آداب الصلاة (آداب نماز): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه ایم' به 'ه‌ایم'
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
جز (جایگزینی متن - 'ه ایم' به 'ه‌ایم')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| عنوان =آداب الصلاة
| عنوان =آداب الصلاة
| عنوان‌های دیگر =آداب نماز
| عنوان‌های دیگر =آداب نماز
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =
[[موسوی خمینی، سید روح‌الله]] (نویسنده)
[[موسوی خمینی، سید روح‌الله]] (نویسنده)
| زبان =فارسی
| زبان =فارسی
خط ۹: خط ۹:
| موضوع =
| موضوع =
نماز
نماز
| ناشر =  
| ناشر =
[[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)]]
[[مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)]]
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1378 ش  
| سال نشر =1378 ش  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02128AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02128AUTOMATIONCODE
| چاپ =7
| چاپ =7
خط ۵۵: خط ۵۵:
'''فصل اول:''' مقاله اولی؛ یکی از آداب قلبیّه در عبادات و وظایف باطنیّه سالک طریق آخرت، توجه به عزّ ربوبیّت و ذلّ عبودیتّ است، و آن یکی از منازل مهمه سالک است، که قوّت سلوک هر کس به مقدار قوّت این نظرات، بلکه کمال و نقص انسانیّت تابع کمال و نقص این امر است. و هرچه نظر انیّت و انانیّت و خودبینی و خودخواهی در انسان غالب باشد، از کمال انسانیّت دور و از مقام قرب ربوبیّت مهجور است.
'''فصل اول:''' مقاله اولی؛ یکی از آداب قلبیّه در عبادات و وظایف باطنیّه سالک طریق آخرت، توجه به عزّ ربوبیّت و ذلّ عبودیتّ است، و آن یکی از منازل مهمه سالک است، که قوّت سلوک هر کس به مقدار قوّت این نظرات، بلکه کمال و نقص انسانیّت تابع کمال و نقص این امر است. و هرچه نظر انیّت و انانیّت و خودبینی و خودخواهی در انسان غالب باشد، از کمال انسانیّت دور و از مقام قرب ربوبیّت مهجور است.


'''فصل دوم:''' در مراتب مقامات اهل سلوک؛ یکی از مراتب، مرتبه علمی است. مقام دوم که حصول ایمان به حقایق است و مقام سوم، مقام اطمینان و طمأنینه نفس است که در حقیقت مرتبه کامله ایمان است.مقام چهارم، مقام مشاهدات است که آن نوری است الهی و تجلی الهی است رحمانی.
'''فصل دوم:''' در مراتب مقامات اهل سلوک؛ یکی از مراتب، مرتبه علمی است. مقام دوم که حصول ایمان به حقایق است و مقام سوم، مقام اطمینان و طمأنینه نفس است که در حقیقت مرتبه کامله‌ایمان است.مقام چهارم، مقام مشاهدات است که آن نوری است الهی و تجلی الهی است رحمانی.


'''فصل سوم:''' خشوع است؛ که پس از آن که عظمت و جمال و جلال حق را انسان به برهان یا بیان انبیاء فهمید، قلب را متذکر آن باید نمود.فصل چهارم:  از آداب مهمّه قلبیه عبادات،  خصوصاً عبادات ذکریه طمأنینه است.
'''فصل سوم:''' خشوع است؛ که پس از آن که عظمت و جمال و جلال حق را انسان به برهان یا بیان انبیاء فهمید، قلب را متذکر آن باید نمود.فصل چهارم:  از آداب مهمّه قلبیه عبادات،  خصوصاً عبادات ذکریه طمأنینه است.
خط ۶۹: خط ۶۹:
'''فصل هشتم:''' در بیان حضور قلب است. یکی از مهمّات آداب قلبیّه که شاید کثیری از آداب مقدمه آن باشد و عبادت را بدون آن روح و روانی نیست و خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادات است.
'''فصل هشتم:''' در بیان حضور قلب است. یکی از مهمّات آداب قلبیّه که شاید کثیری از آداب مقدمه آن باشد و عبادت را بدون آن روح و روانی نیست و خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادات است.


'''فصل نهم:''' در بیان احادیث راجعه به حضور قلب. از رسول خدا روایت است که «عبادت کن خدای تعالی را چنانچه گویا او را  میبینی و اگر تو او را  نمیبینی او تو را  میبیند» .
'''فصل نهم:''' در بیان احادیث راجعه به حضور قلب. از رسول خدا روایت است که «عبادت کن خدای تعالی را چنانچه گویا او را  میبینی و اگر تو او را  نمیبینی او تو را  میبیند».


'''فصل دهم:''' در دعوت به تحصیل حضور قلب. اکنون که فضیلت و خواص  
'''فصل دهم:''' در دعوت به تحصیل حضور قلب. اکنون که فضیلت و خواص  
خط ۷۵: خط ۷۵:
حضور قلب را عقلاً و نقلاً دانستی و ضررهای ترک آن را فهمیدی، علم تنها کفایت نکند بلکه حجت را تمام تر نماید، دامن همت به کمر زن و آنچه را دانستی در صدد تحصیل آن باش و علم خود را علمی کن تا استفاده از آن بری و برخوردار از آن شوی.
حضور قلب را عقلاً و نقلاً دانستی و ضررهای ترک آن را فهمیدی، علم تنها کفایت نکند بلکه حجت را تمام تر نماید، دامن همت به کمر زن و آنچه را دانستی در صدد تحصیل آن باش و علم خود را علمی کن تا استفاده از آن بری و برخوردار از آن شوی.


'''فصل یازدهم:''' در بیان دوای  هرزهگری خیال؛ بدان که هر یک از قوای ظاهره و باطنه نفس قابل تربیت و تعلیم است با ارتیاض مخصوص، مثلاً چشم انسان قادر نیست که به یک نقطه معیّنه یا در نور شدید، مثل نور عین شمس، مدتی طولانی نگاه کند بدون بهم خوردن پلکهای آن، ولی اگر انسان چشم را تربیت کند، چنانچه بعضی از اصحاب ریاضات باطله برای مقاصد عمل  میکنند، ممکن است چند ساعت متمادی در قرص آفتاب نظر را بدوزد….  
'''فصل یازدهم:''' در بیان دوای  هرزهگری خیال؛ بدان که هر یک از قوای ظاهره و باطنه نفس قابل تربیت و تعلیم است با ارتیاض مخصوص، مثلاً چشم انسان قادر نیست که به یک نقطه معیّنه یا در نور شدید، مثل نور عین شمس، مدتی طولانی نگاه کند بدون بهم خوردن پلکهای آن، ولی اگر انسان چشم را تربیت کند، چنانچه بعضی از اصحاب ریاضات باطله برای مقاصد عمل  می‌کنند، ممکن است چند ساعت متمادی در قرص آفتاب نظر را بدوزد….  


'''فصل دوازدهم:''' در بیان آنکه حبّ دنیا باعث تشتّت خیال است. باید دانست که به حب فطرت و جبلّت قلب به هر چه علاقه و محبت پیدا کرد، قبله توجه آن همان محبوب است و اگر اشتغال به امری مانع از تفکر در حال محبوب و جمال مطلوب شود به مجرد آنکه آن اشتغال کم شود و آن مانع از میان برخیزد، فوراً قلب به سوی محبوب خود پرواز نموده متعلّق به دامن آن شود.
'''فصل دوازدهم:''' در بیان آنکه حبّ دنیا باعث تشتّت خیال است. باید دانست که به حب فطرت و جبلّت قلب به هر چه علاقه و محبت پیدا کرد، قبله توجه آن همان محبوب است و اگر اشتغال به امری مانع از تفکر در حال محبوب و جمال مطلوب شود به مجرد آنکه آن اشتغال کم شود و آن مانع از میان برخیزد، فوراً قلب به سوی محبوب خود پرواز نموده متعلّق به دامن آن شود.


مقاله ثانیه: در مقدمات نماز و بعضی آداب قلبیّه آن. شامل دو مقصد است. مقصد اول در طهارت و مقصد دوم در شمّه ای از آداب لباس.
مقاله ثانیه: در مقدمات نماز و بعضی آداب قلبیّه آن. شامل دو مقصد است. مقصد اول در طهارت و مقصد دوم در شمّه‌ای از آداب لباس.


'''مقصد اول، فصل اول:''' در بیان اجمالی طهور است. چنانچه در سابق اشاره به آن شد، از برای نماز غیر از این صورت حقیقی است و غیر از این ظاهر باطنی است و همانطور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهّ است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند. پس، از برای طهارت صورت و آداب صورتی است که بیان آنها از وظیفه این اوراق خارج است، و فقهاء مذهب جعفری اعلی الله کلمتهم و رفع الله درجتهم بیان آن را  فرمودهاند.
'''مقصد اول، فصل اول:''' در بیان اجمالی طهور است. چنانچه در سابق اشاره به آن شد، از برای نماز غیر از این صورت حقیقی است و غیر از این ظاهر باطنی است و همانطور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهّ است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند. پس، از برای طهارت صورت و آداب صورتی است که بیان آنها از وظیفه این اوراق خارج است، و فقهاء مذهب جعفری اعلی الله کلمتهم و رفع الله درجتهم بیان آن را  فرمودهاند.
خط ۹۳: خط ۹۳:
'''فصل چهارم:''' در طهورات و آن یا آب است، و آن در این باب اصل است، یا «ارض» است.
'''فصل چهارم:''' در طهورات و آن یا آب است، و آن در این باب اصل است، یا «ارض» است.


بدان که انسان سالک را به طریق کلّی دو طریق است برای وصول به مقصد اعلی و مقام قرب ربوبیّت: یکی از آن دو، که مقام اولیّت و اصالت دارد، سیر الی الله است به توجه به مقام رحمت مطلقه و خصوصاً رحمت رحیمیه که رحمتی است که هر موجودی را به کمال لایق خود می رساند.
بدان که انسان سالک را به طریق کلّی دو طریق است برای وصول به مقصد اعلی و مقام قرب ربوبیّت: یکی از آن دو، که مقام اولیّت و اصالت دارد، سیر الی الله است به توجه به مقام رحمت مطلقه و خصوصاً رحمت رحیمیه که رحمتی است که هر موجودی را به کمال لایق خود می‌رساند.


'''فصل پنجم:''' در     شمهای از آداب وضو است به حسب باطن و قلب. و  
'''فصل پنجم:''' در     شمهای از آداب وضو است به حسب باطن و قلب. و  
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
'''فصل ششم:''' در غسل است و آداب قلبیّه آن پس، آداب قلبیّه آن است که سالک الی الله در وقت غسل وقوف به تطهیر ظاهر و غسل بدن، که قشر ادنی و حظّ دنیا است، نکند و توجه به جنابت باطنی قلب و سرّ روح کند و غسل از آن را لازمه شناسد، پس از غلبه نفس بهیمیّه و شأن حیوانی بر نفس انسانیّه و شئون رحمانی بپرهیزد….  
'''فصل ششم:''' در غسل است و آداب قلبیّه آن پس، آداب قلبیّه آن است که سالک الی الله در وقت غسل وقوف به تطهیر ظاهر و غسل بدن، که قشر ادنی و حظّ دنیا است، نکند و توجه به جنابت باطنی قلب و سرّ روح کند و غسل از آن را لازمه شناسد، پس از غلبه نفس بهیمیّه و شأن حیوانی بر نفس انسانیّه و شئون رحمانی بپرهیزد….  


'''فصل هفتم:''' در پاره ای از آداب باطنیه ازاله نجات و تطهیر از اخباث است. پس، یکی از مراتب ازاله خَبَث، ازاله اخباث اوهام فاسده است که مانع از قرب الی الله و معراج مؤمنین است. و یکی از معانی و مقامات جامعیّت نبوّت ختمیّه، بلکه دلایل بر خاتمیت، آن است که در جمع مقامات نفسیّه تمام حقوق و حظوظ آن را از جمیع شئون شریعت استفاده فرموده.
'''فصل هفتم:''' در پاره‌ای  از آداب باطنیه ازاله نجات و تطهیر از اخباث است. پس، یکی از مراتب ازاله خَبَث، ازاله اخباث اوهام فاسده است که مانع از قرب الی الله و معراج مؤمنین است. و یکی از معانی و مقامات جامعیّت نبوّت ختمیّه، بلکه دلایل بر خاتمیت، آن است که در جمع مقامات نفسیّه تمام حقوق و حظوظ آن را از جمیع شئون شریعت استفاده فرموده.


مقصد دوم: در شمه ای از آداب لباس است و در آن دو مقام است.
مقصد دوم: در شمه‌ای از آداب لباس است و در آن دو مقام است.


مقام اول: در آداب مطلق لباس است. مقام دوم: در پاره ای از آداب لباس مصلّی است.
مقام اول: در آداب مطلق لباس است. مقام دوم: در پاره‌ای  از آداب لباس مصلّی است.


مقاله ثالیه: در مقارنات نماز  
مقاله ثالیه: در مقارنات نماز