خیام و پساخیامیان
خیام و پساخیامیان تألیف فیض شریفی، محور اصلی این کتاب اندیشۀ خیام و شاعران پساخیامی است، به ویژه در سه شاعری که در عصر حاضر به صورت برجسته و خاص به این قالب عنایتی داشتهاند: نیمایوشیج به این دلیل که تقریبا در همۀ مضامین خیامی رباییهایی سروده و ایرج زبردست و ایرج صفشکن از این جهت که میتوان گفت پس از خیام شاعرانی بودهاند که این قالب را (ربایی) به تحول و دگرگونی نزدیک کردهاند.
| خیام و پساخیامیان | |
|---|---|
| پدیدآوران | شریفی، فیض (نویسنده) |
| ناشر | نگاه |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1397 |
| شابک | 2ـ202ـ376ـ600ـ978 |
| کد کنگره | |
گزارش کتاب
از نظر تاریخی، درونمایۀ شعر خیام، به پیش از او میرسد. «اصطلاح غنیمت دم» نخستین بار در غزلی از هوراس، شاعر نامدار رومی، آمده و هم او به پرداخت ژرفتر این بنمایۀ ادبی، همت گمارده است. این مضمون، در ادبیات یونان باستان و در آثار ادبی سایر ملل نیز به کرات رخ نموده و بر کوتاهی عمر و ناگزیری مرگ، تأکید داشته است. چه بسا این درونمایۀ مکرر را بتوان پژواک اندیشههای فلسفی اپیکور دانست. در شعر اروپایی، قالبی چهار مصراعی وجود دارد که یک گونۀ ان مصراعهای اول و دوم و چهارمش قافیهدار است و به قالب «عمر خیامی» شهره است.
«ربایی» از جمله قالبهایی است که تا به امروز، اصالت خود را از دست نداده، و به دلیل دارابودن خصوصیات ساختاری و ویژگی ایجاز، که از مهمترین قابلیتهای این قالب به شمار میرود، همچنان قابل توجه است. ایجاز از ویژگیهایی است، که ادبیات معاصر در پی دستیابی به تکنیکهای نوین در آن، ابتکار و خلاقیت فراوانی را به کار گرفته است.
از سوی دیگر درونمایۀ اندیشۀ خیام و قالب ربایی، دو عنصر تفکیک ناپذیرند. تعامل این دو فرم و محتوا در طول تاریخ ادبیات، گویای این مطلب است که ربایی در این مضامین، بهتر پرورده شده؛ چنانکه این نوع اندیشه نیز در این قالب بیش از هر قالب دیگری، شکوفا و ناب جلوه کرده است.
محور اصلی این کتاب اندیشۀ خیام و شاعران پساخیامی است، به ویژه در سه شاعری که در عصر حاضر به صورت برجسته و خاص به این قالب عنایتی داشتهاند: نیمایوشیج به این دلیل که تقریبا در همۀ مضامین خیامی رباییهایی سروده و ایرج زبردست و ایرج صفشکن از این جهت که میتوان گفت پس از خیام شاعرانی بودهاند که این قالب را (ربایی) به تحول و دگرگونی نزدیک کردهاند.
اما در این مسیر اندیشگانی و خطی ـ زمانی به صادق هدایت و نصرت رحمانی میرسیم که خارج از حیطۀ رباییاند؛ اما ملهم از خیاماند و اشارۀ ضمنی به آنها ـ به دلیل تأثیر هدایت در سطح وسیع ادبیات معاصر و اینکه رمان بوف کور او مانیفست ادبیات مدرن ایرانیست و دوم نقش نصرت رحمانی در شعر معاصر ایران است که جهان خیامی را در خود میگوارد ـ ضروری به نظر میرسد.
در این کتاب آنچه مورد نظر بوده، نه تکنیک شعر شاعران که بهکارگیری و کاربرد درونمایهها و کرشمهسازیهای فکری خیام است؛ بنابراین روشن است که اشعار و مطالب بهگزینشده ارزش ادبی یکسانی ندارند، اما به دلیل مقایسهای که خود به خود با کنار هم قرار گرفتن ابیات مختلف اتفاق میافتد، شناخت بیشتر از شاعران مورد نظر، در زمینۀ ربایی، حاصل میشود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات