تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان
    تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان
    پدیدآورانزادقناد، سعیده (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرشهر به روایت جهانگردان
    ناشرنگارستان اندیشه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1403
    چاپاول
    شابک978-622-5273-88-7
    موضوعگردشگری -- ایران -- تهران -- تاریخ، گردشگران -- ایران -- تهران -- خاطرات، سفرنامه‌نویسان، تهران -- سیر و سیاحت، تهران -- سیر و سیاحت -- قرن ۱۳ق
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    86 DSR ٢٠٧٩

    تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان تألیف سعیده زادقناد (متولد ۱۳۶۲ش)؛ این کتاب دربرگیرنده روایت پایتخت ایران از نگاه جهانگردان و مسافران خارجی است. نویسنده در این اثر تصویری از تهران را در قالب روایتی از روایت‌ها به نمایش گذاشته و نشان می‌دهد که چگونه مسافران بیگانه این شهر شرقی را درک کرده و با قلم خود به تصویر کشیده‌اند.

    ساختار

    این کتاب شامل بیست و شش روایت اصلی و بخش‌های پایانی می‌باشد.

    گزارش کتاب

    کتاب "تهران من، نگاه او: شهر به روایت جهانگردان" اثر سعیده زادقناد، پژوهشی جذاب در مورد تصویر تهران از نگاه مسافران و جهانگردان خارجی است. نویسنده در این کتاب نشان می‌دهد که سفر یعنی گام‌گذاشتن به قلمرو دیگری و مسافر انسانی است با ذهنی وسیع برای تجربه‌کردن تفاوت‌ها. این تجربه‌ها گاه بر صفحات کاغذ می‌نشینند و رنگ‌وبوی سفرنامه به خود می‌گیرند.

    این کتاب دربرگیرنده روایت پایتخت ایران از نگاه دیگری است؛ آنهایی که تصورشان را از این شهر شرقی در گوشه‌ای از کوله‌بار سفرشان جای دادند و به ایران سفر کردند تا با قلمشان دیگری شرقی را به تصویر بکشند. کتاب حاضر چشم‌هایی است در جستجوی زندگی یک شهر، در گذشته‌ای که یا چیزی از آن باقی نمانده یا ردپایش کم‌رنگ شده.

    کتاب از آنجایی آغاز می‌شود که مسافر بیگانه خود را در مقابل سیمای شهری تهران می‌یابد، از دروازه و حصارش عبور می‌کند، پا به میدان، خیابان، کوچه‌پس‌کوچه‌ها و خانه‌هایش می‌گذارد و شریان‌های شهر را باز می‌شناسد. او سپس رفته‌رفته در قلب بازار، مسجد، تکیه، مدرسه، حمام و کاروانسرای شهر رخنه می‌کند تا اعجاز فرهنگ، هنر، معماری و آداب و رسوم ایرانی را کشف کند.

    مسافر تهران از جغرافیای شهر، کهن‌ری، البرز سرافراز، داغی تابستان و خنکای شمیران هم نمی‌گذرد و روایت از پس روایت خلق می‌کند. به وقت شادی اهل تهران شاد می‌شود و وقت سوگ آنان را بازمی‌شناسد. از امنیت شهر می‌نویسد و بلایی که بر سر متجاوزان به آن می‌آمده است. غربت در تهران را معنا می‌کند و از غریبه‌های آشنا و آشنایان غریب پایتخت سخن می‌گوید.

    خواننده کتاب نیز درمی‌یابد که چگونه مسافران تهران در گذر زمان از توصیف جغرافیا و آب و هوا و بناهای شهر گذر کرده و توصیف سیاست و فرهنگ و هنر جاری در شهر را پیوست یادداشت‌ها و خاطرات خود می‌کنند و از خلقیات مردم شهر سخن می‌گویند.

    این کتاب در قالب روایت روایت‌ها نوشته شده است. نویسنده از دروازه‌ها شروع کرده است؛ جایی که مسافران برای ورود به تهران از آن عبور می‌کردند و پس از آن به سراغ توصیف حصارها، سیمای شهری، خیابان‌ها، خانه‌ها و کاخ‌ها، بناهای عام‌المنفعه و مشاغل و طبقات اجتماعی تهران رفته است. نویسنده کوشیده است کتاب صورت داستانی داشته باشد؛ به این شکل که اگر مخاطب در مقابل بازار تهران قرار می‌گیرد، دستش را در دست روایت سیاح بگذارد تا او بازار را برایش شرح دهد.

    این اثر مواجهه سیاحان با جریان زندگی در شهر را به‌خوبی نشان می‌دهد؛ چراکه سفرنامه‌ها بسیاری از جزئیاتی را برای مخاطب به نمایش می‌گذارند که در هیچ متنی از تاریخ رسمی به آنها پرداخته نشده است. همچنین موارد بسیاری در جریان زندگی روزمره ایرانیان، عادی‌اند که مایه تعجب سیاحانند و آنها به توصیفشان نشسته‌اند.[۱]

    پانويس

    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها