آثار اسلامی مکه و مدینه (ویرایش جدید): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
خط ۵۹: خط ۵۹:
متن کتاب با نگاهى به ادبيات حج آغاز شده است. نويسنده در اين رابطه چنين مى‌نويسد: «آنچه به‌عنوان حج در فرهنگ و ادبيات اسلامى شناخته مى‌شود، مجموعه‌اى از معارف عظيمى است كه در حوزه‌هاى مختلف علوم دينى و تاريخى و اخلاقى از آن سخن به ميان مى‌آيد. دايره اين ادبيات، به‌تمام‌معنا گسترده بوده و افزون بر آنكه در حوزه فقه و عرفان در اين‌باره گفته مى‌شود، در عرصه تاريخ و تمدن نيز، بخش قابل توجهى به اين امر اختصاص داده شده است»  ....<ref>متن کتاب، ص21</ref>
متن کتاب با نگاهى به ادبيات حج آغاز شده است. نويسنده در اين رابطه چنين مى‌نويسد: «آنچه به‌عنوان حج در فرهنگ و ادبيات اسلامى شناخته مى‌شود، مجموعه‌اى از معارف عظيمى است كه در حوزه‌هاى مختلف علوم دينى و تاريخى و اخلاقى از آن سخن به ميان مى‌آيد. دايره اين ادبيات، به‌تمام‌معنا گسترده بوده و افزون بر آنكه در حوزه فقه و عرفان در اين‌باره گفته مى‌شود، در عرصه تاريخ و تمدن نيز، بخش قابل توجهى به اين امر اختصاص داده شده است»  ....<ref>متن کتاب، ص21</ref>


نويسنده، معتقد است كه تاريخ‌نگاران و جغرافى‌دانان، درباره هيچ شهرى به اندازه مكه و مدينه، مطلب ننوشته‌اند. دليل آن روشن است؛ چراكه همه مى‌دانيم اين دو شهر، نزد مسلمانان از قداست برخوردار بوده و ثبت اخبار وضعيّت شهر، تحوّل و چگونگى بناهاى تاريخى - دينى آن، براى مسلمانان اهميت بسيار دارد. گرچه برخى از اين آثار مكتوب كهن، به دلايل مختلف از ميان رفته و حتى نسخه‌اى از آنها به دست ما نرسيده است، ليكن، بسيارى از آنها به دست آمده و اخيراً شمارى ديگر در اين‌باره تأليف شده است. از آن جمله است: «أخبار مكّة و ما جاء فيها من الآثار»، از ابوالوليد محمد بن عبدالله بن احمد ازرقى؛ «أخبار مكة في قديم الدهر و حديثه»، از ابوعبدالله محمد بن اسحاق فاكهى؛ «العقد الثمين في تاريخ البلد الأمين»، از امام تقى‌الدين محمد بن احمد الحسينى الفاسى (775-832)؛ «إتحاف الورى بأخبار أم‌القرى»، از عمر بن فهد بن محمد (812-885)؛ «غاية المرام بأخبار سلطنة البلد الحرام»، از عزّالدين عبدالعزيز بن عمر بن محمد بن فهد (850-922) و... نويسنده در مورد هريك از اين آثار به‌اختصار توضيح داده است  ....<ref>ر.ك: همان، ص22-25</ref>
نويسنده، معتقد است كه تاريخ‌نگاران و جغرافى‌دانان، درباره هيچ شهرى به اندازه مكه و مدينه، مطلب ننوشته‌اند. دليل آن روشن است؛ چراكه همه مى‌دانيم اين دو شهر، نزد مسلمانان از قداست برخوردار بوده و ثبت اخبار وضعيّت شهر، تحوّل و چگونگى بناهاى تاريخى - دينى آن، براى مسلمانان اهميت بسيار دارد. گرچه برخى از اين آثار مكتوب كهن، به دلايل مختلف از ميان رفته و حتى نسخه‌اى از آنها به دست ما نرسيده است، ليكن، بسيارى از آنها به دست آمده و اخيراً شمارى ديگر در اين‌باره تأليف شده است. از آن جمله است: «أخبار مكّة و ما جاء فيها من الآثار»، از ابوالوليد محمد بن عبدالله بن احمد ازرقى؛ «أخبار مكة في قديم الدهر و حديثه»، از ابوعبدالله محمد بن اسحاق فاكهى؛ «العقد الثمين في تاريخ البلد الأمين»، از امام تقى‌ الدين محمد بن احمد الحسينى الفاسى (775-832)؛ «إتحاف الورى بأخبار أم‌القرى»، از عمر بن فهد بن محمد (812-885)؛ «غاية المرام بأخبار سلطنة البلد الحرام»، از عزّ الدين عبدالعزيز بن عمر بن محمد بن فهد (850-922) و... نويسنده در مورد هريك از اين آثار به‌اختصار توضيح داده است  ....<ref>ر.ك: همان، ص22-25</ref>


درباره شهر مدينه منوره نيز، از قديم و جديد، آثار و تواريخ فراوانى نوشته شده است كه از آن جمله است: «تاريخ المدينة المنوّرة»، از ابوزيد عمر بن شبه نميرى (173-262)؛ «الدرة الثمينة في تاريخ المدينة»، محب‌الدين بن النجار (573-640) و «تاريخ معالم المدينة المنورة قديماً و حديثاً»، از احمد ياسين الخيارى (1991). افزون بر آنچه گذشت، ده‌ها کتاب درباره مدينه و آثار تاريخى آن نوشته شده كه برخى هم به فارسى ترجمه شده است  ....<ref>همان، ص25-28</ref>
درباره شهر مدينه منوره نيز، از قديم و جديد، آثار و تواريخ فراوانى نوشته شده است كه از آن جمله است: «تاريخ المدينة المنوّرة»، از ابوزيد عمر بن شبه نميرى (173-262)؛ «الدرة الثمينة في تاريخ المدينة»، محب‌ الدين بن النجار (573-640) و «تاريخ معالم المدينة المنورة قديماً و حديثاً»، از احمد ياسين الخيارى (1991). افزون بر آنچه گذشت، ده‌ها کتاب درباره مدينه و آثار تاريخى آن نوشته شده كه برخى هم به فارسى ترجمه شده است  ....<ref>همان، ص25-28</ref>


راه‌هاى حج، مطلب ديگرى است كه نويسنده در بخش دوم به آن پرداخته و چنين نوشته است: «استفاده از راه‌هاى زمينى در روزگاران كهن، سبب شد تا دانشى در حيطه جغرافيا به نام راه حج شكل بگيرد؛ دانشى كه بخش عمده آن، اطلاعات جغرافيايى مربوط به راه‌ها بود و عمدتاً يا به‌صورت مستقل تحت عنوان طرق حج و منازل‌نامه و يا در قالب سفرنامه نوشته مى‌شد. يك زائر ممكن بود از سه ماه يا يك سال در راه باشد، اما در حرمين، تنها يكى دو ماه بماند؛ بنابراين، وقتى مفهوم حج به كار مى‌رفت، تنها اقامت در حرمين نبود، بلكه وضعيتى بود كه يك زائر از آغاز سفر از شهر خود تا بازگشت با آن همراه بود»  ....<ref>همان، ص28-29</ref>
راه‌هاى حج، مطلب ديگرى است كه نويسنده در بخش دوم به آن پرداخته و چنين نوشته است: «استفاده از راه‌هاى زمينى در روزگاران كهن، سبب شد تا دانشى در حيطه جغرافيا به نام راه حج شكل بگيرد؛ دانشى كه بخش عمده آن، اطلاعات جغرافيايى مربوط به راه‌ها بود و عمدتاً يا به‌صورت مستقل تحت عنوان طرق حج و منازل‌نامه و يا در قالب سفرنامه نوشته مى‌شد. يك زائر ممكن بود از سه ماه يا يك سال در راه باشد، اما در حرمين، تنها يكى دو ماه بماند؛ بنابراين، وقتى مفهوم حج به كار مى‌رفت، تنها اقامت در حرمين نبود، بلكه وضعيتى بود كه يك زائر از آغاز سفر از شهر خود تا بازگشت با آن همراه بود»  ....<ref>همان، ص28-29</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش