الجزء الثاني من حديث يحيی بن معين (الفوائد)
الجزء الثاني من حديث يحيی بن معين (الفوائد)، از جمله کتب فواید است که مشتمل بر جزء دوم از حدیث ابوزکریا یحیی بن معین بن عون بن زیاد مری (158-233ق)، به روایت ابوبکر احمد مروزی (حدود 202- 292ق) از وی میباشد.
| حدیث یحیی بن معین (الفوائد)(الجزء الثاني من) | |
|---|---|
| پدیدآوران | یحیی بن معین (نويسنده)
مروزی، احمد بن علی (نویسنده) سبیت، خالد بن عبدالله (محقق) |
| عنوانهای دیگر | الفوائد** دراسه و تحقیق |
| ناشر | شرکة الریاض للنشر و التوزیع ** مکتبة الرشد |
| مکان نشر | عربستان - ریاض |
| سال نشر | 1419ق - 1998م |
| چاپ | 1 |
| موضوع | احادیث اهل سنت - قرن 2ق. |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BP ۱۲۱/ی۳،ج۴ |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
کتاب، توسط خالد بن عبدالله سبیت تحقیق شده است.
در میان مصادر و منابع مختلف، پیرامون تسمیه کتاب، اختلافاتی وجود داشته و هریک تحت عناوین مختلفی از آن یاد کردهاند؛ عناوینی همچون:
- «مسند يحيی بن معين»؛
- «حديث يحيی بن معين»؛
- «فوائد يحيی بن معين»[۱].
کتابهای فوائد، نه مانند کتب سنن بر اساس موضوعات مرتب شدهاند و نه مانند کتابهای مسانید، بر اساس مسانید صحابه؛ بنابراین جای تعجب نیست که میبینیم مؤلف در کتاب حاضر، روشی را در تنظیم روایات و متون کتاب اتخاذ نکرده، بلکه روایات را بدون ترتیب یا تبویب خاصی، پشت سر هم ارائه نموده است. بااینحال رویکرد وی در گزینش نصوص و متون کتاب، بر این اساس است که روایات مرفوع، موقوف و مقطوع را در آن گنجانده و خود را مقید به هیچیک از آنها نکرده است. سپس در ایراد و مطرح نمودن روایات، بین آنها اختلاط نموده و روایات مقطوع و موقوف را در ضمن روایات مرفوع، ذکر کرده است. نکته قابل توجه پیرامون کتاب این است که ابن معین با وجود تبحر و پیشوا بودنش در امر تشخیص روایات، در این زمینه درباره احادیث، چه از لحاظ صحیح بودن و چه از لحاظ ضعف آنها، سخنی نگفته و جایگاه فایده را در اسناد و متن، بیان نکرده است[۲].
ابن معین روایات ذکرشده در کتاب حاضر را از پنجاهوهفت شیخ آورده که نام تمامی آنها در فهرست شیوخ مؤلف در انتهای کتاب ذکر شده است. از برخی از این شیوخ، روایات بیشتری نقل شده است؛ مانند حفص بن غیاث، عبدالرزاق، وکیع بن جراح و... و از برخی دیگر کمتر؛ بهگونهای که از برخی شیوخ، تنها یک روایت نقل شده است؛ مانند ولید بن مسلم، عبدالله بن صالح کاتب اللیث، عبدالصمد بن عبدالوارث و...[۳]. برای ذکر روایت از تمامی این شیوخ، از عبارت «حدثنا» استفاده شده است[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.