نگرشی بر مدیریت اسلامی
نگرشی بر مدیریت اسلامی، نوشته سید رضا تقوی دامغانی (زاده ۱۳۲۵ش- دامغان) روحانی و سیاستمدار ایرانی است. این کتاب به بررسی ابعاد نظری و عملی مدیریت از دیدگاه اسلام میپردازد و اصول و مبانی آن را باتکیهبر منابع قرآنی و سنت تبیین میکند تا راهحلهای مناسبی برای اداره جامعه اسلامی ارائه دهد.
| نگرشی بر مدیریت اسلامی | |
|---|---|
| پدیدآوران | تقوی دامغانی، رضا (نويسنده) |
| ناشر | سازمان تبليغات اسلامی. شركت چاپ و نشر بين الملل |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1395ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-304-720-7 |
| موضوع | مدیریت (اسلام) - مدیریت - جنبههای قرآنی - مدیران - اخلاق حرفهای - جنبههای مذهبی - اسلام - مدیریت - فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | ت7ن8 232/67 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب شامل بخشهای مقدماتی (همچون پیشگفتار و سرآغاز)، ده بخش اصلی و مفصل است.
سبک نگارش
شیوه نگارش بدین صورت است که در ابتدای مباحث کلیدی، به آرا اندیشمندان غیراسلامی و تاریخ مدیریت (همچون افلاطون و ارسطو) اشاره میشود تا زمینه فکری مدیریت اسلامی بهعنوان یک نظام مستقل و برتر مطرح گردد[۱].
گزارش محتوا
بخش اندیشه مدیریت به بررسی سیر تاریخی اندیشه مدیریت میپردازد و نظریات متفکرانی چون افلاطون، ارسطو، فارابی، ابن خلدون، اخوانالصفا، ابوعلی سینا، خواجه نظامالملک طوسی، نظامی عروضی، سعدی شیرازی و مولوی را در این حوزه بیان میکند. این بخش نشان میدهد که مباحث مدیریت موضوعی قدیمی و ریشهدار در تمدن بشری بوده است[۲].
بخش مدیریت چیست؟ به تعریف مدیریت از دیدگاه اسلامی میپردازد. مدیریت در اسلام صرفاً یک حکومت یا سلطه نیست، بلکه یک امانت از سوی خداوند محسوب میشود، یک تکلیف شرعی است که هدف آن خدمت به خلق است و برای بهرهبرداری نیست، و در حقیقت یک خدمت است نه حکومت. همچنین، در این دیدگاه، مدیریت را بیشتر هدایت و ارشاد میدانند تا صرفاً اعمال حاکمیت[۳].
بخش ضرورت مدیریت بیان میکند که انسان موجودی اجتماعی خلق شده و نیاز طبیعی و فطری به مدیریت دارد. این ضرورت در منابع دینی (مانند داستانهای ابراهیم(ع) و موسی(ع)) و همچنین در بحث شیعه پیرامون امامت و خلافت تبیین شده است. فلسفه بعثت انبیا نیز ریشه در همین ضرورت مدیریت برای هدایت بشر دارد[۴].
بخش نقش مدیریت بر تأثیر شگرف مدیران بر سرنوشت جوامع متمرکز است و مطالعه تاریخ را شاهدی بر نقش مدیران در ارتقا یا انحطاط ملتها میداند. نویسنده سه نقش اصلی برای مدیر برمیشمارد: نقش تربیتی که بر روح و روان همکاران و جامعه اثر میگذارد، نقش محوری که مدیر بهعنوان مرکز دایره تشکیلات عمل میکند، و نقش بنیادی که مدیر را در جایگاه رکن اساسی بنای سازمانی معرفی مینماید[۵].
بخش چارچوبهای مدیریت اصول و مبانی حاکم بر مدیریت اسلامی را شرح میدهد. این اصول عبارتاند از: رعایت منزلت و کرامت انسان، تبعیت از مدیریت و قانون خدا، لزوم عدل و احسان در رفتار و مدیریت و تقدس وسیله[۶].
بخش ارکان مدیریت به وظایف و اجزای عملیاتی مدیریت میپردازد. این ارکان شامل: برنامهریزی (با تأکید بر آیندهنگری و آخرتنگری در اسلام)، سازمان (شامل بخشهایی چون ارتش، قوه قضائیه، والیان، دبیران و دولتمردان، ماموران مالیات، بازرگانان و صنعتگران و محرومان)، هماهنگی، نظارت (شامل نظارت مستقیم و غیرمستقیم، و نظارت همگانی)، و ارزشیابی (ارزیابی عملکرد بر اساس معیارهای اسلامی نظیر انگیزه، صالح بودن، حسن بودن و تقوی) است[۷].
بخش ابزار مدیریت به وسایل موردنیاز مدیران برای انجام وظایف اشاره دارد که شامل سعهصدر (ظرفیت روحی بالا و گشادهرویی)، نیروی انسانی (کارکنان متخصص و وفادار)، و قانون (قوانین الهی و شرعی) است[۸].
بخش معیارهای شایستگی در مدیریت اسلامی چهار معیار اصلی را برای انتخاب و ارزیابی مدیران معرفی میکند: ایمان، دانش و آگاهی (تخصص)، کفایت (توانایی و قدرت انجام کار)، و تقدم فاضل بر مفضول (ترجیحدادن اصلح به صالح)[۹].
بخش ویژگیهای مدیر به خصوصیات فردی مدیران شایسته میپردازد که شامل اشراف مدیر (نظارت و آگاهی بر کارها)، قدرت مدیر (به معنای توانایی حل مشکلات)، قاطعیت (تصمیمگیری محکم و آگاهانه)، و مدیر مجری قانون (تسلیم در برابر قانون الهی) است[۱۰].
در انتهای کتاب نیز به موضوعاتی همچون عوامل موفقیت مدیر[۱۱]، اخلاق مدیر[۱۲]، شئون مدیریت[۱۳] و آفات مدیریت[۱۴]، پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.