جمع و تدوین قرآن کریم
جمع و تدوین قرآن کریم: رویکرد اعتقادی, نوشته سید علی شهرستانی(متولد 1337ش) که مسئله جمع و تدوین قرآن کریم را از یک منظر اعتقادی بررسی میکند و با نقد دیدگاههای رایج مکتب خلفا و شبهههای خاورشناسان، ارتباط عمیق این موضوعمحوری را با مسئله ولایت و امامت اهلبیت(ع) اثبات نموده تا دیدگاه صحیح و کامل در این باره را ارائه دهد. این پژوهش در جهت دفاع از میراث قرآن و نفی هرگونه تحریف یا نقص در آن نگاشته شده است.
| جمع و تدوین قرآن کریم | |
|---|---|
| پدیدآوران | شهرستانی، علی (نويسنده) حسینی، هادی (مترجم) |
| عنوانهای دیگر | رویکرد اعتقادی |
| ناشر | دليل ما |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1396ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-600-442-046-4 |
| موضوع | قرآن - جمع و گردآوری - قرآن - تاریخ |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 2 |
| کد کنگره | /ش9ج8 72/4 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
نویسنده چون روایاتی در میان اهلسنت را میبیند که تصویری نادرست و منفی پیرامون جمع و تدوین قرآن در مکتب خلفا ترسیم کرده است، میخواهد با نقد و اصلاح تلاشهای ناکام در بیان تحریفنشدن قرآن، پاسخی درست به اهلسنت و نیز به شبهههای مستشرقان بدهد.[۱]
ساختار
کتاب پس از پیشگفتار مترجم و مقدمۀ نویسنده، در ده مقدمه مفصل، به بررسی و اصلاح دیدگاهها پیرامون جمع قرآن در مکتب خلفا از سوی مکتب اهلبیت(ع) میپردازد. بخش اصلی کتاب در نخستین جلد شامل چهار مرحله یا «گامهای چهارگانه تاریخ قرآن» است که مباحث تنزیل، ترتیب، جمع و تألیف و یکدستسازی مصحفها را در بردارد. جلد دوم نیز به مباحث جمع نمودن قرآن به هنگام خلافت ابوبکر، عمر و عثمان و یکدستسازی قرآن میپردازد.
سبک نگارش
مباحث کتاب بر پایۀ دیدگاههای اعتقادی و کلامی استوار است و جمع قرآن را در پیوند عمیقی با مسئله ولایت بررسی میکند. این اثر، نگارشی نقادانه است که نقد جدی و واقعگرایانه دیدگاههای مشهور (مکتب خلفا) و رد دیدگاههای خاورشناسانی را در بردارد که به صحت قرآن خدشه وارد کردهاند. نویسنده از استدلالهای منطقی، روایات گویا و متعدد و قوانین تاریخی بهره میبرد. استناد به سخنان امامان معصوم(ع) و تأکید بر عدم تحریف قرآن (به دلیل وجود مصحف معصوم نزد ایشان) یکی از ویژگیهای اصلی است. کتاب سرشار از استنادها به منابع تاریخی و حدیثی شیعه و سنی است و به غنای علمی پژوهش افزوده است.[۲]
اهمیت کتاب
این اثر بر درستی و قداست متن قرآن تأکید دارد و با بهرهگیری از روایات متواتر و عقل، ادعاهای تحریف را از سوی خلفا یا دیگران باطل میشمارد. کتاب نشان میدهد که موضوع جمع و تدوین قرآن صرفاً یک بحث علمی نبوده، بلکه با موضوعمحوری خلافت و امامت پیوند خورده است؛ امری که ریشههای سیاسی و اجتماعی آن در طول تاریخ اسلام آشکار است.[۳]
گزارش محتوا
جلد اول
شهرستانی در مقدمه جلد اول میگوید که این بحثها پیشتر با عنوان «ذکر المحفوظ» در مجلۀ «تراثنا» آغاز گشت. بایسته است که ما دیدگاهها و روایات موجود در کتابهای اهلسنت و مدعاهای خاورشناسان را باتکیهبر عقل، فطرت و منابع صحیح پاسخ دهیم. او به تحقیقات مهمی در زمینه جمع قرآن توسط مستشرقانی مانند گوستاو وایل(1808-1889م)، تئودور نُلدکه(1930-1836م)، شوالی(1863-1919م) و جان برتون(1988-1915م) اشاره میکند و یادآور میشود که بسیاری از این تحقیقات بر اساس دیدگاه مشهور اهلسنت است که ریشههای تاریخی و حدیثی دارد. شهرستانی قصد دارد به این اشکالات با آگاهی کامل توجه نماید و پاسخ دهد.[۴]
نویسنده هفت مسئله کلیدی را مطرح میکند که پژوهشهای انتقادی مستقل در علوم قرآن به آنها نپرداختهاند. مهمترین آنها عبارت است از: نقش ضعیف زید بن ثابت در گردآوری قرآن، تعداد بسیار زیاد قاریان کشتهشده در جنگ یمامه و ارتباط موضوع جمع قرآن با امر خلافت و امامت اهلبیت(ع).[۵]
وی به نقد دیدگاه اهلسنت میپردازد و میپرسد: اگر مصحف امام علی(ع) وجود داشت، چرا خلفا آن را نپذیرفتند؟ اگر ابوبکر جمع قرآن را آغاز کرد، چرا به زیادت و نقصان آیات متهم شد؟ همچنین، سؤال میکند که اگر جمع قرآن یک امر واجب شرعی بود، چرا ابوبکر و عمر این کار را تا زمان عثمان ادامه ندادند؟[۶]شهرستانی دیدگاه اهلبیت(ع) را مطرح میکند که به حفظ کامل قرآن به دست حضرت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) باور دارند و بر عصمت قرآن و نبود نقص یا تحریف تأکید میکنند. او میگوید طبق این دیدگاه، قرآن در زمان پیامبر(ص) حفظ و تدوین شده بود، در نتیجه اقدامات خلفا از اساس لازم نبود.[۷] شهرستانی هدف از ارائه این ده مقدمه را فراهمکردن زمینهای برای قضاوت آگاهانه خواننده میان دیدگاههای مختلف میداند. در نهایت، او نتیجه میگیرد که با اتکا به منطق و عقل، دیدگاه مکتب اهلبیت(ع) مبنی بر حفظ و جمع قرآن به دست پیامبر(ص) و وصی او (امام علی(ع)، به حقیقت نزدیکتر است.[۸]
روند نگارش و تدوین قرآن کریم
کار نگارش و تدوین قرآن از دوران خود پیامبر اکرم(ص) آغاز میشود. در آن زمان، نگارش آیات قرآن ثابت و محرز بود. آیات و سورههایی که از طریق حضرت جبرائیل و پیامبر(ص) به مردم رسیده بودند، حدود و ثغورشان مشخص شده و قرائتشان قطعی بود. بااینحال، قرآن در زمان حیات پیامبر(ص) بهصورت یک مصحف واحد و کامل (جلد شده) درنیامده بود؛ بلکه بهصورت صفحات پراکنده وجود داشت. مردم نیز قرائت قرآن را بر اساس قرائت پیامبر(ص) از روی همین صفحات و آنچه در سینههایشان حفظ کرده بودند، انجام میدادند. لازم به ذکر است که پیامبر(ص) برای قرائت، درنگ نمیکرد، چرا که پیش از آن قرآن را برای مردم خوانده بود. پیامبر اکرم(ص)، خود تمایل داشت که این صفحات گسترش یابد و به شکل مصحفی واحد و مجلد شده میان مردم توزیع و منتشر شود. با رحلت پیامبر(ص)، این مأموریت خطیر به عهدهی امام علی(ع) قرار گرفت. امام بلافاصله پس از رحلت پیامبر، دستبهکار جمعآوری قرآن زد. اهمیت کار وی در این بود که قرآن را با جمع متن و تفسیر آن، به طور کامل تدوین کرد. بر اساس روایات، از جمله روایت «عبد خیر»، این مصحف کامل و مُجَرَّد (منظم شده) که توسط امام علی(ع) گردآوری شد، پدید آمد. گفته میشود این کار مهم، طبق روایتی در سه روز و طبق روایتی دیگر (قول ابن عباس) در شش ماه سامان یافت. اینگونه بود که کار تدوین قرآن، از تثبیت نگارش در عهد پیامبر(ص) آغاز شد و با گردآوری جامع و تفسیری آن توسط امام علی(ع) به کمال رسید.[۹]
جلد دوم
شهرستانی چکیدۀ گفتارش را در این جلد در سه بخش گزارش میدهد:
بخش اول: جایگاه قرآن در عصر پیامبر(ص) و آغاز تدوین
۱. نفی گِردآورینشدن کامل قرآن در عصر نبوی: یک دیدگاه رایج میگوید که قرآن در زمان پیامبر(ص) جمعآوری و تدوین نشده بود، اما نویسنده تأکید میکند که این نگرش حقیقت ندارد. البته، صحابه نسخههای ناقصی در دست داشتند که مانند مصحف پیامبر(ص) کامل نبود. رسول خدا(ص) تأکید داشت که مسلمانان قرآن را از دست دشمنان و سودجویان دورنگه دارند و اینکه ایشان فضیلت خواندن قرآن را از اینکه از بر خوانده شود بیشتر میدانست، خود گواهی میدهد که کل قرآن در میان مسلمانان موجود بوده است. همچنین نویسنده ثابت میکند که پیامبر(ص) خواندن و نوشتن را میدانست.
2. پیامبر(ص) و جبرئیل(ع) نخستین کسانی بودند که قرآن را پس از نزول پراکنده، در فاصلههای زمانی مختلف، گردآوری نمودند و مرتب ساختند. انتقال قرآن به امت توسط پیامبر(ص) از طریق نقل دسته جمعی صدا (همچون قرائت در نماز و خطبهها) و نقل دهان به دهان انجام میشد. پیامبر(ص) افرادی چون علی(ع)، اُبیّ بن کعب و ابن مسعود را برای مرجعیت قرائت امت آماده ساخته بود.
۳. سکوت ابوبکر در برابر کار گِردآوری قرآن به دست امیرمؤمنان علی(ع) نشان میدهد که جمعآوری آن، مشروط به تحقق شرایطی از سوی پیامبر(ص) بوده که در علی(ع) تجسم داشته است. این مشکل از اینجا آغاز شد که بسیاری از حافظان قرآن نمیخواستند کار جمع قرآن به علی(ع) نسبت داده شود.
4. خواص با کسانی که قرآن را در زمان پیامبر(ص) گردآورده بودند و مصحفهایشان را به ابوبکر عرضه کردند، مشکلی نداشتند. مشکل اصلی آن بود که پذیرش جمع قرآن به دست علی(ع) به معنای آن بود که تفسیر و تأویل قرآن نیز به او داده میشد. آنان این مهم و پیامدهای را برنمیتافتند همچنانکه نخواستند نبوت و خلافت در یک خاندان جمع شود.
5. قرائت حاضر با قرآن امام علی(ع) پیوند ناگسستنی دارد. قرائتهای چهار یا پنج تن از قاریان هفتگانه به آن حضرت برمیگردد. ابوعبدالرحمان سُلمی نیز قرائت را جز از علی(ع) نگرفت. آنچه در باب تضعیف اخبار مصحف علی(ع) بر زبان آوردهاند، ناشی از عوامل سیاسی است.
6. علی(ع) از نخستین صحابهای بود که میدانست قرآن باید بر اساس تفسیر و شأن نزول آن قرائت گردد و فهمیده شود. او دو قرآن را گرد آورد: قرآنِ تهی از تفسیر و قرآن همراه با تفسیر. او نخستین کسی است که تلاوت را با قاعدههای خاصی عرضه کرد.
7. امام علی(ع) دلیل خانهنشینیاش را ترس از وارونهخواندن قرآن و افزودن بر آن بیان میکند.
8. مخالفان حاکمیت اهلبیت(ع) و فرهنگ ایشان انگیزههای گوناگونی داشته، کارهایی بدین شرح انجام دادند: عظمتدادن به نقش زید در گِردآوری قرآن؛ پافشاری بر اینکه جمع قرآن کار عثمان بود؛ بزرگنمایی کشتههای جنگ یمامه؛ ادعای بنیامیه بر اینکه آنان پرورش فرهنگی مسلمانان از جملهْ کارهایی چون آموزش قرائت و کتابت را انجام دادند؛ ادعای نادرست خواندن و نوشتن ندانستن پیامبر(ص) و اینکه ایشان قرآن را رها کرد تا عثمان آن را گرد آورد و اینکه علی(ع) مصحف را خوب نمیخواند و قرآن را از بر نداشت.
9. ابوبکر و عمر با روش جمع قرآن با دو شاهد، میان نقل عموم مردم و نقل خاص قرآن از پیامبر(ص) خلط کردند تا قرائتها و حجیت همۀ آنها محفوظ بماند. یعنی همان کاری که پیامبر(ص) از آن بیمناک بود.
10. گمانهای در طرح تعدد قرائتها مطرح است به اینکه برخی از صحابه واژههای قرآن را، علیرغم حفظ معنای آنها، به یاد نداشتند. پس برخی واژههایی مانند «فَاسْعَوا» را با هممعنای آنها (فامضوا، عجّلوا و أسرَعوا» جایگزین کردند. این کار را تا جایی جایز میشمردند که آیۀ رحمت به آیۀ عذاب بدل نشود. این نگرش، دیدگاه ابن ابی سرح و هماندیشانش بود.
11. مکتب خلافت، قول به اعجاز لفظی قرآن را نمیپذیرد، زیرا اگر قرآن معجزه بود، نیاز به شاهدان و تأییدی دیگر نداشت.
بخش دوم: موضع اهلبیت(ع) و مقابله با تحریف
۱۲.مکتب اهلبیت(ع) همواره بر این امر شهادت میدهد که خود قرآن، گواه بر حقانیتش است. این مکتب، جمع قرآن به دست غیرمعصوم را بر نمیتابد و بر جمع آن توسط وصی پیامبر(ص)، یعنی علی(ع) تأکید میکند.
13. اهلبیت(ع) وقوع تحریف لفظی را انکار میکنند. البته ممکن است که تحریف معنایی رخ دهد.
14. مکتب اهلبیت(ع) اختلاف امت را در کار قرآن نمیپسندید. امام علی(ع) میفرمود: «امروز قرآن نباید دست بخورد».
15. علیرغم ادعای اهلسنت که برای امام علی(ع) مصحف خاصی قائل نیستند، ایشان قرآن منزّل و قرآن مفسری در دست داشت.
۱۶. گردآوری قرآن به دست امام با امر خلافت مرتبط بود. مردم میدانستند که علی(ع) به بهانۀ کار گردآوری قرآن، از بیعت با ابوبکر سر بازمیزند.
17. اختلاف بر سر جمع قرآن در مکتب خلفا با برداشتهای منفی از سوی خاورشناسان همراه بود که دشمنان اسلام از این متون برای تاختن بر ارزشها بهره گرفتند.
18. ترتیب آیات داخل سورهها از نظر بیشتر مسلمانان توقیفی (به دستور الهی) است اما ترتیب سورهها ممکن است توقیفی نباشد.
۱۹. بعید نیست که اصحاب پیامبر(ص) آنچه را از قرآن گرد میآوردند، از باب نامگذاری جزء به اسم کل «مصحف» یا «قرآن» بنامند. از باب تغلیب، به یکدهم قرآن یا به بخشی از آن، «قرآن» و «مصحف» گفته میشد.
20. اختلاف ترتیب تلاوت با ترتیب نزول، به اصل قرآن آسیب نمیزند.
21. امام علی(ع) قرآنش را، که همان قرآن پیامبر(ص) بود، به حذیفه داد تا به عثمان برساند. امام این کار را برای یکدستسازی قرائتها انجام داد.
۲۲. طرح یکپارچهسازی امت بر یک قرائت، مختص زمان خلافت عثمان نبود. پیش از او عمر در اندیشۀ این کار بود. اما رواج قرائتهای گوناگون، عثمان را ناکام گذاشت. برای همین، امام علی(ع) مصحف پیامبر(ص) را برای یکدستسازی قرائتها از راه حذیفه به عثمان رساند.
بخش سوم: مصحف موجود و اعتقاد به عدم تحریف
۲۳. روایات تحریف در کتابهای شیعه و سنی دیده میشود و نزد هر دو گروه اعتباری ندارد. پس وجهی برای متهم نمودن یکدیگر بر سر تحریف قرآن به جا نمیماند. نظم قرآنی هرگونه زیادت در قرآن را نفی میکند. اگر زیادتی باشد، از باب تفسیر و تأویل این آیهها از سوی خداست. آری، تعدد قرائتها بر قرائت ثابت تأثیر نهاد. ازاینرو، امامان(ع) تاکید داشتند که نباید از قرائت ثابت و مشهور در میان مردم فراتر رفت. امروزه سند شیعه، همین قرائت مشهورِ متداول میان مسلمانان است.
۲4. مصحف امام علی(ع)، همان مصحف پیامبر(ص) است که به دست امام گردآوری شد، که به غلط به عثمان نسبت میدهند.
25. امامان(ع) همین مصحف عثمان را پذیرفتند. امام علی(ع) به هنگام برچیدن مصحفهای دیگر، مخالفتی نکرد. در سیرۀ امامان(ع) نیز استناد به همین قرآن دیده میشود.
26. عثمان گروهی از صحابه را برای تصحیح کار زید مأمور کرد، اما این طرح ناکام ماند و او ناچار به تأیید مصحف زید شد.
27. مکتب خلافت، نسبتهای زشتی را به رقیبان عثمان دادند که عبارتند از: افزودن دو سوره «حَفَد» و «خَلْع» توسط ابی بن کعب، حذف «فلق» و «ناس» به دست ابن مسعود و نقل اسرائیلیات توسط ابن عباس. اینها برای تحکیم امر عثمان به حساب دیگران بود.
28. قرآن موجود در دست مسلمانان، همان مصحف پیامبر(ص) و امام علی(ع) است، نه مصحف خلفا، (به ویژه عثمان). یکی از نشانههای اختلاف خلفا با قرآن، نپذیرفتن جزئیت بسم الله است، در حالی که مکتب اهلبیت(ع) بر خواندن آن و با صدای بلند در نماز، که یکی از نشانههای مؤمن به شمار میآید، تأکید دارد.
29. مکتب خلافت در یکپارچهسازی امت ناکام ماند، اما قرائتهای مشهور امروزی از قرائت عاصم که با واسطۀ عبدالرحمان سُلَمی به امام علی(ع) و پیامبر(ص) میرسد، برمیگردد.
30. بر خلاف مکتب خلافت که به روش نادرستِ نزدیک به تحریف قرآن روی آورد، خدا کتابش را حفظ کرده است. شیعه به پیروی از امام علی(ع) و اهل بیتِ آن حضرت قرآن را مصون از تحریف میدانند.[۱۰]
پانویس
منابع مقاله
- پیشگفتار مترجم، مقدمه نویسنده و متن کتاب