تاریخ و رسانه
تاریخ و رسانه، اثر ویدا همراز و همکاران، جلد چهارم مجموعه مطالعات رسانه است که به بررسی میانرشتهای رابطه تاریخ و رسانه میپردازد و شامل مقالاتی در زمینههایی چون تاریخ تحلیلی رسانههای مدرن، فلسفه سینما، و نقش رسانه در مفاهیم زمان و مکان تاریخی است. این کتاب به کوشش سید حسن حسینی منتشر شده است.
| تاریخ و رسانه | |
|---|---|
| پدیدآوران | حسینی، حسن (نويسنده)
اخگری، محمد علی (نویسنده) اوحدی، مسعود ( نویسنده) برومند، صفورا ( نویسنده) تهامینژاد، محمد ( نویسنده) فهیمیفر، علیاصغر ( نویسنده) همراز، ویدا ( نویسنده) |
| ناشر | پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1391ش |
| چاپ | 1 |
| موضوع | رسانههای گروهی - مقالهها و خطابهها |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب پس از دیباچه ناشران، پیشگفتار سرویراستار و مقدمه ویراستار، شامل شش فصل اصلی است.
گزارش محتوا
دیباچه ناشران: ناشران (معاونت صدای جمهوری اسلامی ایران و پژوهشکده علومانسانی و مطالعات فرهنگی) توضیح دادهاند که این مجموعه در چهار حوزه «فلسفه رسانه»، «دین و رسانه»، «جامعهشناسی رسانه» و «تاریخ و رسانه» تدوین شده است[۱].
پیشگفتار سرویراستار: سرویراستار ضمن ابراز امیدواری برای تداوم این پژوهشها در موضوعات دیگر مانند «حقوق رسانه»، «فلسفه سینما» و «مطالعات رادیو»، تأکید میکند که این مجلد بر حوزههای «تاریخ و رسانه» متمرکز است[۲].
مقدمه ویراستار: ویراستار توضیح میدهد که این کتاب کوششی است برای توسعه میانرشتهای میان دو حوزه علمی «تاریخ» و «رسانه». تأکید ویراستار بر این است که مقالات حاضر به بررسی رابطهی میانرشتهای «تاریخ و رسانه» در دو سطح «علومانسانی» و «رسانههای گروهی» پرداختهاند[۳].
فصل اول: تاریخ تحلیلی رسانههای مدرن؛ این فصل که توسط دکتر محمد اخگری نگاشته شده، به بررسی تحولات رسانهها میپردازد که با دو تحول «انقلاب دیجیتال» و «دنیای شبکه» همراه بوده است. نخست، تاریخ پیدایش ماهوارهها و شبکههای ارتباطی بررسی میشود. آغاز پژوهشهای مربوط به ارتباطات ماهوارهای به سال ۱۹۴۵ (پیشنهاد آرتور. سی. کلارک) باز میگردد و سیر تاریخی توسعه ماهوارهها تا زمان پیدایش انواع ماهوارههای فعال (فرستنده و گیرنده) و غیرفعال (منعکسکننده امواج) موردتوجه قرار گرفته است. در ادامه، تاریخچه پیدایش شبکه جهانی اینترنت و مراحل مهم توسعه آن بهصورت تحلیلی شرح داده شده است. سپس به انقلاب دیجیتال و تحولات تازه در رسانههای الکترونیک و بررسی تلفن همراه و شبکه و استفاده رسانهها از بستر وب میپردازد.[۴].
فصل دوم: مروری تاریخی بر سینمای فلسفی و فلسفه سینما؛ دکتر مسعود اوحدی در سه بخش، موضوع «فلسفه سینما» را از آغاز قرن بیستم میلادی تا دوران معاصر دنبال میکند. اولین اندیشههای فلسفی درباره سینما در اروپا شکل گرفت و با ورود تکنولوژی دیجیتال، مفاهیم زیباییشناختی سینما دچار تحول شدند. این فصل ابتدا به معرفی مهمترین صاحبنظران در حوزه فلسفه سینما (مانند رودولف آرنهایم، زیگفرید کراکوئر و آندره بازن) میپردازد. در ادامه، به بررسی بخشهای مهم فلسفه فیلم پرداخته شده که شامل موضوعاتی چون فلسفه فیلم و فلسفه سینما، تئوری فیلم، دوگانگی، ماهیت و واقعیت، و نقش شخصیتها و صدا در سینمای ناطق است[۵].
در بخش نخست به بحث فیلم فلسفی یا فلسفهی فیلم و تفاوت آنها و مستقل شدن فلسفه فیلم به عنوان یک زیررشته میپردازد. طبیعت و ماهیت فیلم، فیلم و آفرینندگان آن (فیلم و تالیف)، درگیری عاطفی، روایت فیلمی، فیلم وجامعه، فیلم بهعنوان فلسفه. [۶].
بخش دوم به مضامین و موضوعها در سینمای فلسفی اشاره دارد؛ معنای زندگی، بود و نمود (واقعیت و مجاز)، فلسفه علم، ذهن/تن، هویت شخصی، اراده آزاد و جبر باوری، اخلاق، شبیهسازی، اخلاق ژورنالیستی (مانند مستندهایی درباره شبکههای خبری و شرکتهای رسانهای امروز)، اخلاق تجارت و کسبوکار، مجازات اعدام، اخلاق محیطزیست، نژادپرستی، نسلکشی، جنگ، اسلحه و خشونت، مالکیت اشتراکی، کمونیستی و تمامیتخواهی، زیباییشناسی، مذهب و فلسفهی مذهب (مسئله شر از نظرگاه فلسفی)، ایمان و معجزه، طلب مغفرت، اعتقادات بومی، مسیحیت، هندوئیسم، بودائیسم، اسلام و مذهب و سکولاریسم، از مضامین مهم سینمای فلسفی هستند[۷].
بخش سوم این فصل نیمنگاهی به سینمای ایران و فلسفه دارد و مروری بر گرایشهای فلسفی فیلمها و فیلمهای فلسفی و فلسفه نما خواهد کرد از جمله گرایشهای فلسفی به ردپای هستیگرایی (فیلمهای قیصری مسعود کیمیایی) اشاره دارد. نویسنده تحلیلی گذرا به سینمای معناگرا (مانند از کرخه تا راین، خیلی دور خیلی نزدیک، فیلمهای دفاع مقدس و مذهبی)، تمها و گرایشهای فلسفی-مذهبی با محوریت متافیزیک پیرامون فرشته، جن و مانند آنها، شخصیت و تحول شخصیت (مانند مریم مقدس و ملک سلیمان)، حیات پس از مرگ و مرگباوری (بایکوت، دستفروش، مسافران)، تفکر مدرن اسلامی-ایرانی درباره زندگی و مرگ (طعم گیلاس، بوی کافور، عطر یاس)، زندگی مبلغان مذهبی (زیر نور ماه، مارمولک)، تجربه معنوی (خیلی دور خیلی نزدیک، تولد یک پروانه) دارد. [۸].
فصل سوم: رسانه و مفهوم زمان و مکان تاریخی؛ این فصل که توسط دکتر صفورا برومند نوشته شده است به بررسی رابطه رسانه با مفاهیم زمان و مکان در بستر تاریخی میپردازد. ابتدا مفهوم «تاریخ و روایت» تشریح میشود و نقش رسانه بهعنوان ابزار انتقال پیامهای تاریخی موردتأکید قرار میگیرد و فرایند برقراری ارتباط و نقش «نشانهها» در انتقال پیام را بررسی میکند.
نویسنده مروری بر انواع رسانهها (چاپی، الکترونیک و دیجیتال) دارد.
در این بخش، به ماهیت مکان و زمان و پیوستگی آنها از دیدگاه فلاسفه مانند افلاطون، فلوطین و اگوستین و متفکران معاصر مانند دکارت، کانت، نیوتن، انیشتین، هایدگر و... اشاره شده و نقش رسانه جدید در بازنمایی زمان و مکان تاریخی بررسی میشود.
وی بیان میدارد که وضوح، توانایی در خلق تصاویر، توصیف زنده، نمایشگونگی، گریز به تخیل، خلاقیت، قابلیت دسترسی، ایجاد شکل منسجم از نکتهای نامتجانس (شخصیتها، رخدادها و مکانهای تاریخی ورای دریافت و تجربهی امروزین مخاطب) و سرگرمکننده بودن، از شاخصهای نگارش یا روایت تاریخ به شمار میرود.
بررسیها نشان میدهند که رسانههای جدید مانند سینما، تلویزیون، رادیو، لوحهای فشرده و اینترنت، با بهرهگیری از ویژگیهای خاص خود، توانایی ایجاد «زمان و مکان تخیلی» و تأثیرگذاری بر درک مخاطب از زمان و مکان تاریخی را دارند[۹].
فصل چهارم: تاریخ و سینمای مستند؛ محمد تهامینژاد در این فصل به تحلیل سینمای مستند و ارتباط آن با تاریخنگاری میپردازد. سینمای مستند یک حوزه مطالعاتی گسترده است که از زمان تولد سینما با تاریخ پیوند خورده و پژوهشگران همواره به بررسی پرسشهایی در مورد جایگاه تاریخی و مستند بودن آن پرداختهاند. در این مقاله به لزوم بررسی تاریخنگاری سینمایی در بستر جامعهشناسی و فرهنگ اشاره میشود.�نویسنده چند طرح پژوهش و مستند سینمایی را مطرح و شرایط و نشانههای لازم را بررسی میکند از جمله، پژوهش سینمایی دربارهی ایجاد شرایط گفتگو بین زمان حال با وضعیت روانی اصفهان قرن ششم هجری در حمله مغول که بافت جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی آن را بررسی میکند. در ادامه به بحث ایران در گفتمان کهنه و نو اشاره دارد و سه فیلم درباره ایران که در دوره پهلوی اول، گرفته شده است را تحلیل میکند.
فیلم مستند بهترین مجسمه دنیا (درباره دریاقلی سورانی)، گفتگوی تاریخی فیلم گاو، سفر سنگ، حاجی واشنگتن نیز در این فصل تحلیل میشوند[۱۰].
فصل پنجم: نسبت تاریخ با سینما در مرور مقایسهای بر سینمای مذهبی جهانی و ایران؛ علیاصغر فهیمیفر این مقاله، سینمای تاریخی و پیوند سینما و تلویزیون با تاریخ و تولید انبوه آثار تاریخی را موردمطالعه قرار میدهد.
وی به اهداف تولید فیلمهای تاریخی (نیاز انسان به دانستن گذشته و تداوم فرهنگی و الهامبخشی از آن) اشاره داشته و مسائلی که در مطالعه نسبت سینما و تاریخ مطرح است گوشزد میکند(مانند: تاریخ تولید فیلمهای تاریخی، فراز و فرودها، خدمات متقابل تاریخ و سینما از رهگذر تولید فیلمهای تاریخی، اهداف نهادهای مذهبی و سیاسی مانند کلیسا و دولت در حمایت از فیلمهای تاریخی، تاثیرات اجتماعی فیلمهای تاریخی و دهها مساله دیگر).
وی معتقد است که انقلاب اسلامی نتواسته است به جمعبندی واحدی از گذشته تاریخ خود دست یابد و نسبت متقابل تاریخ ملی با تاریخ مذهبی در ایران پس از انقلاب اسلامی، هنوز مقولهای است که نیاز به تبیین دقیقتری دارد و مادامی که ابعاد این نسبت روشن نشود، ما در نگاه به گذشته تاریخی خود دچار تعارض خواهیم بود. [۱۱].
در ادامه دستهبندی فیلمهای تاریخی را و اهداف ساخت آن را برمیشمرد (حماسی-سیاسی و مذهبی). در این رابطه اقدام به تعریف تاریخ از دید تاریخنگاران و فلاسفه و آغاز تاریخ هر رویداد، قوم و کشور و تعریف آن بر اساس پارادیمهای دینی و سکولار میکند. [۱۲].
سپس مروری دارد بر پیوند تاریخ با سینما در بدو تولد و تاریخچه آن تا پایان دهه دوم قرن بیستم (با اشاره به فیلم خرقه، اسپارتاکوس، آخرین وسوسه مسیح، ده فرمان)، سینمای وسترن بهعنوان اسطورههای تاریخ امریکا، سینمای تاریخی در بلوک شرق (پس از انقلاب اکتبر 1917م)، چین، ژاپن، هند و شمال اروپا (سوئد) و علل گرایش تولیدکنندگان به سینمای تاریخی به مضامین اسطورهای، حماسی و سیاسی و موضوعات مذهبی و تاریخ مذهب و ضدمذهبی با مضامین مذهبی، تقسیمات سینمای مذهبی غرب�و ساختار فیلمهای تاریخی پروتستانی. [۱۳]
نویسنده سپس تعریف تاریخ در تفکر ایرانی را مطرح و (با اشاره به شاهنامه و شعر عرفانی سنایی، عطار و مولوی) مینویسد: در چند برههی تاریخی، ایرانیان با بازبینی گذشته تاریخی خود، هویت خود را بازتولید کردند. [۱۴].
فصل ششم: تاریخ رادیو در ایران – ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۷؛ ویدا همراز در این مقاله میکوشد تاریخ بر پایه اسناد، منابع مکتوب و نیز روایت برخی شاهدان نه فقط تاریخ رادیو را در سالهای 1357 تا 1387 بازخوانی نموده و به این بهانه، بخشی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران معاصر را مورد بحثوبررسی قرار دهد.
ضرورت بازخوانی تاریخ رادیو، رادیو و انقلاب اسلامی، دوران انتقال، تلاش برای یافتن هویت جدید، دوران توسعه، تلاش برای حفظ مخاطب (تاسیس گروههای مختلف مانند کودکونوجوان، قرآن، جبهه و جنگ، خانواده، رادیو فرهنگ، رادیو ورزش، رادیو پیام، تهران و...)، اثربخشی، ارتقا کیفیت، برنامههای برونمرزی و پرداختن به برنامههای استراتژیک کشور از مواردی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است[۱۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.