ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق
نام کتاب | ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق |
---|---|
نام های دیگر کتاب | المرشد |
پدیدآورندگان | عارف نو شاهی، رضا الله شاه (مقدمه نویس و مصحح)
قلانسی نسفی، عبدالله بن محمد (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 247/4 /ق8الف4 |
موضوع | احادیث اخلاقی - قرن 6ق.
احادیث اهل سنت - قرن 6ق. اخلاق اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 اخلاق عرفانی - متون قدیمی تا قرن 14 |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 500 هـ.ق |
کد اتوماسیون | 10958 |
معرفى اجمالى
«ارشاد در معرفت و وعظ و اخلاق»، اثر عبدالله بن محمد بن ابىبكر قلانسى نسفى (اوايل قرن ششم هجرى) است كه آن را دكتر عارف نوشاهى (متولد پاكستان، 1334ش)، تصحيح و با افزودن مقدمه و تعليقاتى عالمانه منتشر كرده است.
در اين اثر، مسائل اخلاق دينى و عرفانى با استفاده از آيات، روايات، سخنان مشايخ، اشعار و... بهصورت موعظهاى، توضيح داده شده است.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و مقدمه مؤلف و متن اصلى (شامل 32 فصل) تشكيل شده است.
زبان و ادبيات اين اثر، براى نسل امروز چندان رسا و شيوا نيست هرچند با قدرى دقت و زحمت مفهوم مىشود.
روش نويسنده در اين اثر، نقلى و موعظهاى است.
مصحح در مورد منابع مؤلف يادآور شده است: مؤلف، كتاب را به روش وعاظ نوشته است و از آيات قرآنى، احاديث قدسى، احاديث نبوى، اخبار انبيا و مشايخ، اشعار فارسى، تازى، شنيدهها و نوشتههايى از پدر و جدّ، استادان و معاصران استفاده كرده است. در بعضى موارد از كسى كه خبرى و اثرى را شنيده، نام مىبرد و در برخى موارد نام نمىبرد و فقط مىنويسد: «بهحكايت شنيدم از پيرى»، ولى آنچه از ميان منابع مكتوب - غير از كتب آسمانى - مورد استفاده مؤلف بوده است، بدين شرح است:
1. امثال، احتمالا تأليف محمد بن على حكيم ترمذى؛
2. تنبيه الغافلين، تأليف ابوالليث نصر بن محمد بن احمد سمرقندى، معروف به «امام الهدى»، فقيه حنفى (م: 373ق)؛
3. فروق، شايد كتاب الفروق و معنى الترادف، تأليف ابوعبد الله محمد بن على الحكيم الترمذى باشد؛
4. فقه الأكبر، تأليف ابوحنيفه؛
5. فوائد، تأليف خواجه امام ابواسحاق بشاغرى؛
6. لؤلئيات، تأليف ابوالمعين محمد بن مكحول بن الفضل النسفى؛
7. مصون، اين كتاب شناخته نشد؛
8. معانى اخبار، نوشته حكيم ترمذى؛ هرچند در فهرست آثار خواجه حكيم ترمذى چنين كتابى ديده نمىشود؛
9. نوادر الأصول، نوشته حكيم ترمذى؛ اگرچه مؤلف نامى از اين منبع نبرده است، اما مطابقت برخى احاديث و اخبار ارشاد با نوادر الأصول، تأييد مىكند كه مؤلف، اين كتاب را نيز در دست داشته است (ر.ك: مقدمه كتاب، ص شصت و شش-هفتاد). همچنين مصحح تأكيد كرده است كه: «آنچه در صفحات آتى عرضه مىشود، تحرير نسخه T است كه با نسخه P مقابله گرديده است. تفاوتهاى اين دو تحرير - خرد و كلان، حذف و اضافه - در پاورقىها ضبط شده است... (ر.ك: مقدمه كتاب، ص هشتاد و نه).
گزارش محتوا
هرچند درباره محتواى اين اثر سودمند، گفتنىها فراوان است، ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونههايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مىشود:
1. نويسنده در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معلوم نساخته، يادآور شده است: بعضى از دوستان و ياران از من درخواست كردند تا دانستههاى خود را در زمينه اخلاق و موعظه و عرفان - كه از پدرم خواجه امام ابوبكر بن محمد قلانسى (ره) و از استادان خويش (رض) آموختهام - براى آنان املا كنم تا بهرهمند شوند و مرا دعا كنند. بنده هرچند اهليت نداشتم، ولى اجابت كردم و از خداى تعالى توفيق اتمام و عصمت از خطا و زلت طلبيدم كه او بر آنچه خواهد، تواناست (ر.ك: مقدمه كتاب، ص1).
2. از جمله مطالب جالب نويسنده اين است: «ببايد دانستن كه علم، بامنفعت بود و بىمنفعت بود. دليل بر آن است كه رسول(ص) فرموده است: «اللهم ارزقني علما نافعا»؛ «فرمود: اى بار خدايا مرا روزى كن علم سودمند» و مطلق نگفت كه: «يا رب مرا علم بسيار ده». اگر علم، چيزى سودمند نبودى، معنى نداشتى كه گفت: «علم سودمند ده» و دليل ديگر آنكه فرمود: «نعوذ بالله من علم لا ينفع»؛ «فرمود: به خداى مىاندخسم از علم ناسودمند»» (متن كتاب، ص127). «مىاندخسم»؛ يعنى پناه مىبرم.
3. همانطوركه مصحح يادآور شده، مؤلف معمولا درباره موضوعات طرحشده، از ابراز نظر شخصى خوددارى كرده است و فقط در يك مورد، اختلاف نظر خود را اظهار داشته است: «آن كسان كه چنين پنداشتهاند كه شرط توكل آن است كه دست از كسب بازدارى، گفتهاند كه توكل به حق عيال و ستور و مهمان درست نيايد و اين سخن به نزد من درست نيست؛ چه، توكّل به همه جاىها فريضه است و لكن بايد كه به باطن، دل بر كسب بندى، نه آنكه دست از كسب بازدارى؛ چه خواجه حكيم - رحمه اللّه - چنين گفته است كه كسب، حصار توكل است؛ چون دست از كسب بازدارى، توكل، ويران شود و همين خواجه گفته است: اگر از اسباب به ظاهر دست بازدارى، ظاهرت هلاك شود و به باطن اگر بر كسب و اسباب چفسى [بچسبى]، باطنت هلاك شود. ميانه رفتن، آن بود كه دست به اسباب، اندرزده دارى و باطن از اسباب جدا دارى...» (ر.ك: مقدمه كتاب، ص سى و نه و متن كتاب، ص152-153).
4. نويسنده، يادآور شده است: «خواجه حكيم را - رحمه الله - پرسيدند كه مرد پيش دل خويش غمها بيند؛ به چه داند كه اين غمهاى دينى است يا دنيايى؟ گفت: غم دينى، روشنايى دارد و بىپژمانى و هرچند غم دينى بيش شود، بنده را زارى به درِ مولى عز و جل بيشتر شود و غم دين، با بَر بود و چون مدتى غم خورد، بَرِ وى پديد آيد؛ يعنى حال باطن وى بهتر شود و غم دنيايى تاريكى دارد و تنگى و پژمانى...» (همان، ص273). منظور از «به درِ مولى»، به درگاه اوست و «با بَر»؛ يعنى با فايده.
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست مطالب (مقدمه كتاب، ص نه-سيزده) و فهرست منابع (متن كتاب، ص381-388)، فهرستهاى فنى بسيار متعدد و جديد و جالب، شامل آيات، احاديث نبوى، احاديث قدسى و اخبار انبياى پيشين، اخبار، اقوال و مأثورات مشايخ و ضربالمثلهاى عربى، به زبان محلى، جملات احترامآميز و دعائيه، كلمات نفرين، اشعار عربى، فارسى، مثل و مثلوارههاى فارسى و ترجمه مثلهاى عربى، واژهها، تركيبات و افعال ناب فارسى و ساختهشده فارسى، واژهها و اصطلاحات معارف دينى، اخلاقى و مدنى، حكايتها، تمثيلها، كسان (و فرشتگان)، نسبتها، القاب، اديان، اقوام، نحلهها، مذاهب و طبقات اجتماعى، صنفى و عقيدتى، جاىها و كتابها (همان، ص321-380) نيز فراهم شده است.
كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعات را بهصورت پاورقى آورده؛ در بسيارى از موارد، اختلاف نسخههاى خطى بيان شده (همان، ص32، پاورقى 2 و...) و...
مصحح محترم، تصاويرى از وقفنامه و صفحات آغاز و انجام و اواسط نسخه خطى اثر حاضر را آورده است (ر.ك: مقدمه كتاب، صفحات بعد از ص هشتاد و نه و قبل از ص1 كه شماره صفحه ندارد و تعداد 8 صفحه است).
مصحح در تعليقاتش برخى از اعلام تاريخى را بهصورت مختصر شناسانده و همچنين توضيحاتى در مورد احاديث و اخبار نبوى، اشعار، اصطلاحات، اعلام جغرافيايى، اقوال مشايخ، لغات و... ارائه كرده است (ر.ك: متن كتاب، ص291-320).
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها