شرح بر زاد المسافر صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی
نام کتاب | شرح بر زاد المسافر صدر الدین محمد بن ابراهیم شیرازی |
---|---|
نام های دیگر کتاب | زاد المسافر. شرح |
پدیدآورندگان | صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نويسنده)
آشتیانی، جلالالدین (شارح) |
زبان | فارسی
عربی |
کد کنگره | BBR 1095 /آ5 |
موضوع | صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، ۹۷۹ - ۱۰۵۰ق. زاد المسافر - نقد و تفسیر
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 معاد - متون قدیمی تا قرن 14 |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1381 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE1875AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى:
«رساله زاد المسافر»، صدر المتالهين كه متن شرح حاضر مىباشد، از تاليفات صدر المتالهين مىباشد كه در آن براى اثبات معاد جسمانى برهان اقامه مىكند. اثبات معاد جسمانى از بنيادىترين نظرات ملاصدرا مىباشد كه قبل از هيچ كس نتوانسته بود، اين مساله را مانند او مطرح كند. غالب حكما مساله معاد جسمانى را با اصول و ادله عقلى در تعارض مىدانستند، لذا گاه اين مساله را مورد انكار و گاه به صورت اجمالى و با استناد به آيات و روايات آن را پذيرفتهاند. (المظاهر الالهية 85).
ملاصدرا در آثار خود براى برهانى نمودن مساله معاد جسمانى سعى بليغ نموده و در غالب آثارش به اين مساله پرداخته است. او در جلد 8 و 9 مفصلترين اثر خود؛ يعنى الحكمة المتعالية (اسفار اربعه) را به مساله نفس و معاد اختصاص داده است. همچنين بخش قابل توجهى از ديگر آثار او همچون المبداء و المعاد، مفاتيح الغيب، الشواهد الربوبية، المظاهر الالهية، العرشية، و ... از آثارى كه مولف مستقلا در موضوع معاد جسمانى نگاشته است، رساله حاضر مىباشد.
ساختار و گزارش محتوا
اين رساله خيلى مختصر و در حد بيان روش مطالب نگاشته شده است. او در مقدمه اين رساله مىگويد: «أريد أن أذكر فى هذه الرسالة قولا وجيزا يشير إلى تحقيق القول فى مسألة المعاد الجسمانى الذى عجزت قوّة أفكار العلماء عن إثباته بالدليل العقلى، و كلّت أذهان الفضلاء عن الإيمان به إلّا عن طريق السمع النقلى، و غاية ما ذكروه فى تحقيق الأحوال المذكورة فى لسان الوحى و النبوّة من الصّور الأخرويّة أنّها متعلّقات بأجسام سماويّة أو أشباح مثالية فى مظاهر ماديّة، و هى غير موجودة فى الأعيان، بل هى فى الأذهان، أو أنّها تمثيلات مأوّلة تراد بها المعانى العقلية دون الصّور الجزئيّة الخارجيّة»(ص 17)
صدر المتالهين براى برهانى نمودن معاد جسمانى مقدماتى بيان مىكند كه قايل است، هر كس اين مقدمات را بپذيرد، بر ثبوت معاد جسمانى اذعان خواهد كرد. تعداد اين مقدمات در كتب ايشان متغير است. او در كتاب اسفار اين مقدمات را 11 مقدمه و در مبدا و معاد، عرشيه و شواهد الربوبيه 7 مقدمه و در مفاتيح الغيب 6 مقدمه بيان مىكند، ظاهرا بيشترين مقدمه را در اين كتاب بيان نموده كه 12 مقدمه مىباشد.
اين مقدمات عبارتند از:
1- حقيقت هر چيزى عبارت است، از وجود او نه ماهيتش.
2- تشخص هر چيز عين وجود آن است و اين دو حقيقتا يك چيز و به حسب عنوان مختلفند.
3- وجود حقيقتى است، ذو مراتب.
4- وجود قابل اشتداد و تضعف مىباشد، لذا هميشه در حال حركت از ضعف به سوى كمال بوده است.
5- حقيقت هر مركب صورت آن مى باشد و ماده نقشى در حقيقت آن ندارد.
6- هويت و تشخص هر انسانى به نفس او مىباشد، نه به بدنش.
7- قوه خيال موجودى است مجرد كه نه به بدن و اجزاء آن قايم مىباشد و نه به جهتى از جهات عالم.
8- صور خياليه از افعال نفس مىباشند و قيامشان به آن است نه اين كه در نفس حلول بكنند.
9- ديدن نه به انطباع بوده و نه به خروج شعاع و نه به اضافه اشراقيه، بلكه حقيقت ديدن اين است كه نفس صورى را همچون صور خارجى در عالم خودش اختراع مىكند.
10- مراتب عوالم هستى متعدد مىباشد؛ اما اصول اين عوالم منحصر است در سه عالم، عالم مادى كه پايينترين مرتبه عوالم مىباشد، عالم مثاليات كه عالم وسط است و عالم عقلى كه بالاترين مراتب عوالم مىباشد، از اين عوالم عالم ماده در حال كون و فساد بوده، ما بقى باقى و ثابت مىباشند.
11- از خصائص انسان اين است كه يك انسان مىتواند جامع هر سه عالم مذكور باشد.
12- علت مرگ چيزهايى نيست كه اطبا و حكما گفتهاند، بلكه علت اصلى موت استكمال و استقلال نفس است. نفس هر وقت به كمال نهايى خود رسيد، از بدن خلع نموده و به آخرت سفر مىكند. البته اين موت طبيعى است كه اختصاص به اوليا دارد؛ ولى غالب انسانها به موت اخترامى مىميرند.
مولف مبنا و اساس معاد جسمانى را اصول مذكوره مىداند و تفصيل آن را به كتب تفصيلى خود همچون اسفار ارجاع مىدهد. او قائل است با تدبر در اصول ياد شده، دانسته مىشود كه همين بدن عينا در روز قيامت محشور مىشود و مُعاد در قيامت (مجموع نفس و بدن) عينا همان شخص دنيوى است.
آقاى سيد جلالالدين آشتيانى كه از مدرسين و شارحين مكتب صدرالمتالهين به حساب مىآيد و عمر خود را در راه تبيين افكار و انظار ملاصدرا گذاشته و در اين زمينه تبحرى ويژه دارد، ابتدا مقدمات مورد بحث در اين رساله را با استناد به كتب تفصيلى ملاصدرا و شارحين مكتب صدرائى شرح كرده و در نهايت نظرات مخالفين را مورد نقد قرار مىدهد.
آقاى آشتيانى با جمع و بررسى آرا و نظرات حكما و متكلمين قبل از آخوند و حكماى متاخر و مقايسه تطبيقى آراء آنها با نظر آخوند، اثرى كامل و تطبيقى از نظرات مختلف را در موضوع معاد به منصه ظهور در آورده و به گفته خودش اثر او مفصلترين اثر در معاد مىباشد كه به مشرب صدرالمتألّهين و اهل عرفان، تحرير شده است. (ص 83)
از مهمترين آثارى كه مولف در تبيين معاد جسمانى بعد از صدر المتالهين مورد توجه قرار داده است، «رساله سبيل الرشاد فى اثبات المعاد»، آقا على مدرس زنوزى مىباشد. اين رساله از جمله تعليقات حكيم مؤسس آقاعلى مدرس قدسسره بر اسفار صدرالمتألهين قدسسره مىباشد كه توسط خود وى به صورت رساله مستقلى در آمده است. فارغ از اين رساله، وى شش رساله ديگر نيز از تعليقات خود بر اسفار سامان داده است. حكيم مؤسس آقاعلى مدرس (1307-1234ق) از قوىترين شارحان آراء صدرالمتألهين مىباشد. وى علاوه بر توضيح و تفسير استادانه آراء ملاصدرا، اهل تصرف در مبانى بوده است و در بسيارى از مسايل حكمت متعاليه به نتايج يا روش استدلال حكيم پرآوازه شيراز انتقاد كرده، اساسى نو در انداخته است. مشهورترين ابتكار آقا على مدرس، روش او در حل مسأله معاد جسمانى مىباشد كه در رساله مذكور تبيين شده است.
آقاى آشتيانى نظريه آقا على مدرس و برداشت خاص شيخ محمدحسين اصفهانى از نظر او را مورد بررسى قرار مىدهد و قائل است نظرى كه آقا على زنوزى ارايه نموده است، نظريهاى نوين در اين باب نمىباشد، بلكه قبل از او غياثالدين منصور دشتكى ، قريب به همان نحوى كه مرحوم مدرس، اين مسأله را تحرير نموده، مسأله معاد را توجيه نموده است؛ ولى از آن جايى كه غياثالدين حركت در جوهر و اشتداد در صور طبيعى جسمانى را منكر است، در مفسده تناسخ گرفتار شده است؛ اما آقا على حكيم به تبع ملاصدرا، به حركت در جوهر قائل است، لذا از اين مفسده فرار كرده است. او بعد از تبيين نظر مدرس زنوزى به تفصيل نظر او و قرائت شيخ محمدحسين اصفهانى را مورد نقد قرار مىدهد.
از مسائلى كه مولف در اين كتاب مورد بررسى قرار داده است، نظر مشائين در نفى عالم مثال و برزخ مىباشد. او ادله مشائين را مطرح و از آنها جواب مىدهد و با برهان عالم مثال را اثبات مىنمايد و در پايان بحث مىكند از اسماى الهى و دولت آنها و دوام و انقطاع عذاب الهى.
نسخه شناسى
الف. نسخ خطى:
زاد المسافر داراى نسخ متعدد خطى است كه در ذيل مىآيد:
1- نسخه كتابخانه ملى تهران (2 مج 1853) مربوط به سده 11ق.
2- نسخه كتابخانه آیتالله مرعشى نجفى قم (7 مج 4763) مربوط به سده 12ق.
3- نسخه كتابخانه اعظم قم به شماره 904 مربوط به 1286ق.
4- نسخه كتابخانه آیتالله گلپايگانى قم (6 مج 185) مربوط به 1290.
5- نسخه كتابخانه دانشگاه الهيات مشهد اين نسخه عكسى و بدون شماره بازيابى مىباشد.
ب. نسخ چاپى:
متن رساله و شرح آن چند بار به چاپ رسيده است كه مشخصات آن در ذيل مىآيد:
1- متن رساله زاد المسافر، اولين بار در مجله دانشكده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه مشهد، بهار 1351 - شماره 2 با تصحيح آقاى كاظم مديرشانهچى به چاپ رسيده است.
2- شرح آقاى آشتيانى توسط انتشارات اميركبير.
3- نسخه حاضر: اين نسخه در سال 1381ش توسط انتشارات بوستان كتاب قم در 600 صفحه همراه با اصلاحات و اضافات آقاى آشتيانى به چاپ رسيده است.