نیما و نظریه ادبی

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

نیما و نظریه ادبی تألیف منصور ثروت، نیما افزون بر آنکه می‌سرود، بنا به ضرورت معرفی نوع شعر خویش و اثبات حقانیت روش ویژه و نوگرایی شگفت‌انگیزش، ناچار بود در ماهیت کار نوظهور و درستی این تصمیم نیز بنویسد.

نیما و نظریه ادبی
نیما و نظریه ادبی
پدیدآورانثروت، منصور (نویسنده)
ناشرعلمی
مکان نشرتهران
سال نشر1397
چاپيکم
شابک0ـ326ـ404ـ964ـ978
موضوعن‍ي‍م‍ا ي‍وش‍ي‍ج‌، ‏?1274 - ‏1338.?، ‏?مستعار? -- نقد و تفسير شعر فارسی - قرن 14 - تاريخ و نقد
کد کنگره
‏9ن4ث / 8284 PIR

ساختار

کتاب در چهار فصل تدوین شده است.

گزارش کتاب

نیما افزون بر آنکه می‌سرود، بنا به ضرورت معرفی نوع شعر خویش و اثبات حقانیت روش ویژه و نوگرایی شگفت‌انگیزش، ناچار بود در ماهیت کار نوظهور و درستی این تصمیم نیز بنویسد. توضیح و تبیین اندیشه‌های ادبی وی باعث شد تا آخر عمر نه‌تنها در محور شعر و برداشتش از آن قلم بزند، بلکه آن نوشته‌ها از حوزۀ محدود شعر نو خارج شد و حیطۀ گسترده‌تری را همچون زیبایی‌شناسی هنر، فلسفۀ شعر و ادب، نقد رمان و نمایش و موسیقی را دربرگرفت و در مجموع چیزی شبیه نظریۀ ادبی را پدید آورد. اثبات چنین ادعایی منوط به مطالعه، طبقه‌بندی و اظهار حکم از مجموعۀ نامه‌ها و مقاله‌ها و سایر نوشته‌های نیما است.

نیما خود متوجه اهمیت نوشته‌هایش بود؛ چنان‌که با فروتنی کامل تقاضا می‌کند کسی آن یادداشت‌ها را سامان ببخشد. می‌نویسد: «خواهش می‌کنم این نامه‌ها را جمع کنید. هرچند مکرر است و عبارات بیجا و حشو و زوائد دارند و باید اصلاح شود، اما یادداشت‌هایی است. اگر عمری نباشد برای نوشتن آن مقدمۀ حسابی دربارۀ شعر من، اقلاً اینها چیزهایی است».

در فصل اول این کتاب با عنوان «کلیات» به زندگی‌نامه، خانواده، آثار و شخصیت ذاتی نیما پرداخته شده است. در بعد شخصیت ذاتی نیما وجه انسانی، علمی، سیاست و حالات خاص او بررسی شده است. مهم‌ترین ویژگی شخصیتی نیما، مردم‌دوستی اوست. این انسان‌دوستی شگفت‌انگیز که از آغاز تا پایان عمر با وی همراه بود، نشان از بینش ژرف اجتماعی شاعر دارد که در تمام نوشته‌های نثر و شعر وی جلوه‌گر است. اجتماعی‌بودن و به فکر هم‌نوعان و به‌ویژه ستم‌دیدگان بودن نزد نیما همچون علم‌الیقینی در نزد عارفان بزرگ است.

نکتۀ مهم در کار نیما آن است که از حیث دید شاعرانه، محتوای شعر، احساس مسئولیت در مقابل جامعه و دگرگونی در نیازهای اجتماعی چشم‌های شاعران را باز کرد. او مرگ شعر درباری، بازی‌های کلامی شاعرانه را اعلام کرد و فاتحۀ شاعری به عنوان شغل را برخواند. وی زنجیرهایی که به پای فکر و بیان و آزادی اندیشۀ شاعر بسته بود را پاره کرد و به او اجازه داد تا جهان را یک‌بار دیگر از زاویۀ متفاوت همان‌طور که می‌بیند در قالب شعر بیاورد و از وصف‌های کلیشه‌ای حذر کند. او شعر را از آسمان به زمین آورد و اجازه داد هر کسی متناسب با سلیقل خویش عاشق شود و کلیشه‌های عاشق و معشوق سنتی را درهم بشکند. او به شاعران یاد داد که بدهکار کسی نیستند.

فصل دوم ابتدا اهمیت کار نیما را تبیین کرده و سپس دربارۀ نظریه ادبی و سیر تاریخی نظریه‌پردازی و طبقه‌بندی موضوعی نظریه‌پردازی سخن گفته است.

نظریۀ ادبی نیما در فصل سوم تبیین شده است. نخستین بحث در این فصل آن است که آیا می‌توان نیما را نظریه‌پرداز دانست یا باید او را در همان حدود عمل منتقدان ادبی تلقی کرد؟ نیما را می‌توان نظریه‌پرداز دانست؛ زیرا روش خویش را با اتکای معلومات دوهزار و پانصد سال در این حوزه، موافق روزگار خویش و متناسب با جامعۀ ایرانی اظهار کرد. دیگر آنکه استدلال‌های او در توجیه درهم‌شکستن سنت دیرین شعر فارسی و جایگزین‌شدن سنتی نوین کاملاً پذیرفتنی و معقول است. بنابراین از این دیدگاه نیز می‌توان او را نظریه‌پرداز دانست. نکتۀ آخر اینکه نیما در سیر نظریه‌ها و نقدهای گذشته به جرح و تعدیل می‌پردازد. وی متناسب با کار خویش دست به ابتکار می‌زند. از آرای او برمی‌آید که وی به ساختار شکلی شعر اهمیت می‌دهد؛ ولی شعر خوب را تنها محدود بدان نمی‌کند، بلکه محتوای ارزشمند نیز برای وی دارای اهمیت است. بنابراین می‌توان نیما را نخستین نظریه‌پرداز شعر معاصر ایران دانست.

در این فصل بعد از آنکه دربارۀ بافت درونی شعر کلاسیک و رابطۀ نیما با شعر قدیم مطالبی بیان شده، به نظریه‌های ادبی نیما از قبیل تعریف شعر، شاعر کیست، وزن و موسیقی، قافیه، واژگان و..... پرداخته شده است.

فصل پایانی کتاب نیز با عنوان افزوده‌ها دربرگیرندۀ تعدادی اشعار از نیما است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها