اجتهاد تمدنی
اجتهاد تمدنی: چیستی، چرایی و چگونگی، نوشته شیخ عبدالحمید واسطی (متولد 1347ش/1389ق)، روحانی، پژوهشگر و نویسنده است. این کتاب، به موضوع "اجتهاد تمدنی" میپردازد و هدف آن ارائه چارچوب نظری و عملی برای استنباط احکام دین و کاربست آنها در راستای ساختوساز و پیشرفت تمدن اسلامی است.
| اجتهاد تمدني | |
|---|---|
| پدیدآوران | واسطی، عبدالحمید (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | چيستي، چرايي و چگونگي |
| ناشر | پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی. سازمان انتشارات |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1403ش |
| چاپ | 2 |
| شابک | 978-600-108-593-2 |
| موضوع | اجتهاد و تقلید - شناخت (فلسفه دین) - دین پژوهی - روش شناسی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 3الف2و 167/4 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
انگیزه نگارش
انگیزه نویسنده از تألیف این اثر، نیاز به شکلگیری یک جنبش فکری جامع و دقیق است که بتواند بنیانهای نظری و عملی دین را در جهت ساختوساز تمدن اسلامی طراحی و پیادهسازی کند. این کتاب بهعنوان خروجی گروه پژوهشی "فقه فهم دین" در راستای کشف معانی عمیق گزارههای دینی و پایهگذاری بستری برای تحقق تمدنسازی منتشر شده است[۱].
اهمیت کتاب
اهمیت این کتاب در مؤلفههای زیر خلاصه میشود:
- پاسخگویی به نیاز اساسی ایجاد یک تمدن متعالی و پیشرفته اسلامی در پرتو انقلاب اسلامی ایران.
- ارائه روشی مناسب برای فراتر رفتن از گزارههای صرفاً فقهی و حقوقی سنتی و ورود به ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در راستای تمدنسازی.
- تمرکز بر "اجتهاد تمدنی" بهعنوان ابزاری جامع برای کشف اراده خداوند در ساحتها و فرایندهای کلان و رسیدن به اهداف مطلوب در مقیاسهای کلان تمدنساز.
ساختار
کتاب، شامل هفت فصل اصلی است که با یک پیشگفتار و مقدمه، آغاز شده است.
سبک نگارش
شیوه نگارش کتاب دارای ویژگیهای اصلی زیر است:
- منسجم و تحلیلی: کتاب با استفاده از مفاهیمی چون "نظام"، "سیستم"، "فرآیند" و "الگو" رویکردی بسیار منظم و تحلیلی به موضوع دارد و بهصورت "چیستی، چرایی و چگونگی" به بررسی مباحث میپردازد.
- مفهومی و عمقگرا: تمرکز بر مفاهیم بنیادی مانند "حجیت"، "وضع الفاظ" و "پارادایمها" نشاندهنده رویکردی عمقگرا در تحلیل مفاهیم است.
- میانرشتهای: این اثر، تلاش میکند تا مباحث فقه، علوم انسانی اسلامی و سایر علوم مرتبط را در هم آمیزد تا تمدنسازی را از منظری جامع بررسی کند.
- مسئلهمحور و راهحلگرا: از همان عنوان کتاب مشخص است که به دنبال پاسخ به چالشها و ارائه راهحلهای عملی برای تحقق "اجتهاد تمدنی" است.
- مستند و ارجاعدهنده: نویسنده، برای تأیید مباحث و فرضیات خود به منابع اسلامی (آیات و روایات) و نظرات متخصصان و صاحبنظران در حوزههای مختلف ارجاع میدهد.
گزارش محتوا
پیشگفتار و مقدمه: این بخش، به بیان ضرورت تحقیق در زمینه "اجتهاد تمدنی" در بستر انقلاب اسلامی و نیاز به بازتعریف زندگی انسان در عصر حاضر میپردازد. نویسنده به ناکافی بودن روشهای سنتی اجتهاد برای پاسخگویی به نیازهای کلان تمدنی اشاره کرده و ضرورت حرکت بهسوی «جامعهسازی» و «تمدنسازی» را مطرح میکند. در این بخش، اهداف و سؤالات اصلی تحقیق، فرضیات و نوع و روش تحقیق نیز بیان میشود[۲].
فصل اول (چیستی و امکان اجتهاد تمدنی): این فصل، به تعریف و تبیین مفهوم "اجتهاد تمدنی" میپردازد و امکان تحقق آن را بررسی میکند. مباحثی چون هویت "حکم شرعی" و "حجیت"، قلمرو اجتهاد و نقد دیدگاههای رقیب در این حوزه مطرح میشود. همچنین، ضرورت توسعه اجتهاد از انحصار در "فعل مکلف" به گستره اجتماعی و تمدنی تبیین میشود، با تأکید بر اینکه احکام شرعی فراتر از رفتارهای فردی و صرفاً تکلیفی، به ساختارها و فرایندهای اجتماعی نیز مرتبط هستند[۳].
فصل دوم (غایت و کارکرد اجتهاد تمدنی): این فصل، به اهداف و کارکردهای اصلی اجتهاد تمدنی میپردازد. سه کارکرد کلیدی شامل "تولید علم دینی"، "تولید علوم انسانی اسلامی" و "ارائه الگوی پیشرفت و مدل آرمانشهر" بهتفصیل بررسی میشود. نویسنده توضیح میدهد که چگونه اجتهاد تمدنی میتواند به تولید دانش دینی متناسب با نیازهای روز، طراحی علوم انسانی برگرفته از مبانی اسلامی و ترسیم الگویی برای جامعه آرمانی کمک کند[۴].
فصل سوم (شبکه مسائل و قلمروی اجتهاد تمدنی): این فصل، به تعیین قلمرو و شبکه مسائل مربوط به "اجتهاد تمدنی" اختصاص دارد. مباحثی چون "هویت نظام"، "مدل نیازها"، "شاخص انسان سالم"، "مدل عدالتورزی"، "مدل تصمیمگیری"، "مدل رشد و تربیت" و "مدل توسعه و پیشرفت" بهعنوان نمونههایی از ابزارهای اجتهاد تمدنی ارائه میشود. همچنین، ارتباط مسائل فقهی با حوزههای مختلف تمدنی (مانند فقه حکومت، فقه نظام، فقه اجتماع، فقه قضا و...) بررسی و یک جدول جامع از ابواب فقهی و معادلهای سیستمی آنها ارائه میگردد[۵].
فصل چهارم (مبانی معرفتی و کلامی اجتهاد تمدنی): در این فصل، به بررسی مبانی معرفتی و کلامی اجتهاد تمدنی پرداخته میشود. مفهوم "پارادایم شبکهای" و "هستی شبکهای" بهعنوان مبنای نظری این اجتهاد تبیین میگردد. نویسنده با استفاده از این مبانی، تلاش میکند تا روابط پدیدههای هستی و فرایندهای حرکت را از دیدگاه کلامی و معرفتی شرح دهد و نشان میدهد که چگونه این مبانی در اجتهاد تمدنی کاربرد دارند[۶].
فصل پنجم (مبانی زبانشناختی اجتهاد تمدنی): این فصل، به بررسی مبانی زبانشناختی مورد نیاز برای اجتهاد تمدنی میپردازد. اهمیت "وضع الفاظ" (نحوه دلالت کلمات) و "هویت معنایی" کلمات در استنباط احکام تمدنی مورد تأکید قرار میگیرد. نویسنده بر لزوم کشف معانی عمیق و لایهای گزارههای دینی و عدم اکتفا به ظاهر الفاظ تأکید میکند و دیدگاههای رقیب را در این زمینه نقد مینماید[۷].
فصل ششم (مبانی روششناختی اجتهاد تمدنی): این فصل، به تشریح رویکردهای روششناختی "اجتهاد تمدنی" میپردازد. مفاهیمی چون "الگوریتم اجتهاد تمدنی" و "نقش روشهای اکتشافی در استنباط" بررسی میشود. این بخش، به تشریح جزئیات روشهای عملی برای کشف معانی، جمعآوری و تحلیل دادهها و فرایندهای استخراج احکام میپردازد و بر اهمیت نگاه سیستمی به منابع دینی تأکید میکند[۸].
فصل هفتم (نقشه راه اجتهاد تمدنی و آینده آن): فصل نهایی به ارائه یک "نقشه راه" برای اجتهاد تمدنی و ترسیم آینده آن اختصاص دارد. این بخش، مطالب فصول قبلی را جمعبندی کرده و چشمانداز کلی "اجتهاد تمدنی" را بهعنوان رویکردی جامع برای ساختاردهی و برنامهریزی تمدن اسلامی ترسیم میکند. همچنین، این فصل بر لزوم بهرهگیری از دستاوردهای علمی و عملی در این مسیر تأکید میورزد و به جنبههای کاربردی و عملیاتی اجتهاد تمدنی میپردازد[۹].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.