فلسفه حقوق
| فلسفه حقوق | |
|---|---|
| پدیدآوران | تبيت، مارک (نويسنده)
رضایی خاوری، حسن (مترجم) دانشگاه علوم اسلامی رضوی. گروه پژوهشی ترجمه (مترجم) |
| ناشر | دانشگاه علوم اسلامی رضوی |
| مکان نشر | ایران - مشهد مقدس |
| سال نشر | 1386ش |
| چاپ | 2 |
| شابک | 964-7673-38-9 |
| موضوع | حقوق - فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ت2ف8 230 K |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
فلسفه حقوق، نوشته مارک تیبیت (معاصر) استاد بخش فلسفه در دانشگاه ردینگ، با ترجمه حسن رضایی خاوری است. این کتاب، مقدمهای بر فلسفه حقوق است که موضوعات اصلی نظریه حقوق طبیعی، پوزیتیویسم حقوقی، عدالت، حقوق و تکالیف، آزادی و مسئولیت کیفری را مورد بررسی قرار میدهد.
انگیزه نگارش
مؤلف با نگارش این کتاب، قصد داشته است تا "با بیانی روشن و ساختاری استوار نشان دهد که چگونه موضوعات فلسفی درباره ماهیت حقوق و برخی از مفاهیم پایهای آن مطرح میشود [۱].
اهمیت کتاب
- جامعیت و عمق در عین ایجاز: این کتاب اگرچه یک "کتاب مقدمهای" برای دانشجویان است، اما "تحلیل مفاهیم کلیدی و عمدهای" را ارائه میدهد و "سخنی روشنگر و عمیقتر از یک مقدمه محض" دارد؛ بهگونهای که مسائل بنیادین فلسفه حقوق مانند "چیستی قانون، الزام و اعتبار حقوقی، مسؤولیت و جرم" را بررسی میکند.
- پوشش دیدگاههای کلیدی: این اثر، "دیدگاههای گوناگون معاصر" و همچنین "اندیشمندان کلاسیک مانند هیوم، بنتام، میل و آستین" و "متفکران معاصر مانند هارت، راولز و دورکین" را در چارچوب نظریه حقوقی پوشش میدهد.
- ترویج تفکر انتقادی: کتاب با طرح "پرسشهایی برای مطالعه بیشتر" و "منابعی برای مطالعه بیشتر" در پایان هر فصل، دانشجویان را به "تفکر و عمق بخشیدن به برداشتهای خود" تشویق میکند.
ساختار
کتاب به سه بخش اصلی تقسیم شده است که هر بخش شامل چندین فصل میباشد.
سبک نگارش
- روشن و مستدل: نگارش کتاب با "بیانی روشن" همراه است و مفاهیم پیچیده را بهصورت شفاف و مستدل توضیح میدهد.
- ساختارمند و منسجم: کتاب دارای "ساختاری استوار" است و مطالب بهصورت منطقی و پیوسته ارائه میشوند.
- پوشش طیف وسیعی از دیدگاهها: نویسنده دیدگاههای مختلف، چه کلاسیک و چه معاصر، را در کنار هم مطرح میکند تا خواننده با تنوع نظریات آشنا شود.
- پرسشمحور: در پایان هر فصل، "پرسشهایی" برای "مطالعه بیشتر" آورده شده است که به دانشجویان کمک میکند تا بر روی مفاهیم اصلی تمرکز کرده و درک خود را تعمیق بخشند.
- تمرکز بر مباحث اساسی: نویسنده عمدتاً بر "حوزههای اصلی" فلسفه حقوق تمرکز دارد و از پرداختن به مباحث فرعیتر مانند "تحلیل اقتصادی حقوق" بهعنوان یک "موضوع فرعی" خودداری میکند.
گزارش محتوا
بخش اول (مقدمهای بر فلسفه حقوق): این بخش، به چهار فصل تقسیم میشود و به مفاهیم بنیادی فلسفه حقوق میپردازد. فصل اول (چیستی قانون): به تفسیرهای سنتی از قانون پرداخته و سؤالات اساسی درباره ماهیت قانون و اعتبار آن را مطرح میکند. همچنین، به رابطه پیچیده بین حقوق و اخلاق، مفهوم عدالت و برابری و روح قانون میپردازد. این فصل، بحث گستردهای در مورد دیدگاه حقوق طبیعی و پوزیتیویسم حقوقی ارائه میدهد و ریشههای تاریخی هر دو دیدگاه را از متفکرانی مانند آکویناس و سیسرون تا بنتام و آستین دنبال میکند[۲].
فصل دوم (حقوق در دوران نو): به ظهور رویکردهای جدید در فلسفه حقوق، بهویژه پوزیتیویسم حقوقی، اختصاص دارد. این فصل، به تأثیر عمیق اندیشه دیوید هیوم بر تفکیک «است» و «باید» و همچنین نقد حقوق طبیعی سنتی میپردازد. نظریه فرمان آستین، که مفهوم قانون را بهعنوان فرمان حاکمیت تعریف میکند، نیز در این فصل بهتفصیل توضیح داده میشود[۳].
فصل سوم (اثباتگرایی نو و انتقادات وارد بر آن): به بررسی اثباتگرایی جدید، بهخصوص "نظریه حقوق ناب" هانس کلسن و انتقادات مختلف وارد بر آن میپردازد. این فصل، همچنین به "مفهوم حقوق" از دیدگاه اچ. ال. ای. هارت، بهویژه نقد او بر نظریه فرمان آستین و تمایز کلیدی او بین "قواعد اولیه" و "ثانویه" در نظام حقوقی میپردازد. دیدگاههای ال. ال. فولر در مورد "اخلاق درونی قانون" و نقد او بر شکگرایی حقوقی نیز در این فصل مورد بررسی قرار میگیرد[۴].
فصل چهارم (دیدگاههای حقوقی معاصر): به بررسی رویکردهای معاصر در فلسفه حقوق، با تمرکز بر نظریه رولند دورکین، میپردازد. این فصل، نقد دورکین بر پوزیتیویسم هارت و تأکید او بر اهمیت "اصول" و "سیاستها" در "استدلال قضایی" را تشریح میکند. مفهوم "دعاوی دشوار" (hard cases) و نقش "قاضی هرکول" (Hercules judge) در یافتن "پاسخ صحیح" در چنین مواردی نیز بهتفصیل توضیح داده میشود. همچنین، این فصل به "نظریه تفسیری" دورکین از حقوق میپردازد که قضاوت را نه فقط بر اساس قواعد، بلکه با در نظر گرفتن اصول اخلاقی و سیاسی ممکن میداند[۵].
بخش دوم (حوزه تأثیر حقوق): این بخش، شامل سه فصل است که به جنبههای عملی و تأثیرات اجتماعی حقوق میپردازد. فصل پنجم (اعتبار و الزام): به بحث درباره لزوم "اطاعت از قانون" و رابطه آن با اخلاق میپردازد. این فصل، بهتفصیل "نظریه قرارداد اجتماعی" را از دیدگاه متفکرانی چون هابز، لاک و روسو بررسی میکند. همچنین، "نظریه عدالت جان رالز"، بهویژه "وضعیت اولیه" و "نافرمانی مدنی" مورد تحلیل قرار میگیرد که نشان میدهد چگونه افراد میتوانند در برابر قوانین ناعادلانه مقاومت کنند[۶].
فصل ششم (حقوق قانونی و اخلاقی): به بررسی تفاوتها و ارتباطات میان حقوق قانونی (قانونی که وضع شده است) و حقوق اخلاقی (حقوقی که بر مبنای اخلاق توجیه میشوند) میپردازد. این فصل، دیدگاههای "هافلد" در مورد تحلیل حقوق و مفاهیم "حق"، "تکلیف"، "امتیاز" و "مصونیت" را شرح میدهد. همچنین، "حملات بنتام به حقوق طبیعی" و "دیدگاههای سودگرایی" جان استوارت میل در این فصل مطرح میشوند. این بخش، به بحث درباره "حق مطلق" و دیدگاه دورکین در زمینه حقوق میپردازد و تأکید میکند که حقوق نهتنها شامل قواعد، بلکه شامل اصول اخلاقی نیز هست[۷].
فصل هفتم (آزادی، زندگی خصوصی و تساهل): به بررسی مفاهیم بنیادین "آزادی"، "زندگی خصوصی" و "تساهل" در چارچوب فلسفه حقوق و اخلاق میپردازد. این فصل، به تحلیل "گزارش کمیته ولفندن" در سال ۱۹۵۷ میپردازد که در آن بحث بر سر "جرمانگاری رفتارهای خصوصی" مطرح شد. همچنین، "اصل ضرر" جان استوارت میل، که آزادی فردی را تا جایی که به دیگران آسیب نرساند مجاز میداند، بهتفصیل بررسی میشود. این فصل، "نقد لرد دیولین" بر "گزارش ولفندن" و دیدگاه او مبنی بر "ضرورت حفظ انسجام اخلاقی جامعه از طریق قانون" را نیز شامل میشود. پاسخ هارت و دورکین به دیدگاه دیولین، که بر اهمیت "حمایت از آزادیهای فردی" و "تفکیک حقوق از اخلاق" تأکید میکنند، نیز بهتفصیل تشریح شده است[۸].
بخش سوم (مسئولیت کیفری و مجازات): این بخش، شامل سه فصل است که به مباحث فلسفی در مورد جرم، مسئولیت و توجیه مجازاتها میپردازد. فصل هشتم (مسؤولیت و جرم): به تحلیل دقیق مفاهیم "مسئولیت" و "جرم" میپردازد. این فصل، عناصر تشکیلدهنده جرم مانند "عنصر روانی" و "عنصر مادی" را بررسی میکند و به تفاوتهای میان "مسئولیت اخلاقی" و "مسئولیت قانونی" میپردازد[۹].
فصل نهم (جنون و کاهش مسئولیت): به بررسی "مسائل مربوط به جنون و تأثیر آن بر کاهش مسئولیت کیفری" میپردازد. این فصل، مباحث فلسفی و حقوقی مرتبط با وضعیت ذهنی فرد در زمان ارتکاب جرم را مورد تحلیل قرار میدهد[۱۰].
فصل دهم (دیدگاهها درباره مجازات): به "توجیه فلسفی مجازاتها" اختصاص دارد. این فصل، "نظریات مختلف مجازات"، شامل: "مجازات متقابل"، "بازدارندگی" و "اصلاح و تربیت" را مورد بررسی قرار میدهد و به "مسائل مربوط به قانون قصاص" و "اعتبار امتیازات جزایی" میپردازد[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.