فائق المقال في الحدیث و الرجال
| نام کتاب | فائق المقال فی الحدیث و الرجال |
|---|---|
| نام های دیگر کتاب | |
| پدیدآورندگان | بصری، احمد بن عبدالرضا (نويسنده)
قیصری، غلامحسین (محقق) |
| زبان | عربی |
| کد کنگره | |
| موضوع | حدیث
حدیث - علم الدرایه حدیث - علم الرجال |
| ناشر | موسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر |
| مکان نشر | قم - ایران |
| سال نشر | 1380 هـ.ش یا 1422 هـ.ق |
| کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE36116AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
فائق المقال في الحديث و الرجال، اثر احمد بن عبدالرضا بصرى (متولد 1020 و زنده در 1086ق) است كه در آن، اصول و مباحث علم درايه و رجال را بهصورت مستند و علمى به زبان عربى معرفى كرده و بيش از هزار تن از رجال ثقه را بهصورت الفبايى شناسانده است.
مخاطبان اين اثر، عبارتند از علاقهمندان و متخصّصان و پژوهشگران علم رجال و حديث و درايه. كتاب حاضر به همت آقاى غلامحسين قيصريّهها تصحيح و از سوى انتشارات دارالحديث منتشر شده است.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه ناشر و مقدمه مصحّح و متن اصلى (شامل دو بخش: 1. درايه؛ 2. رجال) تشكيل شده است.
نويسنده محترم كوشيده است كه مطالب كتابش جامع و كامل باشد و در بخش اول (درايه) بيشتر از نظم موضوعى و در بخش دوم (رجال) بيشتر از نظم الفبايى براى بيان ساماندهى مطالبش بهره برده است.
نويسنده براى توليد اثر حاضر از منابع معتبر و متعددى (62 كتاب به زبان عربى) استفاده كرده است.
گزارش محتوا
برخى از مطالب جالب اثر حاضر كه نشانگر روش و محتواى آن است، به اين صورت است:
- در مقدمه بخش احياء التراث در مركز تحقيقات دارالحديث كه در تاريخ 12 تير 1380ش در قم نوشته شده، با اشاره به اهميت شناسايى و فهم روايات معصومين(ع) و پيروى از آن و اهتمام دانشمندان شيعه و سنى به علوم حديث، افزوده شده است: «... يكى از عالمان شيعه كه خداوند او را در زمينه تأليف در موضوع علم درايه و رجال موفق كرده، شيخ حافظ مهذبالدين احمد بن عبدالرضا بصرى ، از شاگردان محدّث بزرگ شيخ حرّ صاحب وسائل الشيعة است كه كتاب حاضر را فراهم آورده است [۱].
- در مقدمه مصحح كه آن را در 23 بهمن 1379ش نوشته، نويسنده و آثارش را بهصورت اختصار شناسانده و بعد تأكيد كرده است: «... كتاب حاضر يكى از مهمترين تأليفات نويسنده در دو علم درايه و رجال است كه نخست در چند فصل درباره درايه و مسائل مرتبط به آن سخن گفته و بعد بر اساس رجال كشّى و نجاشى و رجال شيخ طوسى و فهرست و خلاصة الأقوال، رجال ثقه را ذكر كرده و بعد از آن، مشهوران با كنيه و... را آورده است.
- نويسنده در اين اثر از كتاب جامع المقال في ما يتعلّق بأحوال الحديث و الرجال، تأليف شيخ فخرالدين طريحى، تأثير پذيرفته و از آن بسيار بهره برده است و به نظر مىرسد كه در زمان تأليف اين كتاب، كتاب طريحى در نزد نويسنده بوده چون طريحى در سال 1053ق، نگارش كتابش را به پايان برده و نويسنده اين كتاب، در سال 1085ق. سپس مصحح كتاب، نسخههاى خطى كتاب حاضر را معرفى كرده و روش تصحيح خودش را توضيح داده است [۲].
- گفتنى است كه نام مصحح كتاب بر روى جلد و صفحه شناسنامه و نيز در پايان مقدمه مصحح [۳] بهصورت «غلامحسين قيصريّهها» ثبت شده، ولى در مقدمه ناشر بهصورت «غلامحسين قيصرى» [۴] آمده است.
- علم درايه، علمى است كه در آن از متن حديث، كيفيّت تحمّلش، آداب و راههاى نقل آن (راههاى درست و نادرست) بحث مىشود.
- حديث، كلامى است كه قول يا فعل يا تقرير معصوم(ع) را حكايت مىكند و اطلاقش بر مطالبى كه از غير معصوم(ع) وارد شده، مجاز است [۵].
- صحابى بنا بر نظر صحيحتر عبارت است از: كسى كه با پيامبر(ص) مصاحبت كرده درحالىكه ايمان آورده و با ايمان از دنيا رفته است و راه شناختش عبارت است از تواتر، شهرت، استفاضه و خبر دادن افراد ثقه. شماره آنان محصور نيست. گفته شده كه پيامبر اكرم(ص) در حالى از دنيا رفت كه 114 هزار صحابى داشت.
- تابعى، كسى است كه صحابى را ادراك كرده، ولى پيامبر(ص) را نديده است. نجاشى پادشاه حبشه و سويد بن عطيّه و ابومسلم خولانى و ربيعة بن زراره و احنف بن قيس و... از جمله تابعيان شمرده شدهاند. اينان كسانى هستند كه زمان جاهليت و اسلام را ادراك كردند، ولى با پيامبر(ص) ديدارى نداشتند و گاه به آنها مُخَضرَمين هم گفته مىشود؛ يعنى كسانى كه محروم شدند و نتوانستند به شرف مصاحبت با پيامبر(ص) نايل شوند... [۶].
- بدان كه شيخ صدوق در موارد بسيارى، «محمّد بن يعقوب الكليني عن محمّد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان » را استعمال مىكند؛ پس ظاهرش آن است كه بر عكس پندار برخى، منظورش «محمّد بن اسماعيل بندقى نيشابورى» است؛ نه «محمّد بن اسماعيل بن بزيع» و نه «محمّد بن اسماعيل بن احمد بن بشير برمكى» و نه «محمّد بن اسماعيل بن ميمون زعفرانى». همچنين برخلاف پندار بعضى، آنجا كه شيخ صدوق «محمّد بن الحسن»، مىگويد، ظاهرش محمّد بن حسن صفّار است، نه ابن الوليد [۷].
وضعيت كتاب
براى اثر حاضر، در پايان كتاب، فهرست مطالب و فهارس فنى (روايات واردشده در متن و اصطلاحات) و فهرست منابع تحقيق فراهم شده است.
كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعات و استنادات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى آورده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.