اصطلاحات عرفانی
اصطلاحات عرفانی، اثر علی نریمانی (متولد 1335-1404ش)، به گردآوری و شرح اصطلاحات و تعابیر کلیدی علم عرفان میپردازد تا مفاهیم عمیق و اصولی این حوزه از منظر لغوی و اصطلاحی برای سالکان و پژوهشگران روشن شود.
| اصطلاحات عرفانی | |
|---|---|
| پدیدآوران | نریمانی، علی (نويسنده) |
| ناشر | نهاوندی |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1402ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-622-5243-06-4 |
| موضوع | عرفان - اصطلاحها و تعبیرها |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 6الف4ن 274/3 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
ساختار کتاب شامل یک بخش پیشگفتار است و سپس محتوای اصلی به صورت توضیح اصطلاحات عرفانی و ترتیب حروف الفبا (حرف الف، حرف باء، حرف تاء و...) ارائه شده است.
سبک نگارش
شیوه نگارش بر تعریف دقیق اصطلاحات عرفانی استوار است و برای تثبیت معنا، بهوفور از آیات قرآن، روایات، و اشعار شاعران و عارفان بزرگ (مانند ابن عربی، مولانا، حافظ، صائب تبریزی، سنایی) استناد شده است[۱].
گزارش محتوا
پیشگفتار: بخش مقدماتی کتاب به اهمیت اصلاح عقاید و دوری از ریا و فریبکاری در مسیر دینداری میپردازد. در این بخش بر این نکته تأکید شده که عبادت واقعی باید از روی معرفت و محبت الهی باشد، نه ترس از دوزخ یا طمع بهشت. همچنین، نویسنده ضرورت درک معانی باطنی اصطلاحات را بیان میکند و معتقد است که عرفان عبارت است از فنای در ذات حق و بقای به حق، و نفی هستی مجازی سالک برای رسیدن به حقیقت محض[۲].
بخش اصلی کتاب به شرح واژگان خاص عرفانی میپردازد که بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است. هر مدخل، تعریف جامعی از اصطلاح در عرفان، تفاوت آن با معنای لغوی، و جایگاه آن در مراحل سلوک را بیان میکند. برای مثال: آب حیات: مراد از آب حیات، معرفت حقیقی، برخورداری از دانش الهی و عشق است که موجب زنده شدن دلها میشود[۳].
آداب: به معنای رعایت سنتها و رسوم در بین عرفا است. آداب بر سه قسم تقسیم میشود: ادب با نفس، ادب با خلق و ادب با حق[۴].
اسم اعظم: در فرهنگ عرفان به موقعیت ممتازی گفته میشود که سالک با تلاش به آن دست مییابد؛ این اسم برای سالک کل هستی را شامل میشود و سبب رسیدن به مرتبه کمال انسانی است[۵].
انسان کامل: تعاریف قصری و ابن عربی از انسان کامل ذکر شده که او را جامع جميع مراتب وجود و آینه تمامنمای صفات الهی میدانند[۶].
تجرید: تجرید در لغت برهنه کردن است، و در اصطلاح جداکردن باطن و درون از دیدن کار خود است که به اخلاص میانجامد[۷].
توحید: به معنای یگانه دیدن حق است و درجات مختلفی دارد از جمله توحید افعالی، توحید صفاتی، توحید ذاتی و نهایتاً توحید شهودی که در آن بنده چیزی جز تجلیات حق نمیبیند[۸].
جمع و فرق: اصطلاح «جمع» مرتبه فنا سالک در حق است و «فرق» محجوب بودن سالک بهوسیله خلق از حق است و اشاره به حالاتی دارد که مربوط به عالم خلق و امور بشری است. در مقام «جمعالجمع» سالک حق را در همه موجودات و پدیدگان مشاهده کند که این با بقا بالله نیز میگویند و برتر از مقام جمع است[۹].
ذوق: ذوق یکی از مهمترین قوای ظاهری پنجگانه است. اما نزد عرفا نخستین درجه شهود ذوق است. اما پایدارتر از وجد میباشد. [۱۰].
فنا: مراد از فنا، فنای عبد است در حق. وقتی همه اوصاف بشریت و زشت، از دل انسان سالک بیرون رفت، او فنای فی الله پیدا کرده است.[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.