شرح مثنوی معنوی
شرح مثنوی معنوی، شرح ادبی و عرفانی ابوالعیاش عبدالعلی محمد بن نظامالدین لکهنوی، مشهور به بحرالعلوم (1225-1144ق)، بر ابیات دشوار مثنوی معنوی اثر مولوی، جلالالدین محمد است. این شرح، گزینشی، اما کامل بوده و شش دفتر مثنوی را پوشش داده است.
| شرح مثنوی معنوی | |
|---|---|
| پدیدآوران | بحر العلوم، محمد بن محمد (نويسنده)
مولوی، جلالالدین محمد بن محمد (نویسنده) مرتضایی، عزتالله (مصحح) بدرخانی، غلامرضا (مصحح) گرنهزاده، فاضل (مصحح) حسینی، مصطفی (مصحح) اسماعیلی، ابوالحسن (مصحح) حسینی هاشمی، حمید رضا (مصحح) موسوی، محمدرضا (مصحح) |
| عنوانهای دیگر | مثنوی. شرح |
| ناشر | مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1403ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-600-236-579-8 |
| موضوع | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، 604 - 672ق. مثنوی - نقد و تفسیر - شعر فارسی - قرن 7ق. - تاریخ و نقد - تفاسیر عرفانی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 6 |
| کد کنگره | 7ت3ب 5301 PIR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شیوه نگارش
این شرح، مانند بسیاری از شروح مثنوی، گزینشی نوشته شده است. شارح، نخست ابیات دشوار و پربار را گزینش کرده و بهتناسب، به شرح و بیان آنها پرداخته است. همچنین واژگان دشوار را با کمک منابع لغوى معنا کرده است؛ ابیاتى را که به آیات قرآن و احادیث نبوى اشاره داشته، مورد توجه ویژه قرار داده و آیات و روایات آنها را از قرآن، جوامع روایى اهل سنت و متون عرفانى ذکر نموده است. در مواردى بهتفصیل به اسباب نزول آیات و شرح و تفسیر آنها پرداخته است. نیز پارهاى احادیث را بهطور گسترده مورد استناد و استشهاد قرار داده است[۱].
ویژگیهای شرح
- یکی از ویژگیهای مهم شرح، ارجاع به شرحهای پیشین مثنوی، بهخصوص شرحهای «مخزن الأسرار» شیخ ولیمحمد اکبرآبادی (قرن 12ق)، «مکاشفات رضوی» محمدرضا لاهوری (قرن 11)، «أسرار الغيوب» خواجه ایوب دهلوی (قرن 11) و «جواهر الأسرار و زواهر الأنوار» خوارزمی (قرن 9) است. البته این شرح، اهمیت ویژهای داشته و به جهاتی بر آنها برتری داشته است؛ بهعنوان مثال یکی از جاهایی که بحرالعلوم خیلی به اکبرآبادی انتقاد کرده، داستان دقوقی در دفتر سوم است. همان گونه که میدانیم این مکاشفه از گستردهترین، مهمترین و شگفتانگیزترین مکاشفاتی است که در مثنوی آمده است و مشتمل بر بیشتر مبانی سلوک و مسائل عرفانی و مباحث شهودی است. در شرح آن، میان بحرالعلوم و اکبرآبادی اختلاف شدید است که این مکاشفه چگونه بوده است. بهعنوان نمونه مینویسد: «و این کلّ، هوس است از هوسات این شارح که کلام را جمله الغا مىگرداند» و نیز: «وقوع ملاقات دقوقى از این بزرگواران به ساحل دریا مؤید اخیر است. غرض که از احتمالات مذکور یکى خواهد بود، آنچه که بعض گفتهاند که: مراد صفات سبعه الهیهاند که متمثّل شده، در عالم مثال نمودار شدند و شیخ ولىمحمد این احتمال را مرجّح گمان برده، بعید محض است، قابل التفات نیست و تکلّف محض است و ...»[۲]؛ بنابراین رویکرد شارح نسبت به شارحان مذکور، صرف نقل قول و گردآوری گفتار آنان نبوده، بلکه روشی تحقیقی داشته و آثار آنان را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
- بحرالعلوم به مکتب عرفانى ابن عربى وابسته بوده و به بیانات شیخ اکبر، چنانکه در فصوص و فتوحات آمده است، ایمان کامل داشته است. در واقع هدفش از تألیف شرح مثنوى مولوى رومى، توضیح اسرار مثنوى در پرتو آراى ابن عربى است[۳]. خود او در پیشگفتارى که به زبان عربى در دیباچه جلد اول آورده، تصریح کرده که قصد دارم مثنوى را بر اساس آراى ابن عربى در فتوحات و فصوص و سایر منابع مهم عرفانى شرح کنم[۴].
- وی به ترجمه آیات و روایات نیز توجه داشته و گویا ترجمه آیات را از ترجمه کهنى نقل کرده، ولى منبع آن را ذکر نکرده است.
- بحرالعلوم، عالمی سنی است، ولذا اکثر روایاتی را که استفاده کرده، روایات نبوی است، اما گاهى از امام على(ع) و امام حسن(ع) نیز احادیثى را نقل کرده است[۵].
- این شرح به زبان فارسی متداول در شبه قاره هند در قرن دوازدهم نگاشته شده است. در اینگونه نثر فارسی شبه قاره، برخی از تبدیلات آوایی وجود داشته است که در گونه فارسی غرب افغانستان و نثر فارسی ایران، نقطه مقابل آن جاری بوده است؛ بهعنوان مثال در این نثر، کاف (ک) عموماً در گونه فارسی شبه قاره به گاف (گ) تبدیل شده است. اگرچه فارسی، زبان اصلی شرح است، اما برای نقل قولها، اصطلاحات علمی و عرفانی و بخشهایی از توضیحات، از زبان عربی نیز استفاده شده است[۶].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.