فلسفه علوم انسانی (بنیادهای نظری)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فلسفه علوم انسانی (بنیادهای نظری) ، اثر عبدالحسین خسروپناه دزفولی (متولد 1345ش)، استاد فلسفه و مدرس فقه نظام ولایی و سیاسی است. این کتاب، به بررسی مبانی نظری و بنیادهای فکری علوم انسانی می‌پردازد و هدف آن، ارائه رویکردی اسلامی در این حوزه با نقد مبانی سکولار است.

فلسفه علوم انسانی (بنیادهای نظری)
فلسفه علوم انسانی (بنیادهای نظری)
پدیدآورانخسروپناه، عبدالحسین (نويسنده)

شورای عالی آموزش و پرورش (سایر)

سازمان بسیج اساتید کشور ( سایر)
ناشرأکادیمیة فلسطین للعلوم الأمنیة
مکان نشرایران - قم
سال نشر1392ش
چاپ1
شابک978-600-93380-4-7
موضوععلوم انسانی (اسلام) - علوم انسانی - فلسفه - اسلام و علوم
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
8ف5خ 232 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه نگارش

هدف این تحقیق، عبارت است از: کشف آسیب‌های مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی، دین‌شناختی، ارزش‌شناختی و روش‌شناختی علوم انسانی اسلامی، جهت امکان دستیابی به تولید علوم انسانی اسلامی. لذا این تحقیق برای مراکز مختلفی، مفید و قابل استفاده است؛ از جمله وزارت آموزش‌وپرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، پژوهشگاه‌های علوم انسانی کشور، مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شوراهای اقماری آن، از جمله شورای تحول و ارتقای علوم انسانی و شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها[۱].

اهمیت کتاب

این کتاب، به دلایل زیر از اهمیت بالایی برخوردار است:

  1. پاسخگویی به یک نیاز اساسی: این اثر به نیاز مبرم کشور در حوزه مباحث نظری و بنیادی علوم انسانی از منظر اسلامی پاسخ می‌دهد و به‌عنوان یک تحقیق جامع در این زمینه معرفی شده است.
  2. تحول و تعالی علوم انسانی: کتاب با هدف تغییر و تحول در علوم انسانی بر اساس مبانی و اهداف الهی و متناسب‌سازی آن با حقیقت وجود انسان تألیف شده است. این امر، شامل استخراج مبانی از منابع اسلامی و نقد و بررسی رویکردهای غربی است.
  3. ارائه چارچوب فکری اسلامی: کتاب، تلاش می‌کند تا مبانی فلسفی علوم انسانی (شامل هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و روش‌شناسی) را از منابع اسلامی استخراج کرده و یک چارچوب نظری قوی را ارائه دهد که می‌تواند مبنایی برای تولید نظریه‌های جدید باشد.

ساختار

این کتاب، شامل یک مقدمه و پنج فصل اصلی است.

سبک نگارش

  1. پژوهشی و تحلیلی: متن کتاب رویکردی عمیقاً پژوهشی و تحلیلی دارد و به بررسی مبانی و نظریه‌های پیچیده فلسفی و علوم انسانی می‌پردازد.
  2. استناد و ارجاع دقیق: نویسنده برای پشتیبانی از مطالب خود از منابع متعدد بهره برده و ارجاعات دقیق (ارجاع به صفحات در داخل متن و پانویس‌ها) ارائه می‌دهد.
  3. مقایسه‌ای و انتقادی: کتاب به‌طور مداوم به مقایسه مبانی و رویکردهای اسلامی با رویکردهای سکولار و غربی می‌پردازد و آن‌ها را مورد نقد قرار می‌دهد.
  4. جامعیت موضوعی: با پوشش دادن ابعاد مختلف (هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، انسان‌شناسی، ارزش‌شناسی و روش‌شناسی)، سعی در ارائه یک دیدگاه جامع دارد.
  5. رسمی و آکادمیک: زبان و لحن کتاب رسمی و آکادمیک است و برای مخاطبان متخصص در حوزه فلسفه و علوم انسانی نگاشته شده است.

گزارش محتوا

فصل اول (چیستی علوم انسانی): این فصل، در ضمن چهار گفتار، به تعریف علوم انسانی می‌پردازد و ماهیت آن را از دیدگاه‌های مختلف فلسفی، عرفانی، دینی و طبیعی بررسی می‌کند. همچنین، تفاوت علوم انسانی با علوم طبیعی و چالش‌های علمی بودن علوم انسانی را مورد بحث قرار می‌دهد. نویسنده در این فصل، به روش‌شناسی علوم انسانی و تفاوت‌های آن با علوم تجربی و طبیعی اشاره می‌کند و ضرورت دستیابی به روش‌شناسی بومی را مطرح می‌سازد[۲].

فصل دوم (مبانی علوم انسانی سکولار): در این فصل، در ضمن شش گفتار، از مبانی هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی، دین‌شناختی، ارزش‌شناختی و روش‌شناختی بحث می‌کند و در ذیل موضوعات یادشده، مباحثی همچون: شکاکیت، نسبی‌گرایی و گونه‌های آن، عوامل گرایش به نسبی‌انگاری معرفتی و نقد آن‌ها، عقلانیت مدرن، چیستی اومانیسم، مؤلفه‌های اومانیسم و نقد آن، چیستی سکولاریسم و سکولاریزاسیون، رویکرد معرفت‌شناختی رابطه دین و دنیا، رویکرد کارکردگرایی رابطه دین و دنیا، چیستی اخلاق، فقه و عرفان، حسن و قبح افعال، استنتاج باید از هست، مطلق و نسبی بودن ارزش‌ها، دین و ارزش، روش‌شناسی علوم، پارادایم‌های روش‌شناختی علوم انسانی (مدرن و پسامدرن)، روش‌شناسی پوزیتیویستی، نقد پوزیتیویزم، روش‌شناسی نسبی‌گرای کوهن (روش‌شناسی کوهن و نقد نسبی‌گرایی او)، روش‌شناسی هرمنوتیکی و...، را مطرح می‌کند[۳].

فصل سوم (مبانی علوم انسانی اسلامی): این فصل، در ضمن شش گفتار، به مباحث زیر می‌پردازد:

  1. مبانی هستی‌شناختی اسلامی.
  2. مبانی معرفت‌شناختی اسلامی، شامل چهار مبنای رئالیسم معرفتی، ابزار معرفت، منابع شناخت و ارزش و معیار معرفت. در بحث منابع شناخت، منبع عقل و عرف بررسی می‌شود.
  3. مبنای انسان‌شناختی، شامل مباحثی همچون: پیشینه انسان‌شناسی، تعریف انسان‌شناسی و انواع آن (تجربی، شهودی، فلسفی و نقلی)، ویژگی‌های انسان‌شناسی اسلامی (جامعیت، اتقان و خطاناپذیری و توجه به مبدأ و معاد)، انسان اسلامی (فقر وجودی انسان، جنبه‌های وجودی انسان، فطرت ملکوتی، نیازهای انسانی، هدف آفرینش انسان، اختیار و آزادی انسان، مسئولیت و تربیت‌پذیری انسان، انسان و تنوع تکالیف، انسان اجتماعی در اسلام، کرامت انسانی و خلافت الهی)، تفاوت اومانیسم با انسان‌شناسی اسلامی).
  4. مبنای دین‌شناختی، شامل رویکردهای انتظار بشر از دین نزد متفکران اسلامی (مثل: دیدگاه انتظار حداقلی دین، نظریه انتظار حداکثری دین و دیدگاه اعتدالی انتظار بشر از دین)، قلمرو دین در عرصه‌های عقاید، فقه و حقوق و اخلاق، # مبنای ارزش‌شناختی، شامل مباحثی همچون: عقل نظری و عقل عملی، حسن و قبح ذاتی و عقلی، مطلق یا نسبی بودن گزاره‌های اخلاقی و...
  5. مبنای روش‌شناختی، شامل مباحثی همچون: روش‌شناسی تجربی نزد متفکران اسلامی (مثل: مطهری، سبحانی، جوادی، مصباح و صدر)، روش‌شناسی هرمنیوتیکی، روش‌شناسی حکمی – اجتهادی و...)[۴].

فصل چهارم (قلمرو اسلام در عرصه علوم انسانی): این فصل، در ضمن سه گفتار، به تبیین رابطه اسلام با جنبه‌های مختلف علوم انسانی، همچون: مسائل تجربی علوم انسانی، بنیادهای فکری علوم انسانی و ارزش‌های فردی و اجتماعی می‌پردازد[۵].

فصل پنجم (تأثیر مبانی بر نظریه‌های علوم انسانی): این فصل، در ضمن سه گفتار، نظریه‌های گوناگون در علوم انسانی، همچون: نظریه ساختاریابی کیدنز، نظریه انقلاب فوکو و نظریه رفتاری را مفصلا بررسی می‌کند[۶].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ص17
  2. ر.ک: متن کتاب، ص19-28
  3. ر.ک: همان، ص29-128
  4. ر.ک: همان، ص129-246
  5. ر.ک: همان، ص247-250
  6. ر.ک: همان، ص251-266

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها