دین و رسانه

دین و رسانه (مجموعه مطالعات رسانه) به کوشش سید حسن حسینی گردآوری شده و نویسندگان آن حسن بشیر و همکاران هستند. موضوع دقیق کتاب، مطالعه و بررسی تعامل و ارتباط بین دین و رسانه در چارچوب مفاهیم اسلامی با تمرکز بر ابعاد نظری، فلسفی، فقهی، جامعه‌شناختی و مدیریتی است.

دین و رسانه
دین و رسانه
پدیدآورانحسینی، حسن (نويسنده)

آذری، غلام رضا (نویسنده) باهنر، ناصر ( نویسنده) بشیر، حسن ( نویسنده) سعدی، حسین علی ( نویسنده) شرف‌الدین، حسین ( نویسنده)

هوشنگی، حسین ( نویسنده)
ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى
مکان نشرایران - تهران
سال نشر1391ش
چاپ1
موضوعرسانه‌های گروهی - مقاله‌ها و خطابه‌ها
زبانفارسی
تعداد جلد1
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

اهمیت کتاب

اهمیت این مجموعه در آن است که تلاش می‌کند تا مطالعات رسانه‌ای را از صرف تقلید تجربیات غربی دور کرده و به‌سوی تولید و تبیین الگوهای نظری و ساختاری متناسب با جمهوری اسلامی ایران و کاربردی‌کردن آن، سوق دهد. این کتاب می‌کوشد پیوند عمیق میان دین و رسانه را در عین تفاوت‌های ذاتی و ماهیتی آن‌ها بررسی کند. [۱].

ساختار کتاب

کتاب دین و رسانه (جلد دوم) بعد از دیباچه و مقدمه، شامل شش فصل اصلی است که هر فصل یک مقاله یا پژوهش مستقل را در خود جای‌داده است.

گزارش محتوا

اين كتاب كه در راستاى تبيين تعامل دين و رسانه از ديدگاه‌هاى گوناگون است، باتوجه‌به ابعاد مختلف اين مبحث در تلاش بوده است كه از سه منظر مهم تعامل مزبور را موردبررسی قرار دهد. اول: نگاه به رويكردهاى اساسى در امكان تعامل دين و رسانه از منظر هنجارى، فلسفى و معرفتى.

دوم: نگاه فقهى و اخلاقى به امكان تعامل ميان دين و رسانه.

سوم: نگاهى به مصاديق تعامل دين و رسانه با مطالعه تطبيقى نظريات ديگر و كاركردهاى رسانه.

سه حوزه‌ى فوق‌الذكر، را مى‌توان مهم‌ترین حوزه‌هاى موردتوجه در تعامل دين و رسانه دانست كه اين كتاب تلاش كرده است آن را موردتوجه قرار دهد.

كتاب بر اساس سه‌ حوزه مطرح‌شده، شامل شش مقاله‌ى اساسى است كه در شش فصل گنجانده شده‌اند.

فصل اول با عنوان «دين و رسانه: از رويكردهاى هنجارى سكولار تا رويكردى اسلامى» نظريه‌هاى مهم موجود در امكان تعامل دين و رسانه را موردبررسی قرار داده است. در اين فصل تأكيد شده است كه: امروزه حضور گسترده‌ی رسانه‌هاى جمعى در جهت‌دهى افكار عمومى جهان، واقعيتى انكارناپذير است كه دنياى معاصر را تحت‌تأثیر قرار داده است. يكى از مهم‌ترین مسائل فلسفى اين حوزه در عرصه‌ى دين و رسانه نمود پيدا مى‌كند. ذات‌گرايان اين دو مقوله را ذاتاً متعارض با يكديگر تلقى مى‌كنند و در مقابل رويكرد ابزارگرايى رسانه را مانند وسيله‌اى جهت نيل به هرگونه هدفى مدنظر قرار مى‌دهند. همچنين برخى ديگر معتقدند كه مى‌توان با گذار از ذات‌گرايى و رسيدن به مبناى معناگرايى در رسانه، تعامل و پيوند بين اين دو را مدنظر قرار داد. در حوزه‌ى مباحث دين و رسانه رويكرد ديگرى تحت عنوان رويكرد هنجارى در جريان اصلى مطالعات دانشمندان قرار دارد. نظريه‌هاى هنجارى شش‌گانه‌ى رسانه‌ها، مشخص‌كننده‌ى بايدها و نبايدها در عملكرد وسايل ارتباط‌جمعی هستند. از جمله‌ى اين بايدها و نبايدها كه برخاسته از نظام اجتماعى و فرهنگى - دينى هر جامعه‌اند، مى‌توان به قوانين مكتوب مربوط به رسانه‌ها، پاره‌هاى ايدئولوژى و پيش‌فرض‌هاى ضمنى موجود در جامعه اشاره كرد.

اين مقاله تأكيد مى‌كند كه بر اساس مؤلفه‌هاى اصلى نظريه‌هاى هنجارى رسانه‌ها، ريشه‌هاى سكولار آنها تبيين گرديده و گامى در جهت عرضه‌ى هنجارهاى دينى برداشته شود.

در اين مسير ديدگاه‌هاى ولایت‌فقیه، امام خمينى و آيت‌الله خامنه‌ای، از ميان سخنان ايشان درباره‌ى 25 مؤلفه‌ى اصلى هنجارى استخراج شده كه گزاره‌هاى به‌دست‌آمده نشان مى‌دهد، نظام هنجارى مطلوب آرمانى، باوجود برخى شباهت‌ها به شش نظريه‌ى ديگر، ويژگى‌هايى دارد كه مى‌توان به‌عنوان رويكرد هفتم با جهان‌بينى دينى اسلامى از آن سخن گفت.

فصل دوم با مقاله‌ای تحت عنوان: «دين و رسانه: رويكردى معرفتى - فلسفى» به دنبال پرسش و پاسخ‌هاى دو حوزه‌ای و گاه چندبعدی در زمينه‌ى امكان تعامل دين و رسانه است.

مقاله تأكيد مى‌كند كه دراین‌رابطه مى‌توان اذعان داشت كه محتواهاى موجود در يك رسانه مى‌تواند با روح حاكم فلسفى عرضه و پخش شود و گاه مبتنى بر ديدگاه يا ايدئولوژى معينى ساخته‌وپرداخته گردد. در اين جستار تلاش مى‌شود كه ابعاد دين و رسانه باتوجه‌به رويكردهاى معرفتى - فلسفى محض به بحث و چالش فراخوانده شوند، بنابراين پرسش‌هاى اصلى بحث ما چنين خواهند بود: آيا مى‌توان معرفت يا فلسفه خاصى را از يك رسانه، دين تلقى كرد؟ يا آنكه رسانه را به لحاظ معرفتى - فلسفى، دينى يا امرى دين محورانه و قدسى در نظر بگيريم‌؟

بنابراين، نخست پس از طرح مقدمه‌اى توأم با پرسش‌هاى جزئى‌تر، مى‌كوشيم مفهوم دين و رسانه را در فراگرد ارتباطات بكاويم و پس از آن به تحليلى مقايسه‌اى از رسانه‌ى دينى و دين رسانه‌اى اقدام كنيم و سپس ابعاد فلسفى آن را در پنج محور هستی‌شناسی، معرفت‌شناسى، ارزش‌شناسی، پدیدارشناسی و غايت‌شناسى، بررسى و ارزيابى نماييم.

در پايان به اين نتيجه رسيده‌ايم كه رويكردهاى معرفتى- فلسفى جزء جدايى‌ناپذير درك چند بعدى حوزه دين و رسانه به شمار مى‌روند.

فصل سوم با عنوان «فقه رسانه» در صدد تبيين امكانات فقهى در زمينه تعامل دين و رسانه است. در اين مقاله تأكيد شده است كه: فقه براى نظام‌سازى در حوزه‌هاى مختلف نيازمند تحول اساسى و بنيادينى است. فاصله فقه «مسئله‌محور» با نظام‌سازى زياد و احياناً طى‌نشدنى است؛ لذا طراحى «فقه مضاف» به‌عنوان راهبردى اساسى براى نظام‌سازى، حركت به جلو، تحليل مى‌شود كه از اين ميان مى‌توان به «فقه ارتباطات» و «فقه رسانه» اشاره نمود.

در اين نوشتار با مطرح‌کردن رسالت فقه، كاركردها و رويكردهاى آن به تبيين چيستى فقه رسانه و چگونگى نظام‌سازى در اين حوزه، پرداخته شده است. همچنين با تأمل در متون فقهى و تبيين طراحى مذهب ارتباطات دينى و نحوه‌ى نظام‌سازى به كشف سياست‌هاى شرعى در حوزه‌ى رسانه اقدام شده است. علاوه‌برآن باتکیه‌بر متون فقهى عناصر پايه‌اى و كليدى دين در حوزه‌ى رسانه تحت عنوان «ذكر، عفاف، رحمت و اخوت» به جاى «غفلت، سكس و خشونت» معرفى شده‌اند.

در بخش ديگرى ضمن بيان چگونگى فهم و استنباط سياست شرعى از متون و نصوص، به استكشاف سياست‌هاى شرعى در حوزه رسانه به حرمت «حريم خصوصى» و «آزادى اطلاع‌رسانى» همراه با عدالت و «هدايت‌گرى» و «عفت محوری» پرداخته شده است.

فصل چهارم با عنوان «رسانه، اخلاق و دين» تلاش مى‌كند بر اساس روش تحليلى-تبيينى به بررسى تعامل شايسته رسانه با دين و اخلاق بپردازد.

هدف از اين بررسى تبيين دو مفهوم رسانه دينى و رسانه اخلاقى است. در ارتباط با اخلاق و نظريه‌هاى مطرح در فلسفه‌ى اخلاق، مى‌توان از نظريه‌ى اخلاقى فضيلت‌گرايى دفاع كرد. دغدغه‌ى اين نظريه چگونه بودن است و بر جنبه كيفى رفتارها متمركز مى‌شود. در ارتباط با طراحى رسانه‌ى اخلاقى بايد به اين نكته توجه داشت كه درونى كردن فضايل اخلاقى مهم‌ترين و ارزشمندترين مصلحت است و رسانه‌ى اخلاقى رسانه‌اى است كه به ارزش‌هاى اخلاقى به معناى منش فضيلت‌مندانه و توأم با شرافت، بيش از هر مصلحت ديگرى بها مى‌دهد. يكى از اهداف اصلى دين و بنا به نظرى اصيل‌ترين هدف آن نهادینه‌کردن اخلاق به معناى ملكه كردن فضيلت‌هاى اخلاقى براى نفس انسان است. جهت‌گيرى شمار زيادى از شعاير و مناسك دينى به‌سوی اخلاق است و بقيه‌ى آنها همانند نماز، بيگانه از اخلاق نبوده و به زدوده شدن رذايل اخلاقى كمك مى‌كنند. همچنين مهم‌ترين كاركرد دين ايجاد انگيزش براى ارتقاى اخلاقى در وجود انسان از طريق سازوكارهايى همچون بيم دادن، بشارت دادن و عبرت‌سازى است. بنابراين رسانه‌ى دينى رسانه‌اى است كه به انگيزه‌سازى براى مخاطبان در جهت آراسته شدن آنها به فضايل اخلاقى پردازد.

فصل پنجم با عنوان «ارتباطات دينى: نظريه‌پردازى مديريت «خوف/رجا» (بيم/اميد) در مقايسه با نظريه مديريت اضطراب/عدم قطعيت گاديكانست» در صدد تئورى‌پردازى ارتباطات دينى بر مبناى يكى از نظريات مهم ارتباطى است.

اين مقاله تأكيد مى‌كند كه: نظريه‌ى گاديكانست در مورد اضطراب / عدم قطعيت را مى‌توان يكى از مهم‌ترین نظرياتى دانست كه در حوزه‌ى ارتباطات مؤثر به‌ویژه ارتباطات میان‌فرهنگی مطرح است.

در اين مقاله تلاش شده است كه بر پايه‌ى اين نظريه، ارتباطات دينى بررسى شود و مدل عينى‌تر و عملى‌ترى براى آن عرضه شود. اصولاً دين در جوهره‌ى خود يك مقوله ارتباطى است. در اين راستا دين نه‌تنها ارتباط است، بلكه عرصه ارتباطات نيز، در حقيقت خود، منفك از مقوله‌هاى دينى در طول تاريخ انسانى نبوده است. از جهت ديگر دين نوعى از ارتباطات را منعكس مى‌كند كه نه‌تنها ناظر به جهان مادى است، بلكه فراتر از آن، جهان ماورا را نيز شامل مى‌گردد. چنانچه بر پايه ديدگاه گاديكانست اضطراب/ عدم قطعيت را اساسى‌ترين عوامل موردنیاز براى برقرارى ارتباط بپذيريم، دين را كه نوعى از ارتباطات گسترده است، نيز مى‌توان در همين راستا ولى با ادبيات خاص حوزه دينى موردبررسی و ارزيابى قرار داد.

اين مقاله عمدتاً با استفاده از نظريه‌ى مزبور، تأكيد مى‌كند كه بدون اضطراب و عدم قطعيت نمى‌توان ارتباطات دينى را نيز به شكل بهينه سامان بخشيد. اين اضطراب و عدم قطعيت نوعى نياز انسانى است كه بدون آن نه‌تنها نمى‌توان ارتباطى را برقرار نمود، بلكه نمى‌توان، به دین‌داری واقعى نيز دست‌یافت. در ادبيات دينى، اضطراب و عدم قطعيت را مى‌توان معادل «خوف» و «رجا» يا «ترس» و «اميد» دانست. خوف يا ترس، نوعى از اضطراب را ايجاد مى‌كند و رجا يا «اميد» نوعى از قطعيت يا عدم قطعيت را منعكس مى‌كند. برقرارى ارتباط مداوم در فرهنگ دينى با منبع آفرينش نيز بايد همراه با نوعى از ترس و اميد دائمى باشد. ترس از عدم دسترسى به مرحله‌ى مطلوب براى رسيدن به مقصد الهى و اميد به رحمت الهى براى چشم‌پوشى از كمبودها و انحراف‌ها و راهنمايى به سمت مقصد نهايى است. فرد دين‌دار در آستانه‌ى اين دو مفهوم حركت مى‌كند و رابطه‌ى خود را در هر لحظه با مبدأ جهان تنظيم مى‌كند.

فصل ششم تحت عنوان «رويكرد هنجارى اسلام به فراغت و سرگرمى» (با عطف به الزامات هنجارى يك رسانه دينى در تأمين سرگرمى) تلاش مى‌كند كه يكى از مهم‌ترین ژانرهاى رسانه‌اى يعنى سرگرمى را از منظر دينى موردتوجه قرار دهد. فراغت و سرگرمى، يكى از مسائل مهم انسان در عصر كنونى است. دين، با چنين مسئله‌اى كه به يكى از ژانرهاى مهم رسانه‌اى تبديل شده است، چگونه برخورد مى‌كند؟ اين مقاله باتوجه‌به چنين سوال مهمى تلاش كرده است كه مرورى بر معانى مختلف فراغت و سرگرمى از منظر دينى و سپس رسانه‌اى داشته باشد و نهايتاً اين مسئله را مورد تبيين قرار دهد.

در اين مقاله تأكيد شده است كه: فراغت به‌عنوان ظرف زمانى فارغ از هر نوع الزام، بخشى از فرصت زمانى و سرمايه‌ى وقتى بشر است كه معمولاً به‌تبع متغيرهاى مختلف شخصى و محيطى پوشش مى‌يابد. كميت اين مقطع و نحوه‌ى بهره‌بردارى از آن همواره به‌ویژه تا قبل از تحولات ناشى از انقلاب صنعتى- به‌تبع كار و فعاليت رسمى و نقش‌هاى محول و محقق افراد در جامعه تعين مى‌يافت.

اختصاص اين مقطع به اشتغالات اختيارى، گزينشى، غيرانتفاعى، كنترل‌پذير، تفننى، مفرح و در يك كلام تفريح و سرگرمى - با هدف نشاط‌آفرینی، ملالت زدايى، تجديد قوا و كسب آمادگى ذهنى و جسمى بيشتر براى انجام كار و تلاش معمول- آن‌چنان در تاريخ بشر شايع و رايج بوده كه رفته‌رفته اين نوع تخصيص احتمالاً به دليل شدت علاقه ميان ظرف و مظروف، نوعى اين‌همانى ميان فراغت و تفريح و سرگرمى به وجود آورده است. رسانه‌هاى جمعى، از جمله نهادها و سازمان‌هاى فعال عصرى در تأمين اين مهم به‌عنوان يك نياز توده‌اي‌اند.

اديان الهى به‌ویژه اسلام، همواره به‌تبع رسالت كلان خويش در هدايت و ارشاد بشر به سعادت و كمال غايى، تذكارها و رهنمودهاى حكيمانه‌اى درباره‌ى نحوه‌ى بهره‌گيرى از آنات معدود و گذراى عمر از جمله فرصت‌هاى فراغتى، فراروى بشر نهاده‌اند. بى‌شك، التزام عملى به رعايت قواعد هنجارى دين در ساحات مختلف زندگى، فراغت و تفريح را نيز به‌عنوان بخشى جدايى‌ناپذير از سپهر عام جهان زيست مؤمنانه، متأثر خواهد ساخت.

در اين نوشتار ابتدا به واكاوى مفهومى دو واژه‌ى فراغت و سرگرمى و نسبت ميان اين دو و سپس به طرح مواضع هنجارى اسلام به‌عنوان آخرين و جامع‌ترين دين الهى به‌ویژه با عطف توجه به نيازهاى هنجارى يك رسانه‌ى دينى مفروض و به بيان مصداقى سيماى جمهورى اسلامى در تأمين اين كاركرد، در حد مقدور خواهيم پرداخت.

همه‌ى فصول و مقالات فوق در يك هدف اصلى همسو هستند: بررسى چگونگى تعامل دين و رسانه در شش حوزه‌ى مهم و اساسى در تعامل دين و رسانه يعنى حوزه‌هاى معرفتى، هنجارى، فقهى، اخلاقى، ارتباطى، و نهايتاً سرگرمى[۲].

پانویس

  1. ر.ک:پیش‌گفتار سرویراستار، ص 8-5
  2. مقدمه ویراستار ص 21-16

منابع مقاله

  1. مقدمات کتاب

وابسته‌ها