قشر الفسر
قشر الفسر اثر ابوسهل محمد بن حسن زوزنی (متوفی تقریبا 445ق)، کتابی است در نقد کتاب «الفسر» یا «تفسیر دیوان المتنبی الکبير» عثمان بن جني (392-321ق) که آن را در شرح دیوان شاعر برجسته عرب، ابوطیب متنبی (303- 354ق) نوشته است.
| قشر الفسر | |
|---|---|
| پدیدآوران | زوزنی، محمد بن حسن (نويسنده) مانع، عبد العزیز بن ناصر (محقق) |
| ناشر | مرکز الملک فيصل للبحوث و الدراسات الإسلامية |
| مکان نشر | عربستان - ریاض |
| سال نشر | 1427ق - 2006م |
| چاپ | 1 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 2 |
| کد کنگره | /د902 ز9 3984 PJA |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
زوزنی این کتاب را در نقد کتاب «الفسر» ابن جنی که کتابی است در شرح دیوان شاعر برجسته عرب، «متنبی» نوشته است و در آن، علاوه بر معرفی محسنات شرح مذکور، به بیان لغزشها و معایب آن شرح پرداخته و معانی درست اشعار متنبی را با زبانی فصیح، روشن کرده است[۱].
در این اثر بعد از نقل بیت مورد نظر، تعبیر «قال ابو الفتح» بازگو کننده شرح ابن جنی و «قال الشیخ» حکایت از نقد نویسنده دارد[۲].
زوزنی در مقدمه این کتاب که «قشر الفسر» (پوست کندن و تشریح کتاب الفسر) نامیده شده است، به صراحت سه شرح دیگر از معاصران خود (شرح عقیل، ابیوردی و تمیمی) از دیوان متنبی را با الفاظی هجوگونه، مورد حمله قرار داده و آنها را قابل اعتنا ندانسته و تنها شرح «الفسر» ابن جنی را قابل توجه دانسته و آن را نیز سرشار از لغزشها، هم در روایت شعر و هم در دریافت ظرائف معانی ابیات یافته و تصمیم گرفته است که این کتاب را نقد کند تا سره از ناسره مشخص و معنی درست را معین کند و دلایلی ارائه دهد که منکران را باز دارد و معاندان را منصرف گرداند. او در مقدمه بسیار کوتاه کتابش، خود را راوی دیوان متنبی معرفی کرده و میگوید از دوران کودکی و صباوت، دیوان متنبی را حفظ بوده و آن را بر ابوجعفر محمد بن محمد بن خلیل عرضه کرده است که او خود با یک واسطه، از متنبی شنیده بود[۳]، [۴].
وی در حقیقت با نقد تفسیر ابن جنی، شرحی بر ابیات متنبی ارائه میدهد و (به جز موارد اندک) در محدوده همان ابیات مورد نقد است و آرزو میکند که در صورت بقای عمر، شرحی بر همه ابیات متنبی انجام دهد که معانی کامل اشعار را روشن نماید و هیچ بیتی مغلق و نامفهوم باقی نماند[۵].
زوزنی در برخی ابیات، شرح ابن جنی را نامفهوم و بدور از مراد متنبی میداند و مینویسد که شرح ابن جنی بیش از شعر متنبی نیاز به شرح دارد[۶].
وی در برخی ابیات شرح ابن جنی را در بعضی لغات، مدخول میداند یعنی معنایی که ابن جنی از خود ارائه داده و کسی آن معنا را بیان نکرده است[۷].
دکتر المانع ضمن ذکر هجوهای زوزنی نسبت به ابن جنی، از قدرت بیان و به کارگیری الفاظ فخیم و سلیس عربی و آوردن سجعهای متوالی زوزنی در کتاب حاضر شگفتزده شده و معتقد است که زبان مادری وی عربی است و دلیل این استدال به کار بردن لفظ «امامزاده» در تاریخ بیهقی است و آن را «علوی» نسب ترجمه میکند[۸].