می‌رساند. در فصل دیگر نیز جود و بخشش را مدح کرده و از حاکمان می‌خواهد که در بخشش و اعطا میانه‌رو باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>‎.


در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «[[تحفة الوزراء]]» تعدادی از فصل‎های این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>‎.
در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «[[تحفة الوزراء]]» تعدادی از فصل‎های این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>‎.


در باب هفتم، آفات و بیماری‌هایی که حاکمان به آن گرفتارند ذکر شده است. در ابتدای باب، در ضمن مقدمه مختصری اسباب و دلائل این آفات بررسی شده و حاکمان را از افراط در خوردن و نوشیدن و روابط جنسی برحذر داشته است. سپس نمونه‌هایی از ملوک و خلفا که بدین سبب مرده‌اند را متذکر شده است. در فصل دیگری از این باب نیز آفات دیگری که برای بعضی حاکمان پیش آمده را برشمرده و به فریب خوردن آنها توسط بعضی از دعوت‎کنندگان به هوای نفس و بدعت‎ها، مانند باطنیه و قرامطه و اسماعیلیه اشاره کرده است. در فصل آخر نیز بر این نکته تأکید کرده که سپاهیان تجهیزات و امکانات حاکمان هستند و تکیه‌گاه او در حکومت هستند و به هنگام جنگ حاکم چاره‌ای ندارد جز اینکه به شکل کامل به آنها اعتنا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>‎.  
در باب هفتم، آفات و بیماری‌هایی که حاکمان به آن گرفتارند ذکر شده است. در ابتدای باب، در ضمن مقدمه مختصری اسباب و دلائل این آفات بررسی شده و حاکمان را از افراط در خوردن و نوشیدن و روابط جنسی برحذر داشته است. سپس نمونه‌هایی از ملوک و خلفا که بدین سبب مرده‌اند را متذکر شده است. در فصل دیگری از این باب نیز آفات دیگری که برای بعضی حاکمان پیش آمده را برشمرده و به فریب خوردن آنها توسط بعضی از دعوت‎کنندگان به هوای نفس و بدعت‎ها، مانند باطنیه و قرامطه و اسماعیلیه اشاره کرده است. در فصل آخر نیز بر این نکته تأکید کرده که سپاهیان تجهیزات و امکانات حاکمان هستند و تکیاه او در حکومت هستند و به هنگام جنگ حاکم چاره‌ای ندارد جز اینکه به شکل کامل به آنها اعتنا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>‎.  


در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژه‌ای نیز [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانه‌روی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان]</ref>‎.  
در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژه‌ای نیز [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانه‌روی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان]</ref>‎.  


باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و بخش‎هایی از کتاب آداب (أدب الكبير و أدب الصغير) ابن مقفع ذکر شده است. نویسنده کتابش را به شیوه و سنت قدیمی به فصل کوچکی در موضوع هدایا ختم کرده است. لازم به ذکر است که محقق اثر در مقدمه کتاب تعداد ابواب را ده باب دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>‎. ابواب هشتم و نهم به اشتباه نهم و دهم ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>‎.  
باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و بخش‌هایی از کتاب آداب (أدب الكبير و أدب الصغير) ابن مقفع ذکر شده است. نویسنده کتابش را به شیوه و سنت قدیمی به فصل کوچکی در موضوع هدایا ختم کرده است. لازم به ذکر است که محقق اثر در مقدمه کتاب تعداد ابواب را ده باب دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>‎. ابواب هشتم و نهم به اشتباه نهم و دهم ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>‎.  


[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جمله‌اند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و می‌توان از تعدادی از نوشته‌های [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و صولی نیز به‌عنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقل‎های شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهم‎ترین راویانی که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص21-20]</ref>‎.
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جمله‌اند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و می‌توان از تعدادی از نوشته‌های [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و صولی نیز به‌عنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقل‎های شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهم‎ترین راویانی که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص21-20]</ref>‎.
خط ۷۳: خط ۷۴:


   
   
== وابسته‌ها ==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
[[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]
[[رده:نظریه‌های سیاسی، حکومت، نظریه‌های حکومتی]]
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]
[[رده:سال97-25آذر الی24دی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش