شرح دعای مکارم الاخلاق (مدینه فاضله)
| شرح دعای مکارم الاخلاق (مدینه فاضله) | |
|---|---|
| پدیدآوران | صالح غفاری، محمدعلی (نويسنده) علی بن حسین (ع)، امام چهارم (نویسنده) |
| عنوانهای دیگر | الصحیفة السجادیة. برگزیده. شرح ** دعای مکارم اخلاق. شرح |
| ناشر | فراشناختی اندیشه |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1390ش |
| چاپ | 2 |
| شابک | 978-600-5116-53-3 |
| موضوع | دعای مکارم الاخلاق - نقد و تفسیر - دعاها - اخلاق اسلامی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 1390 2ص70422م 270 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح دعای مکارم الاخلاق (مدینه فاضله)، اثر محمدعلی صالح غفاری (متوفی 1387ش)، شرحی است ساده و روان بر دعای مکارم الاخلاق «صحیفه سجادیه».
اثر حاضر، بنا به گفته نویسنده، کتابی است که با تقریبا هشتاد درصد مطالب بیسابقه، خواننده را در جریان معارف مقام ولایت و امتیازات وجودی ائمه(ع) قرار میدهد. این شرح، مطالبی اصیل و عمیق در شرح دعای مکارم الاخلاق و شرح بیسابقه مندرجات دعا و رابطه دعا و علم را در اختیار خواننده قرار میدهد [۱].
نویسنده پیش از آغاز شرح، به بیان مطالبی پیرامون مدینه فاضله یا شهر بهشت، تعریف دعای مکارم الاخلاق، معنای خلق و اخلاق و... پرداخته است[۲].
رویکرد نویسنده در شرح دعا، بدین صورت است که ابتدا فرازی از دعا را ذکر نموده و در ادامه، به شرح و توضیح نکات موجود در آن پرداخته است که بهمنظور آشنایی بیشتر با نوع شرح، بهصورت مختصر، به گوشههایی از آن، اشاره میشود. در ابتدای شرح، نخست دلیل افتتاح دعای مکارم الاخلاق با صلوات و تمامی دعاهای دیگری که دستور دادهاند دعاهای خود را با صلوات افتتاح کنید و آن دعاها را بین دو صلوات قرار دهید، بیان شده است[۳].
مطالب قابل توجه در فراز «و اكفني ما يشغلني الاهتمام به و استعملني بما تسئلني غدا عنه...» (پروردگارا کارهای مهمی که فکر مرا تسخیر میکند و قدرت انجام آن را ندارم، خود عهدهدار آن باش و مرا کفایت کن و مرا به کارهایی وادار کن که فردای قیامت، مسئول آن هستم...):
- کشف علت غایی خلقت انسان و مصرف شدن وجود و سرمایهها در راه رسیدن به آن علت؛
- در وضعی قرار گیرم که کسی از من بهتر و بالاتر نباشد، تا فریفته آن مراتب بهتر و بالاتر باشم؛
- در خط عبادت و بندگی خدا قرار گیرم و از عجب و ریا برکنار باشم؛
- در خط خدمات اجتماعی، به کیفیتی باشم که آن خدمات را برای خود بزرگترین سرمایه بشناسم؛ منتی بر سر مردم نگذارم، بلکه منت آنها را قبول کنم که به من توفیق خدمت دادهاند[۴].
پانویس
منابع مقاله
پیشگفتار و متن کتاب.