قلب قرآن

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    قلب قرآن
    قلب قرآن
    پدیدآوراندستغیب، عبدالحسین (نويسنده)
    ناشرجامعه مدرسین حوزه علمیه قم. دفتر انتشارات اسلامی
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1387ش
    چاپ12
    شابک978-964-470-205-1
    موضوعتفاسیر (سوره یس) - تفاسیر شیعه - قرن 14
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏د‎‏5‎‏ق‎‏8 102/682 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    قلب قرآن ، از آثار معلم اخلاق و فقیه معاصر ایرانی، آیت‌الله شهید سید عبدالحسین دستغیب شیرازی (۱۲۹۲ـ ۱۳۶۰ش)، مجموعه گفتار‌هایی است که به تفسیر ترتیبی سوره سی‌وششم قرآن کریم (یس) می‌پردازد و پیام‌های آن را با زبانی ساده و با ذکر مثال‌ها و حکایات برای عموم مردم بیان می‌کند.

    هدف و روش

    • سید محمدهاشم دستغیب (فرزند پدیدآورنده) با تأکید بر آنکه بهترين و مناسب‌ترين نام براى اين كتاب (تفسير سورۀ يس) به پيروى از فرمايش معصوم عليه‌السلام همان «قلب قرآن» است، افزوده است:
    1. تفسير اين سورۀ شريف به سبك ساده و بيان قابل فهم عمومى كه از نعمتهاى الهى است و شامل حال آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب شیرازی شده و طبق مرسوم، ايشان همراه با بيان حقايق با ذكر مثال و داستان براى تأييد و شاهد مطلب، تنوّع جالبى در بحث پيش مى‌آورند كه براى شنونده يا خواننده از هرگونه كسالت جلوگيرى كرده، او را به معارف دينش آشناتر مى‌سازد.
    2. اين بحثها در ماه مبارك رمضان، سالهاى گذشته و شايد سال 1393ق يا 1394ق ايراد و قسمت باقيماندۀ آن در ماه رمضان 1399ق بيان گرديد و سپس از روى نوار، ثبت و خلاصه گرديد. [۱]
    • آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب شیرازی هدف از این گفتارها و تفسیر سوره یاسین را بهره‌گیری از معارف و حقایق قرآن کریم دانسته و محتوای این سوره را به این صورت بیان کرده است: اقسام توحيد در اين سورۀ مباركه ذكر شده، همچنين راجع به معاد و برهان و خصوصيّات آن همين‌طور راجع به نبوّت و رسالت و صراط مستقيم و راه سعادت در اين سورۀ مباركه تذكّر داده شده است. او اظهار امیدواری کرده است که با استفاده از نور پیام‌های آسمانی این سوره، بتوانیم آخرت خود را روشن سازیم. [۲]

    ساختار و محتوا

    نمونه مباحث

    • جلسۀ يازدهم: فرجام خوش حبيب نجّار:

    قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَٰلَيْتَ قَوْمِى يَعْلَمُونَ * بِمَا غَفَرَ لِى رَبِّى وَ جَعَلَنِى مِنَ الْمُكْرَمِينَ. در بحث گذشته به اين‌جا رسيديم كه جناب حبيب نجّار عبد مؤمن، كمك پيغمبران كرد، نصيحت نمود و خيرخواهى كرد؛ اى مردم غافل! پيغمبران ‌كه‌ از شما چيزى نمى‌خواهند، نه‌ مال، نه ‌حكومت، طبع (وسرشت) الهى را ياد شما مى‌دهند، برهان هم آورد وَ مَالِىَ لَاأَعْبُدُ الَّذِى فَطَرَنِى وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ چگونه خدايى كه مبدأ و معاد من است نپرستم‌؟ ليكن عوض اين‌كه‌ از او بپذيرند، ريختند او را لگد مال كردند كه‌ امعا و احشائش بيرون ريخت، آن وقت او را در چاهى انداختند و چاه را پر كردند. برخى گفته‌اند: «با ارّه از وسط، سر او را نصف كردند». گناهش اين است كه طرفدارى حق مى‌كند، نصيحت مى‌نمايد. بعضى نوشته‌اند: «گردنش را سوراخ كردند و با بند به چاه آويزانش نمودند تا به تدريج بميرد».

    مژدۀ بهشت به حبيب نجّار

    اين آيه: قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ عدّه‌اى از مفسّرين فرموده‌اند به مجرد اين‌كه اين حامى پيغمبران كشته شد، بلافاصله به روح شريفش ندا رسيد:

    داخل بهشت شو، امر رحمت الهى رسيد، وارد بستان الهى شو؛ البتّه مراد جنّت برزخى است نه جنّت آخرت و قيامت. جنّت برزخى از ساعتى كه آدمى مى‌ميرد تا قيامت است، از وقتى كه بين روح و بدن فاصله افتاد، برزخ است. از ساعت مرگ تا قيامت برزخ يعنى واسطه است نه مثل دنياست با آن كثافتهايش و نه مثل آخرتست با آن لطافتهايش، حدّ وسط است. برزخ الآن هست، در اين عالم هم هست؛ ولى در غيب اين عالم مى‌باشد، از مادّه و محسوسات پنهان است. اين چشم مادّى نمى‌تواند آن را ببيند؛ الآن ملاحظه كنيد هوا موجود است، جسم مركّب نيز هست، امّا چشم آن‌را نمى‌بيند؛ چون لطيف است.

    نقص از چشم من و تو است كه جز مادّه و مادّيات نمى‌تواند ببيند، پس از رها شدن اين بدن آن وقت اجسام برزخى كه مادّى نيست قابل رؤيت است، آنچه خداوند وعده فرموده است در قرآن مجيد راجع به بهشت آخرتى، در بهشت برزخى نيز هست. به مجرّدى كه روح از بدن فاصله گرفت، بشارت داده مى‌شود به بهشت درآى، شهيد تمام گناهانش پاك مى‌شود. بالاتر از شهادت، نيكى نيست. [۳]

    پانویس

    1. پیش‌گفتار کتاب، ص16.
    2. ر.ک: متن کتاب، ص17.
    3. همان، ص89- 90.

    منابع مقاله

    • مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها