دوازده رساله در پارادوکس دروغگو
| دوازده رساله در پارادوکس دروغگو | |
|---|---|
| پدیدآوران | دشتکی، محمد بن ابراهیم (نويسنده)
خفری، محمد بن احمد (نویسنده) کمالالدین بخاری، محمود بن نعمتالله ( نویسنده) عارفنیا، طیبه ( مصحح) دوانی، محمد بن اسعد ( نویسنده) فرامرز قراملکی، احد ( محقق) دشتکی، منصور بن محمد ( نویسنده) |
| ناشر | مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1386ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | - |
| موضوع | پارادوکس دروغگو - تضاد |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /پ2ف4 199 BC |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دوازده رساله در پارادوکس دروغگو، با مقدمه، تصحیح و تعلیق احد فرامرز قراملکی (متولد 1330ش) و همکاری طیبه عارفنیا در تصحیح، مجموعهای از دوازده رساله در مورد پارادوکس دروغگو است که توسط دانشمندان مکتب فلسفی شیراز در سدههای نهم و دهم هجری نگاشته شدهاند و به سیر تاریخی و دیدگاههای مختلف در مورد این پارادوکس در جهان اسلام میپردازد[۱].
ساختار
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه، متن دوازده رساله، تعلیقات، نمایه و فهرست منابع است. رسالههای دوازدهگانه برحسب نویسندگان مرتب شدهاند. چهار رساله از امیر صدرالدین دشتکی، چهار نوشتار از جلالالدین دوانی، رسالهای از غیاثالدین دشتکی، دو نوشتار از شمسالدین خفری و گزیدهای از متن و شرح رساله کمالالدین بخاری، است[۲].
محتوا
الف)- مقدمه: مقدمه کتاب به بررسی تطور تاریخی پارادوکس دروغگو در جهان اسلام میپردازد[۳]. این مقدمه، شامل بخشهای زیر است:
- مضمون پارادوکس دروغگو: در این بخش، ماهیت و محتوای پارادوکس دروغگو تشریح میشود[۴].
- پیشینه یونانی پارادوکس دروغگو: به ریشهها و سوابق این پارادوکس در فلسفه یونان باستان اشاره میکند[۵].
- پارادوکس دروغگو در دوره اسلامی: چگونگی ورود و پرداختن به این پارادوکس در تمدن اسلامی را بیان میکند[۶].
- رویآورد دانشمندان مسلمان به پارادوکس دروغگو: این بخش به دو رهیافت اصلی در میان دانشمندان مسلمان میپردازد:
- رهیافت منطقی با ذکر دیدگاه دانشمندان این رهیافت، مانند اثیرالدین ابهری و تقریرات او پیرامون این مسئله در آثارش و دیگری خواجه نصیرالدین طوسی است که بهتبع ابهری به طرح معمای جذر اصم پرداخته و در ادامه دیدگاه کاتبی قزوینی شاگرد ابهری، ابن کمونه، قطبالدین شیرازی و دیگران بههمراه راهحلهای ارائهشده توسط آنها در این خصوص و ویژگیهای رهیافت منطقی مطرح شده است[۷].
- رهیافت کلامی نیز در این قسمت از بحث شامل مطالبی درباره نقد نظریه ارسطویی صدق، ابطال مذهب ثنویت، نقد نظریه حسن و قبح عقلی بههمراه ویژگیهای این رهیافت است[۸].
- پارادوکس دروغگو در حوزه فلسفی شیراز: این قسمت، بهطور مفصل به دیدگاههای دانشمندان برجسته مکتب فلسفی شیراز در مورد پارادوکس دروغگو و راهحلهای معمای یادشده اشاره میکند. همچنین به منابع دانشمندان حوزه شیراز و ویژگیهای رهیافت کلامی درباره جذر اصم پرداخته شده است[۹].
- معرفی رسالههای دوازدهگانه[۱۰].
ب)- رسالههای صدرالدین محمد دشتکی (829-903ق):
- المنتخب من حاشيته على الشرح الجديد للتجريد: این رساله به طرح و تبیین ماهیت پارادوکس دروغگو میپردازد. در ادامه، پاسخهای مختلفی که توسط دانشمندان پیشین از جمله تفتازانی، کاتبی، سمرقندی، محقق طوسی، علامه شریف جرجانی، ابن کمونه و دوانی به این پارادوکس ارائه شده را مورد بررسی، نقد و تحلیل قرار میدهد[۱۱]. این رساله بهطور خاص به بحث صدق و کذب عبارت «همه سخن من در این ساعت دروغ است» میپردازد[۱۲].
- من فوائد الأمير صدرالدين الدشتكي في شبهة جذر الأصم: این رساله بر فرمولبندی از پارادوکس دروغگو تمرکز دارد. در آن، مغالطه گزارش میشود و عبارتهایی مانند «گفتار من در فلان روز دروغ است» تحلیل میشود. همچنین، پاسخ دوانی و نقدهای وارد بر آن را شامل میشود[۱۳]. صدرالدین ابتدا با تعبیر «قيل» به گزارش و تقریر معما میپردازد و آنگاه با «أجيب» جواب دوانی به معما را گزارش و با عنوان «و فيه بحث»، سه نقد را بر آن بیان میکند[۱۴].
- من فوائد الأمير صدرالدين الدشتكي في شبهة جذر الأصم (2): این رساله به ادامه بحث پیرامون «جذر اصم» میپردازد؛ بهویژه به چگونگی ارجاع یک گزاره به خودش و نحوه صدور حکم صدق یا کذب بر آن توجه میکند[۱۵]. نویسنده این یادداشت را بهصورت «قوله»، «أقول» و تعلیقه انتقادی بر فوائد (2) دوانی نوشته است[۱۶].
- رسالة في حل شبهة جذر الأصم: این رساله، به حل نظاممند پارادوکس یادشده اختصاص دارد. دشتکی در این رساله، پاسخهای ارائهشده توسط تفتازانی، کاتبی، سمرقندی، محقق طوسی، علامه شریف جرجانی، ابن کمونه و دوانی را بهصورت جامع نقد و بررسی میکند و در نهایت پاسخ منتخب خود را ارائه میدهد[۱۷].
ج)- رسالههای جلالالدین دوانی (831-908ق):
- المنتخب من حاشيته على الشرح الجديد للتجريد: دوانی در این رساله، به تبیین پارادوکس دروغگو میپردازد و رویکرد صدرالدین دشتکی را بهتفصیل نقد میکند. او پاسخهای تفتازانی، کاتبی، سمرقندی، محقق طوسی، علامه شریف جرجانی، ابن کمونه و دوانی را مورد بحث و ارزیابی قرار میدهد[۱۸]
- من فوائد الدواني في شبهة جذر الأصم (1): این رساله، به «جذر اصم» میپردازد و این پارادوکس را بهعنوان «اخبار از نسبت واقعیه» تعریف میکند که میتواند صادق یا کاذب باشد. همچنین، امکان اجتماع صدق و کذب در یک گزاره را بررسی مینماید[۱۹].
- من فوائد الدواني في شبهة جذر الأصم (2): این رساله نیز به «جذر اصم» اختصاص دارد و به نقد و رد دیدگاه صدرالدین دشتکی در مورد این پارادوکس، بهویژه درباره چگونگی ارجاع یک گزاره به خودش، میپردازد[۲۰]. این نوشته بهصورت تعلیقه یا حاشیه بر فوائد صدرالدین (1) و بهصورت «قوله»، «أقول» نگارش یافته است[۲۱].
- نهاية الكلام في حل شبهة الجذر الأصم: هدف این رساله ارائه پاسخ نهایی و قطعی به شبهه «جذر اصم» است. نویسنده این رساله را در سه بخش مقدمه در تقریر معما، واسطه در گزارش و نقد دیدگاههای دانشمندان و خاتمه سامان داده است[۲۲]. این اثر بهطور نظاممند پاسخهای تفتازانی، کاتبی، سمرقندی، محقق طوسی، علامه شریف جرجانی، ابن کمونه و صدرالدین دشتکی را مرور و نقد میکند[۲۳].
د)- رساله غیاثالدین دشتکی (866-961ق):
- تجريد الغواشي في شبهة جذر الأصم: این رساله با هدف زدودن ابهامات از جذر اصم نوشته شده است[۲۴]. غیاثالدین دشتکی در این اثر پس از بیان مسئله[۲۵]، بحثها و راهحلهای ارائهشده توسط علمای پیشین از جمله تفتازانی، کاتبی و سمرقندی، طوسی، ابن کمونه، دوانی، صدرالدین دشتکی و... در مواجهه با این پارادوکس را مورد بررسی قرار داده و به نقد و رد آنها پرداخته است[۲۶].
گفته شده است نویسنده این رساله را به دو صورت نوشته است. وی ابتدا در حاشیه بر شرح مفتاح العلوم و بهمناسبت بحث از تعریف خبر به صدق و کذبپذیری، به گزارش معما، ذکر دیدگاه دوانی و نقد وی میپردازد. وی در اینجا رساله مفصل صدرالدین را آورده تا به نقد دوانی و رد آن بپردازد، اما رساله ناتمام رها شده است. موضع دوم، حاشیه بر شرح تجرید است. وی در این موضع بهتفصیل و اتمام سخن گفته و آن را بهصورت مستقل درآورده است[۲۷].
ه)- رسالههای شمسالدین محمد خفری ( م. ح 942ق):
- عبرة الفضلاء: خفری در این رساله به بررسی پارادوکس دروغگو، بهویژه پاسخ دوانی پرداخته است. نویسنده راهحلهای مختلفی را مورد تحلیل نقادانه قرار میدهد و در قالب «جواب اول»، «جواب ثانی» و «جواب ثالث» ارائه میکند[۲۸]. گفته شده است این نوشته کوتاه خفری به دوره جوانی او تعلق دارد که پیرو دوانی بوده؛ به همین جهت با عبارت «قد أجاب حضرة الجلالية المحمدية» در آغاز رساله از او با احترام یاد کرده است[۲۹].
- حيرة الفضلاء: این رساله به پارادوکس مشهور میپردازد. نویسنده پس از بیان مسئله، چهار نظریه اصلی را در خصوص این پارادوکس مورد کاوش قرار داده و پاسخهای تفتازانی، کاتبی، سمرقندی، محقق طوسی، جرجانی، ابن کمونه، دوانی، دشتکی و... را مورد بررسی و نقد قرار داده است[۳۰]. در ادامه نظرات خود را در خصوص این موضوع در قالب پنج پاسخ ارائه کرده است[۳۱]. گفته شده است این تکنگاری مفصل متعلق به دوره اخیر زندگی نویسنده، یعنی پس از سال 903ق، بوده است[۳۲].
و)- رساله کمالالدین محمود بن نعمتالله بخاری (885-947ق) و فرزندش محمد عصمتالله:
- المنتخب من رسالة المغالطات، اثر محمود بن نعمتالله: این رساله در حقیقت گزیدهای از رساله مغالطات است که از «وجه ثامن» آغاز شده و به بررسی پارادوکس دروغگو، بهویژه جملاتی مانند «هر سخنی که امروز از من صادر شود، دروغ است» پرداخته و جواب آن را بیان کرده است[۳۳].
به دنبال آن، «المنتخب من شرح رسالة المغالطات» متعلق به محمد عصمتالله آمده که در حقیقت شرحی بر رساله کمالالدین در مغالطه جذر اصم است. نویسنده فرازی از متن را ذکر کرده، سپس توضیحات خود را به آن افزوده است. او ضمن ذکر دیدگاههای تفتازانی، صدرالدین دشتکی، جوابهای مطرحشده در این خصوص را ذکر کرده و مورد بررسی قرار داده است. هدف آن، حل پارادوکس با تحلیل صدق و کذب در ارتباط با واقعیت و حالتهای ذهنی است[۳۴]. نویسنده سه تقریر را برای راهحل پدرش کمالالدین ارائه کرده است[۳۵].
ز)- تعلیقات: در تعلیقات، توضیحاتی پیرامون دیدگاههای فلاسفه و متکلمان برجسته در رسالههای یادشده و رویکر آنان در حل پارادوکس دروغگو داده شده و به برخی نکات موجود در سخنان آنها پرداخته شده است. علاوه بر آن به معنای برخی اصطلاحات و عبارات متن رسالهها اشاره شده و توضیحات مفیدی نیز درباره رسالهها و نویسندگان و... داده شده است[۳۶].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه سیزده و شصتونه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه نه - ده و شصتونه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیزده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه سیزده - هفده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه، هفده - نوزده
- ↑ ر.ک: همان، صفحه بیست – بیستویک
- ↑ ر.ک: همان، صفحه، بیستویک – چهلوپنج
- ↑ ر.ک: همان، صفحه چهلوشش – پنجاهوچهار
- ↑ ر.ک: همان، صفحه پنجاهوچهار- شصتونه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه شصتونه - هفتادوسه
- ↑ ر.ک: همان، صفحه هفتاد؛ متن کتاب، ص1-15
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص3
- ↑ ر.ک: همان، ص17-20؛ مقدمه، صفحه هفتادویک
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه هفتادودو
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص21-25
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه هفتادودو
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص27-46 و 55-56
- ↑ ر.ک: همان، ص65-92
- ↑ ر.ک: همان، ص93-95
- ↑ ر.ک: همان، ص97-100
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه هفتادودو
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص102
- ↑ ر.ک: همان، ص105-133
- ↑ ر.ک: همان، ص157-159
- ↑ ر.ک: همان، ص160
- ↑ ر.ک: همان، ص161، 167، 181، 191، 201، 210 ، 246 -261
- ↑ ر.ک: مقدمه صفحه، هفتادودو - هفتادوسه
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص263-269
- ↑ ر.ک: همان، ص265؛ مقدمه، صفحه هفتادوسه
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص271-289
- ↑ ر.ک: همان، ص295-309
- ↑ ر.ک: مقدمه، صفحه هفتادوسه
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص311-314
- ↑ ر.ک: همان، ص315-323
- ↑ ر.ک: همان، ص360
- ↑ ر.ک: همان، 328-360
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.