الحقیقة و المنهج
الحقیقة والمنهج: الخطوط الأساسية لتأويلية فلسفیة، هانس- گئورگ گادامر (به آلمانی: Hans-Georg Gadamer) (متولد ۱۹۰۰ –۲۰۰۲م) فیلسوف برجسته آلمانی در سنت قارهای. این کتاب به بررسی مبانی تأویل فلسفی میپردازد، و در پی احیای «سؤال حقیقت» در حوزههای هنر و علومانسانی، در تقابل با سلطه روششناسیهای علوم طبیعی است.
| الحقیقة و المنهج | |
|---|---|
| پدیدآوران | گادامر، هانس گئورگ (نويسنده)
ناظم، حسن (مترجم) صالح، علی حاکم ( مترجم) کتوره، جورج ( مصحح) |
| عنوانهای دیگر | الخطوط الأساسیة لتأویلیة فلسفیة |
| ناشر | مرکز الامام الباقر علیهالسلام |
| مکان نشر | لیبی - طرابلس |
| سال نشر | 2007م |
| چاپ | 1 |
| شابک | 9959-29-280-0 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /گ2ح7 241 BD |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب شامل سه باب اصلی است که به دنبال آن ملحقات و تکملههایی آمده است.
سبک نگارش
شیوه نگارش کتاب، مبتنی بر یک رویکرد فلسفی عمیق است که در آن، تمرکز بر بنیانگذاری خطوط اساسی تأویل فلسفی قرار میگیرد که فراتر از هرگونه روششناسی محض قرار است[۱].
گزارش محتوا
باب اول: سؤال الحقيقة في تجربة الفن: این بخش با هدف احیای سؤال حقیقت در تجربه هنر آغاز میشود، با این استدلال که تجربه زیباییشناختی نباید بهعنوان انکار حقیقت درک شود. مبحث اول به اهمیت میراث انسانی برای علومانسانی میپردازد و مفاهیمی چون روش، فرهنگ، حس مشترک، حکم و ذوق را موردبررسی قرار میدهد. گادامر نشان میدهد که مفاهیمی مانند ذوق و حس مشترک، عناصر محوری در تعریف شناخت انسانی هستند و با روشهای علوم طبیعی تضاد دارند.
مبحث دوم با عنوان «اضفاء طابع ذاتی على علم الجمال من خلال النقد الکانطي»، به بررسی نقش ذوق و عبقریت (استعداد و مهارت خلاقانه) در نقد کانتی حکم زیباییشناختی میپردازد. این بحث بر اهمیت تمایز میان زیبایی طبیعی و زیبایی هنری تأکید میکند و درک کانتی از ذوق را تحلیل مینماید و به تجزیهوتحلیل مفهوم خبره میپردازد.
مبحث سوم با هدف «إحياء سؤال الحقيقة الفنية» به نقد مفهوم تجربه زیباییشناختی میپردازد و آن را تلاشی برای محدودکردن اثر هنری به یکلحظه ذهنی میداند. فصل دوم به «أنطولوجیا العمل الفني ودلالاتها التأویلیة» اختصاص دارد و مفهوم «بازی» (اللعب) را بهعنوان کلید درک هستیشناختی هنر مطرح میکند. این فصل همچنین به «تحول به یک ساختار کلی»، «زمانمندی زیباییشناختی» و تأثیرات آن بر تراژدی میپردازد و نشان میدهد که هنر نمودِ هستی است نه یک تجربه صرفاً ذهنی[۲].
باب دوم: توسیع سؤال الحقيقة إلى الفهم في العلوم الإنسانية: این باب با استفاده از نتایج حاصل از تحلیل هنر، سؤال حقیقت را به قلمرو علومانسانی گسترش میدهد.
فصل اول یک «توطئة تاریخیة» (زمینهچینی تاریخی) است که به توسعه تأویل رمانتیک و کاربرد آن در مطالعات تاریخی میپردازد، و پروژههای شلایرماخر و دروزن را بررسی میکند. این بحث به تلاش برای یافتن مبنای معرفتی برای علوم انسانی در برابر مدل علوم طبیعی میپردازد.
فصل دوم عناصر نظریه پدیدارشناختی تأویل را تبیین میکند. این شامل بحث پیرامون «دائرة التأویلیة» هایدگر، مسئله «أحكام مسبقة» (پیشداوریها) و مفهوم «الوعي المتأثر تاریخیاً» (آگاهی متأثر از تاریخ) است، که تأثیرات تاریخی را به عنوان عنصر فعال در فهم در نظر میگیرد[۳].
باب سوم: التحول الأنطولوجي للتأويل الذي توجهه اللغة: این بخش نقش محوری زبان را به عنوان بستر تجربه تأویلی مورد بحث قرار میدهد. مبحث اول بر زبان به مثابه واسطی برای تجربه تأویلی تأکید دارد، و چگونگی تعریف زبان برای موضوع تأویلی و عمل تأویلی را شرح میدهد. مبحث دوم سیر تکامل مفهوم زبان در تاریخ اندیشه غربی، از جمله «اللغة و اللوغوس» و «اللغة و الكلمة» و چگونگی صیاغت مفهوم را دنبال میکند. مبحث سوم زبان را به عنوان هستیشناسی تأویل پیشنهاد میکند، با تمرکز بر «تجربة اللغة للعالم» و ساختار و بنیاد فکری آن. گادامر تصریح میکند که جهان، همان گونه که زبان آن را آشکار میکند، اساس وجود و تفکر را تشکیل میدهد[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.