إسفار الفصيح
كتاب إسفار الفصيح، اثر ابوسهل محمد بن علی بن محمد هروی نحوی (372-433ق)، کتابی است در شرح کتاب «الفصيح» احمد بن یحیی ثعلب (200-291ق).
| إسفار الفصيح | |
|---|---|
| پدیدآوران | هروی، محمد بن علی (نويسنده) قشاش، احمد بن سعید (محقق) |
| ناشر | المملکة العربیة السعودیة. وزارة التعليم العالي. الجامعة الاسلامية |
| مکان نشر | عربستان - مدینه منوره |
| سال نشر | 1420ق |
| چاپ | 1 |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 2 |
| کد کنگره | PJ6620.Th72F682 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
«الفصيح»، کتابی است که در تصحیح پدیده تلفظ نادرست در زبان و توضیح چگونگی تلفظ صحیح و فصیح برخی از واژگان، عبارت و مثلهای زبان عربی نوشته شده و بهاندازهای در این زمینه، به شهرت رسیده که هیچ کتابی در این موضوع، به آن دست نیافته است. این امر به دلیل کوچک بودن اندازه کتاب، سهولت حفظ مطالب آن و اهمیت موضوعات و مباحث مطرحشده در آن است. همین موضوع، بسیاری را بر این داشت تا به شرح، نظم، نقد و استدراک مطالب این کتاب بپردازند. از جمله این افراد، نویسنده شرح حاضر است که پیرامون این کتاب، چهار اثر تألیفی از خود به یادگار گذاشته که شرح حاضر، از جمله آنهاست[۱].
شرح حاضر، از لحاظ مطالب مطرحشده در آن، بسیار غنی بوده و نویسنده در آن، مقدار بسیار زیادی از واژگان و مفردات لغوی و توضیحات آن را مورد بحث قرار داده و در آن، به برخی از مسائل مهم مربوط به علم لغت، نحو و صرف پرداخته است. وی همچنین به اقوال تعداد زیادی از علما و صاحبنظران در این زمینه، استناد نموده و برخی از آنها را مورد نقد، بحث و بررسی قرار داده است. وی در خلال نقد این اقوال، برخی از آرا و نظریات منحصربهفردی را ارائه داده است. با ملاحظه مطالب و موضوعات مطرحشده در کتاب، میتوان آن را سرشار از قرائن و شواهدی از قرآن کریم، احادیث، اشعار، امثال و اقوال دید[۲].
برخی از مهمترین ویژگیهای روش شرح حاضر را میتوان در امور زیر، مورد بررسی قرار داد:
- شارح، کتاب خود را با شرح خطبه کتاب «الفصيح» آغاز نموده و آن را با شرح باب «الفرق»، به پایان برده و در تمام مباحث، بهترتیب ابواب و عناوین کتاب «الفصيح»، پایبند بوده است.
- شیوه شرح در برخی موارد، بهصورت مزجی است؛ بدین صورت که شارح کلام خود را با کلام ثعلب درآمیخته است. در برخی موارد نیز مطالب «الفصيح»، بعد از عباراتی نظیر: «و أما قوله»، «و قوله»، «و قول ثعلب»، «قال أبوالعباس» و «و قال أبوالعباس ثعلب» آمده و یا اینکه عبارتی کوتاه یا بلند از کتاب «الفصيح» آمده و سپس، به شرح آن، پرداخته شده است.
- شارح، الفاظ و واژگان «الفصيح» را توضیح داده و معنای لغوی - دلالی الفاظ را بیان نموده و صیغههای افعال را ذکر کرده و توضیح داده و به برخی از مشتقات آنها مانند اسم فاعل، اسم مفعول، مصدر و برخی از مشتقات دیگر، اشاره نموده است.
- شارح در شرح الفاظ، به قرآن کریم یا حدیث شریف یا کلام بلیغ عرب استشهاد کرده است[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.