روش‌های تربیتی در داستان‌های قرآن

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

روش‌های تربیتی در داستان‌های قرآن، نوشته حمید محمدقاسمی (معاصر)، در بررسی و استخراج روش‌ها و شیوه‌های تربیتی موجود در داستان‌های قرآن جهت گشایش زمینه تحقیق عمیق‌تر و دقیق‌تر دانش‌پژوهان و ارائه الگوهایی برای تربیت فردی و اجتماعی جامعه اسلامی.

روش های تربیتی در داستان های قرآن
روش‌های تربیتی در داستان‌های قرآن
پدیدآورانمحمدقاسمی، حمید (نويسنده)
ناشرسازمان تبليغات اسلامی. شركت چاپ و نشر بين الملل
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1389ش
چاپ1
شابک978-964-304-383-4
موضوعقرآن - تحقیق - قرآن - اخلاق - قرآن - قصه‌‎ها - نقد و تفسیر
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
/ق17 ر9 65/3 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اهمیت کتاب

این کتاب به دلایل متعددی از اهمیت بالایی برخوردار است:

  1. پاسخگویی به نیاز تربیتی جامعه: این اثر به دلیل ارائه یک منبع غنی از روش‌های تربیتی مستخرج از داستان‌های قرآن، به نیاز اساسی جامعه در زمینه تربیت پاسخ می‌دهد و الگوهای عملی برای زندگی فردی و اجتماعی ارائه می‌کند.
  2. استفاده از روش‌های معتبر: نویسنده تأکید می‌کند که شیوه‌های تربیتی برگرفته از تعالیم حیات‌بخش اسلام، از گستردگی و فراوانی برخوردارند و بر پایه تعالیم قرآنی کریم هستند.
  3. ارائه الگوهای عملی: کتاب به شناسایی و تبیین الگوهای تربیتی کارآمد از طریق داستان‌های قرآنی می‌پردازد که می‌تواند در برطرف‌کردن انحرافات اخلاقی و رسیدن به سعادت حقیقی مفید باشد[۱].

ساختار

کتاب در هشت روش اصلی تربیتی سازماندهی شده است که هر یک شامل چندین شیوه فرعی و جزئی‌تر هستند.

سبک نگارش

سبک نگارش کتاب علمی و تحلیلی است و نویسنده به طور مداوم برای اثبات و توضیح مطالب خود به آیات قرآنی و داستان‌های آن استناد می‌کند[۲]. هر روش و شیوه با توضیحات کافی و ذکر نمونه‌هایی از داستان‌های قرآن تشریح شده و نویسنده با ارائه دلایل منطقی و قرآنی، تلاش می‌کند تا اهمیت و کارایی روش‌های پیشنهادی را اثبات کند؛ مانند اشاره به چگونگی نام‌گذاری حضرت مسیح(ع) و یحیی(ع) در توضیح چگونگی ایجاد محیط تربیتی مساعد و زمینه‌سازی آن به واسطه انتخاب نام نیکو برای فرزندان[۳].

گزارش محتوا

روش اول: ایجاد محیط تربیتی مساعد؛ این روش بر اهمیت محیط در شکل‌گیری شخصیت انسان تأکید دارد. محیط تربیتی، شامل تمامی عوامل بیرونی و درونی انسان از آغاز رشد تا زمان مرگ است که بر ویژگی‌های او تأثیر می‌گذارد. این بخش بر چهار شیوه استوار است:

  1. زمینه‌سازی؛ توجه به محیط خانه و خانواده؛ شامل نقش والدین، تربیت فرزندان، انتخاب نام نیکو برای فرزندان،
  2. الگوسازی به‌عنوان مهم‌ترین عوامل در تربیت صحیح تأکید می‌کند. همچنین به نقش الگوها در تربیت، مزایای روش الگویی، و ویژگی‌های الگوهای قرآنی پرداخته می‌شود،
  3. سالم‌سازی محیط از انحرافات و آلودگی‌های اخلاق،
  4. تغییر موقعیت که قرآن به آن هجرت نام می‌نهد روشی برای نجات از ستمگران و محیط فاسد و تاییدات الهی است که زمینه‌ساز پیشرفت اخلاقی و فکری افراد و جامعه است[۴].

روش دوم: تأمین صحیح نیازها؛ این بخش در سه شیوه بررسی می‌شود،

شیوه اول به این موضوع می‌پردازد که تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان برای رسیدن به فضایل اخلاقی ضروری است. عدم تأمین این نیازها می‌تواند منجر به ناراحتی و اضطراب در افراد شود. این شیوه شامل:

  1. توجه به نیازهای معیشتی و اقتصادی: داستان‌های قرآن نمونه‌های فراوانی از اهمیت تأمین معاش، دوری از فقر و توجه به مسائل اقتصادی را ارائه می‌دهند. تأکید می‌شود که خداوند رازق و برآورنده نیازها است و انسان باید برای تأمین رزق حلال تلاش کند،
  2. توجه به نیازهای عاطفی، جنسی اعتقادی و امنیت که قرآن کریم به تأمین این نیازها اهمیت زیادی می‌دهد. نادیده‌گرفتن آنها می‌تواند به انحرافات اخلاقی منجر شود،

شیوه دوم کار و تلاش و شیوه سوم ورزش و سرگرمی‌های سالم را پیشنهاد می‌دهد. [۵].

روش سوم: تکریم شخصیت؛ این روش بر اهمیت ارزش قائل‌شدن برای کرامت و شرافت ذاتی انسان و پرهیز از تحقیر او تأکید دارد. تکریم شخصیت می‌تواند به شکوفایی استعدادها و رشد اخلاقی کمک کند. داستان‌های قرآن نمونه‌هایی از تکریم شخصیت انسان‌ها توسط خداوند و فرشتگان را ارائه می‌دهند و نشان می‌دهد که عدم احترام به خود می‌تواند منجر به احساس حقارت و فروپاشی روانی شود. این روش شامل شیوه‌هایی مانند:

  1. محبت و احترام (از جمله: دلسوزی و برخورد محترمانه با انبیا و اولیای الهی)،
  2. تغافل و عفو و اغماض،
  3. مسئولیت دادن،
  4. مشورت؛ است[۶].

روش چهارم: تحریک اندیشه و پرورش نیروی عقلانی؛ این روش بر اهمیت تفکر، تدبر و خردورزی به‌عنوان اساس حیات انسانی تأکید دارد. قرآن با دعوت به تعقل و تفکر، انسان را از تقلید کورکورانه و خرافات باز می‌دارد. این روش بر پنج شیوه‌ استوار شده است:

  1. اعطای بینش و اصلاح نگرش؛ ارائه بینش در مورد حقایق عالم و هستی (جهان، زندگی، انسان، نعمت‌های الهی، مرگ)،
  2. طرح سؤال؛ می‌تواند ذهن مخاطب را به چالش بکشد و او را به تفکر وادارد،
  3. مقایسه؛ مقایسه مظاهر حق و باطل و مقایسه حالات انسان در شرایط گوناگون،
  4. تمثیل؛ بیان نمونه‌هایی از تمثیلات قرآنی،
  5. جلب‌توجه؛ مطرح‌کردن شیوه‌های جلب‌توجه در داستان‌های قرآن، [۷].

روش پنجم: دعوت به ارزش‌های اخلاقی؛ این روش بر اهمیت ترویج فضایل اخلاقی و مبارزه با رذایل تأکید دارد. داستان‌های قرآنی نمونه‌های فراوانی از دعوت به اخلاق نیکو و پرهیز از بدی‌ها را نشان می‌دهند. این روش شامل هفت شیوه است:

  1. دعوت به شیوه غیرمستقیم،
  2. پیشتازی در عمل،
  3. رویارویی افراد با نتیجه اعمالشان،
  4. بهره‌برداری مناسب از تمامی فرصت‌ها؛
  5. ترسیم نتایج خوب اعمال نیک و ترسیم نتایج بد اعمال زشت، متناسب با گناه و جرم،
  6. بشارت و انذار؛
  7. موعظه؛ بیان عوامل تاثیر‌گذاری در موعظه،
  8. تذکر؛ مطرح‌کردن انواع تذکرها و یادآوری‌ها در داستان‌های قرآن[۸].

روش ششم: عبرت‌آموزی؛ این روش بر درس‌گرفتن و عبرت از سرنوشت اقوام گذشته و رویدادهای تاریخی تأکید دارد. داستان‌های قرآن پر از عبرت‌ها هستند که می‌تواند انسان را از خطا و انحراف بازدارد[۹].

روش هفتم: ابتلا و امتحان؛ امتحان و ابتلا یکی از سنت‌های الهی است که انسان‌ها را در معرض چالش‌ها قرار می‌دهد تا میزان ایمان و صبر آنها مشخص شود. این بخش به هدف از آزمایش الهی، انواع امتحان‌های الهی، ابزارهای آن و رمز پیروزی در آنها می‌پردازد[۱۰].

روش هشتم: تشویق و تنبیه؛ این روش بر بشارت دادن به اعمال نیکوکاران و تشویق آنها به استمرار در راه حق تأکید دارد. تشویق باید با نشان‌دادن نتیجه اعمال و پاداش‌های الهی همراه باشد و تنبیه به‌عنوان یک روش تربیتی در قرآن مطرح شده است تا متخلفان را از گناه باز دارد. این روش شامل انواع مختلفی از جمله روی‌گردانی و اعراض، روش مقابله‌به‌مثل، توبیخ، تهدید، محرومیت، اخراج و بیرون‌راندن و مجازات و عذاب است[۱۱].

پانویس

  1. پیشگفتار، ص4- 1
  2. متن کتاب، ص9
  3. همان، ص18- 15
  4. متن کتاب، ص85-5
  5. همان، ص124-87
  6. همان، ص160- 125
  7. همان، ص230-161
  8. همان، ص319-231
  9. همان، ص342- 321
  10. همان، ص370-343
  11. همان، ص396-371

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها