پیدایش ناسیونالیسم ایرانی؛ نژاد و سیاست بی‌جاسازی

پیدایش ناسیونالیسم ایرانی؛ نژاد و سیاست بی‌جاسازی تألیف رضا ضیاءابراهیمی، ترجمه حسن افشار؛ این کتاب ادعا ندارد که ناسیونالیسم بی‌جاساز تنها شکل ناسیونالیسم در ایران است. برعکس، این کتاب ادعا دارد که یک «ملت» واحد، یعنی با یک سرزمین و یک جمعیت واحد، می‌تواند چند ناسیونالیسم داشته باشد.

پیدایش ناسیونالیسم ایرانی؛ نژاد و سیاست بی‌جاسازی
پیدایش ناسیونالیسم ایرانی؛ نژاد و سیاست بی‌جاسازی
پدیدآورانضیاءابراهیمی، رضا (نویسنده) افشار، حسن (مترجم)
ناشرمرکز
مکان نشرتهران
سال نشر1396
شابک978-964-213-350-5
موضوعناسیونالیسم ایرانی، تاریخ معاصر ایران، مطالعات فرهنگی
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره

ساختار

این کتاب در هشت فصل اصلی و بخش‌های تکمیلی تألیف شده است.

گزارش کتاب

هر که در ایران زندگی کرده باشد، یا به ایران سفر کرده باشد، یا با ایرانیان مقیم خارج معاشرت کرده باشد، شاید متوجه برخی از آراء در این کتاب شود. حسرت شکوه و افتخار پیش از اسلام ایران در بسیاری از ایرانیان دیده می‌شود. فهم خواص و عوام از ریشه‌ها و «ذات» ایرانی از این حسرت آکنده است و در تولیدات هنری و ادبی نیز حاکم است. بی‌جهت نیست که تعداد بی‌شماری از رستوران‌ها و کسب‌وکارهای ایرانی در سراسر جهان «پرسپولیس» یا «کورش» نام دارند. نمایان‌ترین جنبۀ آن البته نوعی تصویرپردازی است ملهم از شکل‌ها و نمادهای پیشااسلامی که همه جا به چشم می‌خورد.

در کنار این شیفتگی پیشااسلامی، به باوری در قشرهایی از ایرانیان برمی‌خوریم که تاریخ ایران اسلامی را یک دورۀ دراز انحطاط می‌بینند، پنداری که ایران به‌ناگهان و به طور جبران‌ناپذیری از جایگاه رفیعش در میان ملت‌های بزرگ جهان سقوط کرده است. دستاوردهای بزرگ علمی و ادبی دوران اسلامی نادیده گرفته می‌شود یا در قالب دیگری، همچون مواردی از بازپیدایی نبوغ پیشااسلامی در لباس اسلامی، قلمداد می‌شود. دستۀ دیگری از ایرانیان، بدون جانب‌داری خاصی، از مشکل ایران با اسلام سخن می‌گویند و ادعا می‌کنند دین اسلام اصلاً برای اعراب آمده است. و گروهی دیگر تعلق داشتن ایرانیان ـ مانند اروپاییان ـ به «نژاد آریایی» را با غرور تمام در بوق و کرنا می‌کنند.

این کتاب به این افکار می‌پردازد، اما نه همچون عناصر معقول بی‌تاریخی از روح جمعی ایرانیان، بلکه به عنوان مقولاتی تاریخی که نیاز به بررسی انتقادی دارند. نویسنده این افکار را مؤلفه‌های یک ایدئولوژی ناسیونالیستی می‌داند و نامش را «ناسیونالیسم بی‌جاساز» می‌گذارد. نیز معتقد است این ایدئولوژی چند باور کانونی دارد. نخست اینکه ایران همیشه وجود داشته و قدمت بی‌وقفه‌اش به 2500 سال می‌رسد. دوم، ذات ایرانی و عظمت ایران را باید در عصر طلایی پیش از اسلامش جست. سوم، ادعا می‌شود که مسئول مشکلات و انحطاط ایران، اسلامی است که اعراب به زور شمشیر به آن تحمیلش کرده‌اند و چهارم، ایرانیان از نژاد آریایی‌اند و بنابراین نسبت خویشاوندی با اروپاییان دارند و از نظر نژادی، پاک سوای اعراب‌اند. نویسنده استدلال می‌کند که ناسیونالیسم بی‌جاساز پیکرۀ فکری شناسایی‌پذیری است با دستگاه ایدئولوژیکی پیچیده‌ای براساس متون عقیدتی و جزم‌های تثبیت شده‌ای که آنها را ایدئولوگ‌های آشنایی پدید آورده‌اند.

این کتاب اولاً ادعا دارد که ناسیونالیسم بی‌جاساز ایدئولوژی جدید است بی‌هیچ پیشینه‌ای تا اواخر قرن نوزدهم. این ایدئولوژی در اواخر عصر قاجار بین دهه‌های 1860 و 1890 پدید امد و سپس در ایدئولوژی رسمی دولت پهلوی ادغام شده است. بدین سان تا چند دهه بعد جزء لاینفک آموزش تاریخ در مدارس بوده و نقش بزرگی در فهم ایرانیان از تاریخ، ملت و نژاد ایفا کرده است.

دومین ادعای بنیادین این کتاب دربارۀ خاستگاه‌های اصول عمدۀ ناسیونالیسم بی‌جاساز است. این کتاب ادعا دارد که ارتقای گذشتۀ پیشااسلامی ایران به مقام مظهر ذات ایرانی، نقش محوری تقابل ایرانی/ آریایی با عرب/ سامی و نژادی‌سازی تاریخ ایران را نه در سنت‌ها یا روایت‌های محلی بلکه در شرق‌شناسی و نژاد‌پژوهی قرن نوزدهم اروپا وارد شده باشند. روند پیچیدۀ گزینش و بومی‌سازی‌ای رخ داد و اندیشمندان ایرانی، به تناسب نیازهای ایدئولوژیکی خود، نمونه‌هایی پیوندی از آرای اروپایی تولید کردند. آنچه تاکنون نادیده گرفته شده ابعاد این بومی‌سازی/ پیوندزنی است که در این کتاب بررسی شده است.

این کتاب ادعا ندارد که ناسیونالیسم بی‌جاساز تنها شکل ناسیونالیسم در ایران است. برعکس، این کتاب ادعا دارد که یک «ملت» واحد، یعنی با یک سرزمین و یک جمعیت واحد، می‌تواند چند ناسیونالیسم داشته باشد. شکل‌های دیگری از ناسیونالیسم نیز در ایران وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها پرداخته شده است. از جمله ناسیونالیسم انقلاب مشروطه، ناسیونالیسم دکتر محمد مصدق و جنبش ملی کردن نفت و ناسیونالیسم جمهوری اسلامی. این کتاب اثر تاریخی است، ولی مرادش بیشتر موضوعی و موضعی است تا تقویمی. فصل‌های اصلی کتاب دربارۀ سرچشمه‌ها و دگردیسی‌ها و کاربردهای آرای خاصی است که شالودۀ ایدئولوژیکی ناسیونالیسم بی‌جاساز را تشکیل می‌دهند.[۱]

پانويس

منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها