دعوی السفارة في الغيبة الكبری
نام کتاب | دعوی السفارة في الغیبة الکبری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | سند، محمد (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 224/4 /س9د7 |
موضوع | محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - رویت
محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - نیابت |
ناشر | بقية العترة |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1429 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE4514AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
« دعوى السفارۀ فى الغيبۀ الكبرى »، شيخ محمد سند، كتابى است به زبان عربى در رد ادعاى مدعيان سفارت و نيابت خاصه از طرف حضرت حجت عليهالسلام پس از پايان دوران غيبت صغرى.
انگيزه تاليف
اين كتاب اولين اثرى بود كه شيخ محمد سند به نگارش آن پرداخت. انگيزه وى از تاليف اين كتاب اين بود كه او مىديد، در بحرين و ساير شهرهاى شيعهنشين، و حتى لبنان و عراق اين شبهه ايجاد شده بود كه بعضى از افراد با امام زمان (عج) ارتباط دارند و حالت پيغامرسان از سوى او به مردم و از سوى مردم به آن حضرت مىباشند، در واقع يك نوع ادعاى وساطت داشتند. اين شبهه و شبهههاى مشابه ديگرى كه مطرح بود، باعث شد كه اين كتاب را بنويسد.
در واقع اين كتاب در خصوص دعوى سفارت نيست؛ بلكه درباره مطلق بحثهاى اتصال به غيب، مكاشفات و ارتباط با نشئات ديگر است.
ساختار كتاب
كتاب مشتمل بر مقدمهاى، به قلم سيد محمد قپانچى مدير «مركز الدراسات التخصصيۀ فى الامام المهدى(عج)»، مقدمهاى به قلم مولف و دو بخش مىباشد: بخش نخست مشتمل بر چهار فصل و يك خاتمه و بخش دوم مشتمل بر نه فصل مىباشد.
گزارش محتوا
اين كتاب پژوهشى است، مستند در شناسايى مدعيان دروغين ارتباط با امام مهدى(ع) و احكام آنها و نقد و بررسى نظرات آنان. به گفته مولف در هر زمانى افرادى پيدا مىشوند كه با توسل به شعبده و سحر و يا با استناد به خواب و غيره، ، ادعاى سفارت و ارتباط با امام عصر(ع) مىكنند و بدين وسيله ، عوام شيعه را به هيجان انداخته به انحراف مىكشانند. وى در بخش نخست كتاب پس از بيان فرق بين سحر و كرامت و معجزه، در فصلى طولانى، معناى نيابت امام، انقطاع نيابت خاصه در نزد شيعه، عدم حجيت خواب، نيابت عمومى فقها، مدعيان دروغين سفارت و نيابت و معناى ابدال و اوتاد را توضيح داده و نظر شيعه را در اين باره بيان كرده است. در دو فصل بعدى اجمالى از تاريخ بهاييت و بابيت در ايران و نيز فرقههاى انحرافى شيعه در رابطه با مهدويت از ابتدا تاكنون تشريح شده است. در پايان بخش اول كتاب نيز درباره علائم ظهور امام زمان مطالبى بيان شده است.
در بخش دوم كتاب ابتدا مولف به بيان جايگاه عقل از منظر آيات و روايات پرداخته و محدوده حجيت ادراكات عقل را بيان نموده است. به گفته مولف حوزه بديهيات، محدوده حجيت عقل به شمار مىرود و خود بديهيات عقلى، سرمايه ارزشمندى در شناخت مبدأ آفرينش؛ يعنى خداوند متعال مىباشد؛ اما به هر صورت حوزه حجيت ادراكات عقلى محدود به بديهيات است و به گفته مولف فِرَق منحرف با انكار بديهيات عقلى گام در وادى خطرناكى گذاردهاند و خود و ديگران را به گمراهى و انحطاط كشاندهاند.
سپس فصلى را با عنوان«منظومه معارف دينى» گشوده و ضمن آن با استفاده از آيات و روايات، شش محور را براى منظومه تشريع و معرفت دينى ترسيم مىكند كه عبارتند از: دين، ملت، شريعت، روش، طريقه و حكمت. در انتهاى اين فصل به برخى شبهات سكولارها درباره دين اشاره مىكند.
در فصل سوم كه «فتنه بصيرت» نام گرفته به اهميت اين موضوع؛ يعنى آزمايش و امتحان مردمان در عرصه بصيرت و شناخت، اشاره كرده و آن را شديدترين نوع امتحان برشمرده و در اين زمينه به تفاوت بصيرتها اشاره كرده و نمونههايى از اين نوع فتنهها كه امّتهاى پيشين؛ مانند بنىاسرائيل در داستان گوساله سامرى و ...بدان گرفتار آمدهاند، را يادآور مىشود و حكمت ابتلاء بندگان بدين نوع از فتنه را نيز بيان مىكند. مولف در ادامه با استفاده از آيات شريفه قرآن، توسل به پيامبر اكرم و اهل بيت طاهرينش را، از جمله مواردى مىداند كه در آن بصيرت بندگان به آزمايش گذارده شده و درجه بصيرت آنها سنجيده مىگردد. وى همچنين روش به سلامت خارج شدن از اين نوع فتنه را بيان مىدارد.
در فصل چهارم با عنوان«حقيقت و مراتب حجج» ابتدا به حقيقت شناخت حجتهاى الهى اشاره كرده و بدين نكته نيز اشاره مىكند كه منظومه حجج الهى عبارت است از، مجموعهاى كه به شكلى خاص و بر اساس اصول خاصى مرتب و بر اساس هندسه الهى منظم گرديده و داراى ويژگىهاى خاصى است. وى به عنوان نمونه به حجيت نواب خاص حضرت صاحب الزمان(ع) اشاره كرده و مىگويد كه حجيت اين نواب با حجيت فقها؛ يعنى نواب عام حضرت، هيچ گونه تنافى و تضادى ندارد و به عبارت بهتر اين دو نوع حجيت به هيچ وجه يكديگر را قطع نمىنمايند.
در ادامه مولف به دوام و ثبات حجيت فقها در عصر ظهور حضرت حجت(ع) اشاره كرده و در اين رابطه به آيه نَفر كه به حجيت قول فقها همعصر با رسول اكرم(ص) تصريح دارد، اشاره مىكند. وى با استفاده از اين مطلب به مسئوليتهاى مشخص سفراى حضرت در دوران غيبت صغرى و نيز نواب عام حضرت در دوران غيبت كبرى اشاره كرده كه هيچ كدام با مسئوليتهاى امام(ع) تنافى و برخوردى نداشتهاند و با اين سخن به شبهاتى كسانى كه با استناد به روايات فاقد سند روشن مىگويند، حضرت حجت به هنگام ظهور به كشتار عالمان و فقيهان دست مىزند، پاسخ مىگويد.
در فصل پنجم با عنوان«قواعد اصلى شناخت» از بديهيات عقلى به عنوان اولين قاعده در شناخت ياد كرده و در مراتب بعدى از ضروريات دين، سنتهاى انبياء الهى، فرمايشات و سيره فاطمه زهرا(س) و روش امامان معصوم(ع)، به عنوان ساير قواعد شناخت ياد مىكند. وى در ادامه به سخن درباره كسانى چون ابن ابىالعزاقر شلمغانى و احمد بن هلال عبرتائى كه با تخلف از اين قواعد و موازين به ادعاى نيابت خاصه و سفارت پرداختند، مىپردازد.
فصل ششم به «نيابت خاصه» اختصاص يافته و ضمن آن از اصحاب سرّ حضرات معصومين(ع) ياد كرده و اين نكته را يادآور مىشود كه صاحب سرّ بودن اين گونه افراد بدين معنا نيست كه آنان از بديهيات عقلى يا ضروريات دين و ساير قواعد اصلى شناخت، كه قبلا بدانها اشاره شد، دست كشيده باشند، چرا كه هيچ يك از علوم و اسرارى كه ايشان بدانها واقف بودهاند، هيچ گونه تصادم و تقاطعى با قواعد مذكور نداشته است. از اينرو به گفته مولف شايسته است كه ما هيچ گاه فريب عناوينى؛ چون: علوم باطن، اسرار، علم بلايا و منايا و... را نخورده و به قواعد اصلى شناخت بىاعتنا نگرديم. وى با استفاده از اين نكته مهم به ردّ دعاوى صوفيه و برخى از عرفا كه ظاهر و باطن شريعت مقدس را از يكديگر جدا مىدانند، پرداخته است.
از جمله نكاتى كه مولف در اين فصل بدان اشاره مىكند، امكان انحراف نائب خاص از وظيفه نيابت و سفارت است كه در اين خصوص به انحراف يكى از نواب خاص امام صادق(ع) به نام محمد بن ابى زينب مقلاص از وظيفه خود اشاره مىكند.
فصل هفتم به «حقيقت نيابت خاصه و سفارت» اختصاص يافته و به بيان دلائل انقطاع اين نوع از نيابت، پس از دوران غيبت صغرى و نيز حدود نيابت خاصه و همچنين كفر مدعى اين نوع از نيابت و سفارت پرداخته شده است.
در فصل هشتم به بيان «مفهوم غيبت، ميان افراط و تفريط» پرداخته شده و از حقيقت دو مفهوم غيبت و ظهور سخن به ميان آمده است.
فصل نهم به موضوع «توقيت و ظهور» اختصاص يافته و ضمن آن مولف با استفاده از روايات وارده از معصومان(ع)، به تكذيب كسانى پرداخته كه براى ظهور حضرت حجت(ع) وقت معين و حتمىاى را مشخص مىنمايند؛ در حالى كه علم به وقت ظهور تنها از آن خداست.
وضعيت كتاب
كتاب حاضر مشتمل بر پاورقىهايى به قلم مولف و فهرست منابع تحقيق و مطالب مىباشد.
منابع:
1- گفتگو با حجةالاسلام و المسلمين شيخ محمد سند، پژوهش و حوزه، بهار1380، ش5، ص78-97.
2- امام مهدى(عج) در آينه قلم، ج2، ص941.
3- متن كتاب.
پیوندها
مطالعه کتاب دعوی السفارة في الغیبة الکبری در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور