مثنوی و مردم: روایتهای شفاهی قصههای مثنوی
مثنوی و مردم: روایتهای شفاهی قصههای مثنوی تألیف محمد جعفری قنواتی (متولد ۱۳۳۷ش)، پژوهشگر ادبیات شفاهی و سید احمد وکیلیان (متولد ۱۳۲۶ش)، پژوهشگر فرهنگ عامه؛ این کتاب به گردآوری و تحلیل روایتهای شفاهی بیش از پنجاه قصه از مثنوی مولانا که در میان مردم ایران رواج دارند، پرداخته و در دو بخش اصلی تنظیم شده است.
| مثنوی و مردم: روایتهای شفاهی قصههای مثنوی | |
|---|---|
| پدیدآوران | جعفری قنواتی، محمد (پژوهشگر) وکیلیان، سید احمد (پژوهشگر) |
| عنوانهای دیگر | روایتهای شفاهی قصههای مثنوی |
| ناشر | سروش |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | ۱۳۹۳ |
| چاپ | اول |
| شابک | 978-964-12-05656-9 |
| موضوع | مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، ۵۴-۶۷۲ ق. مثنوی - نقد و تفسیر، شعر فارسی - قرن ۷ ق. - تاریخ و نقد، افسانهها و قصههای ایرانی - تاریخ و نقد |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | PIR ۲۷۸ج/۱ ۵۳۵ ۱۳۹۲ |
ساختار
این کتاب در دو بخش اصلی و شامل روایتهای شفاهی بیش از پنجاه قصه از مثنوی مولوی است.
گزارش کتاب
کتاب «مثنوی و مردم: روایتهای شفاهی قصههای مثنوی» اثر مشترک محمد جعفری قنواتی و سید احمد وکیلیان، پژوهشی ارزشمند در حوزه ادبیات شفاهی و فرهنگ عامه ایران است که به بررسی روایتهای شفاهی قصههای مثنوی مولانا در میان مردم ایران میپردازد. این کتاب با رویکردی مردمشناختی و ادبی، نشان میدهد که چگونه داستانهای مثنوی در طول قرنها در فرهنگ شفاهی ایران تداوم یافته و بازآفرینی شدهاند.
در بخش نخست کتاب، قصههایی از مثنوی مورد بررسی قرار گرفتهاند که مولوی شرح کامل آنها را بیان کرده است. این بخش با روایت مرد بقال و طوطی آغاز میشود و با داستان دژ هوشرُبا (معروف به «گل به صنوبر چه کرد») به پایان میرسد. در بخش دوم، تمثیلها و قصههایی مورد توجه قرار گرفتهاند که در مثنوی تنها بنمایه آنها در یکی دو بیت آمده است. از جمله حکایات بخش اول میتوان به داستانهای استاد و شاگرد احول، توکل نخچیران و ترک جهد گفتن نخچیران به شیر، نگریستن عزرائیل بر مردی و گریختن آن مرد در سرای سلیمان، قصه بازرگان که طوطی او را پیغام داد به طوطیان هندوستان، و کبودی زدن قزوینی بر شانهگاه صورت شیر اشاره کرد.
روش کار در این کتاب بدین صورت است که در هر مورد، ابتدا روایت مولوی از قصه ارائه شده، سپس روایتهای مکتوب این قصه در ادبیات فارسی (چه پیش از مثنوی و چه پس از آن) بررسی شدهاند. پس از آن، روایتهای شفاهی این قصهها در ایران ارائه شده و در نهایت، اگر روایتهای جهانی از این قصهها وجود داشته، اشاره شدهاند. حدود پنجاه درصد از روایتهای شفاهی ارائه شده در این کتاب، حاصل کار میدانی نویسندگان است که برای نخستین بار منتشر میشوند.
یکی از یافتههای مهم این پژوهش آن است که اگرچه از بسیاری از این قصهها روایتهای دیگری در ادبیات گذشته فارسی وجود دارد، اما آنچه در میان مردم ایران رواج دارد، بیشتر با روایتهای مثنوی منطبق است. این موضوع به خوبی نشاندهنده تأثیرپذیری عمیق ادبیات شفاهی ایران از مثنوی مولوی است. همچنین در این کتاب به چند روایت شفاهی از کتاب «فیه مافیه» مولوی نیز پرداخته شده است.
نویسندگان کتاب نشان میدهند که داستانهای مثنوی به دو صورت شعر و نثر در ادبیات شفاهی ایران نقل میشوند: صورت شعری آن توسط خنیاگران سنتی همراه با دوتار خوانده میشود (مثنویخوانی) و صورت نثر آن مانند افسانه و قصه در مجامع خانوادگی روایت میشود. در روایتهای شفاهی، بسیاری از شاخ و برگها و مباحثی که مولوی در ضمن قصه یا در پایان آنها نقل کرده، حذف شدهاند که این امر در سنت شفاهی موضوعی رایج و طبیعی است.
این کتاب با ارائه نمونههایی از انواع مختلف قصههای مثنوی شامل قصههای حیوانات، قصههای دینی، قصههای سحرآمیز، قصههای فکاهی و لطیفهها، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران ادبیات شفاهی، فرهنگ عامه و مطالعات مولویشناسی به شمار میرود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات